كلمات كليدي : هاليوود، سينما، استوديوهاي هاليوود، هنرمندان هاليوود، يهود
نویسنده : قاسم كرباسيان
هالیوود با عنوان قطب برنامهسازی تصویری امریکا، مجموعهای از شرکتهای سودآور امریکایی بوده که از آغازین سالهای ظهور صنعت سینما، در دهکده هالیوود به تولید فیلمهای سینمایی پرداختند، اما به مرور زمان نام آن معادل تمامی صنعت سینمای امریکا گردید.[1]
تاریخچه و توضیحات
سینما به عنون هنر هفتم در واپسین سالهای قرن نوزدهم (1895) توسط برادران لومیر فرانسوی (اگوست و لویی لومیر)[2] اختراع و نام ایشان به عنوان پیشاهنگان اختراع سینما به ثبت رسید، هر چند گاهی از برخی دیگر نظیر «اوسیون» و یا دستیار وی دیکسون[3] به عنوان مخترعین اولیه فیلم نامبرده میشود.[4]
پس از این اختراع مهم بود که امریکا شاهد شکلگیری هالیوود به عنوان مرکز سینمای خود گردید. امریکا با غارت سرمایههای سینمایی کشورهای دیگر نظیر چین، آلمان، فرانسه و ... که پیش از امریکا دارای شهرکهای سینمایی بودند و جذب بهترین کارگردانان آلمانی، بهترین بازیگران اتریشی و اسکاندیناوی، بهترین دکورسازان ایتالیایی و بهترین آهنگسازان فرانسوی استودیوهای فیلمسازی خود را ابتدائاً در شرق امریکا در نیویورک متمرکز ساخت. اما چندی بعد بر اثر دعواهای اقتصادی و رقابتهایی که پیدا شد بخشی از آنها را به غرب امریکا منتقل ساخت تا دور از آن فضای رانت تصویرسازی و در شرایط آزادتری به فیلمسازی بپردازند و بدین ترتیب جامعه هالیوود در سال 1903 در دهکده هالیوود در حومههای شمالی لسآنجلس واقع در ایالت کالیفرنیا به ثبت رسید.[5]
انتخاب منطقه مذکور به عنوان شهرک سینمایی از آن جهت اهمیت داشت که این منطقه از نظر لوکیشن بینظیر بود و با یک ساعت حرکت میتوانستند به ساحل دریا بروند، همچنانکه کویر، کوه پربرف و تصویر سرسبز نیز در اختیار فیلمسازان قرار میگرفت و به واسطه وجود آب و هوای خشک منطقه، امکان فیلمبرداری نیز در بیشتر روزهای سال فراهم بود. این منطقه که در هشت مایلی شمال غربی شهر لسآنجلس واقع شده بود، در اوائل دهه 1910 بهتدریج به صورت منطقه اصلی تولید فیلم ایالات متحده امریکا درآمد[6] و ظرف یک دهه با نظامی که به وجود آورد نهتنها بر سینمای ایالات متحده بلکه بر سینمای سراسر جهان احاطه یافت. استودیوهای فیلمسازی هالیوود با متمرکز کردن تولید در استودیوهای بزرگ کارخانهمانند و ادغام عمودی همه جنبههای کار از تولید تا تبلیغات، پخش و نمایش، نظامی نمونه -نظام استودیویی- را به وجود آوردند که کشورهای دیگر برای حضور در عرصه رقابت ناچار به تقلید از آن بودند. اما تلاشهای صورت گرفته برای الگوبرداری از نظام امریکایی چندان قرین موفقیت نبود و در 1925 نظام آفریقای جنوبی تا نروژ و سوئد تسلط یافت. هالیوود در آن زمان نهتنها بخش اعظم بازارهای جهانی را در اختیار داشت بلکه محصولات و ستارههای خود را به مشهورترین شمایلهای فرهنگی جهان تبدیل کرده بود. هالیوود در سراسر دوران شکوفایی خود برای پیشی گرفتن از رقبای اجتماعی از روشهای مدرن تجارت بهرهبرداری نمود و ضمن به وجود آوردن روشهای بهصرفه تولید، بازار محصولات خود را در سراسر جهان گسترش داد و با خرید سالنهای اصلی سینما در شهرهای بزرگ ایالات متحده و کشورهای دیگر جریان فیلمها از تهیهکننده به مصرفکننده را تضمین کرد و در واقع باید گفت که نظام فیلمسازی هالیوود تمامی فعالیتهای مربوط به تولید، توزیع و نمایش فیلم در جهان را تحت سیطره خود قرار داد و به عنوان مرکز تولید، توزیع و پخش و نمایش فیلم در جهان مطرح شد[7] و همین توانایی امریکا در توزیع محصولات سینماییاش در عرصه جهانی و تبلیغات وسیع کمپانیهای هالیوودی در عرصه تولیدات سینمایی از مهمترین عوامل مؤثر در سلطه آن شده است.[8]
شایان توجه است که هالیوود به عنوان یک فیلمسازی امریکایی محدود به دهکده هالیوود نشد و استودیوها عملاً حوزه فعالیت خود را به بیرون از هالیوود گسترش دادند اما کل منطقهای که صنعت سینما در آن تثبیت میشد تحت عنوان هالیوود شناخته شد.[9]
نحوه کنترل هالیوود
در مورد نحوه کنترل هالیوود نظریات گوناگونی وجود دارد و برخی همچون «جانت واسکو» (1982) و توماس گوباگ (1969) معتقدند که هالیوود توسط نهادهای مالی و قدرتهای مالی و بانکی که کلاً به نام وال استریت شناخته میشوند، کنترل میشود. اما «داگلاس گومری» اینگونه مینویسد که بر اساس تحقیقات جدید باید گفت که البته بانکداران به هالیوود کمک کردند اما وال استریت بیش از یک سرمایهگذار در هالیوود محسوب نشده و کنترل هالیوود در دست شرکتهای سینمایی قرار دارد.[10] خاطرنشان میشود که مدیریت سینمای هالیوود تنها در یک شخص یا چند نفر خلاصه نشده و اساساً کارگزاران و مدیران اصلی هالیوود برخلاف هنرپیشگان و کارگردانان چهره ناشناختهای دارند و اتاق فکر ناپیدایی به مدیریت این نهاد میپردازد.[11]
شرکتها و کمپانیهای فیلمسازی هالیوود
استودیوهای اصلی فیلم امریکا عبارتاند از: 1. کلمبیا 2. متروگلدین 3. برادران وارنر 4. فاکس قرن بیستم 5. پارامونت. اما در کنار این غولهای فیلمسازی امریکا میتوان به شرکتها و استودیوهای دیگری نظیر آر. کی. یو، یونایتد آرتیست، یورنیور سال، ام. جی. ام. و والت دیسنی نیز اشاره داشت.[12]
هنرمندان و سینماگران هالیوود
بیشترین حجم هنرمندان و سینماگران هالیوودی را بازیگران و تهیهکنندگان و کارگردانان یهودی-صهیونیستی تشکیل داده است و اساساً باید در نظر داشت که در نظام اداری پیچیده هالیوود قوانین نانوشته بسیاری وجود دارد که همواره یهودیان در اولویت قرار دارند و اگر یک یهودی از مرام سیاسی صهیونیسم نیز جانبداری کند طبعاً مدارج ترقی در هالیوود را با سرعت بیشتری طی خواهد کرد و برعکس اگر هنرمندی بیطرف باقی بماند یا برخلاف اعتقادات صهیونیستی گام بردارد به سهولت از گردونه هالیوود بیرون خواهد افتاد، که نمونه این خروج را میتوان در ماجرای کنار گذاشته شدن «چارلی چاپلین» از هالیوود که به اتهام کمونیست بودن صورت میگرفت، مشاهده نمود.
برخی از مشهورترین و مهمترین عاملین عرصه سینمای هالیوود که همگی نیز یهودی میباشند عبارتند از: 1. جک نیکلسون 2. ریچارد بنیامین 3. استیون اسپیلبرگ 4. جک وارنر 5. پل نیومن 6. الیور استون 7. چارلی چاپلین 8. جرج سیگال 9. جرالدین چاپلین 10. الیزابت تایلور.[13]
رویکردهای سینمای هالیوود
سینمای هالیوود از ابتدای تشکیل تا شروع هزاره سوم میلادی برای تولید فیلمهای سینمایی بر حسب شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جوامع غربی به ویژه امریکا و نیز رویدادها و تحولات جهانی، رویکردهای مختلفی داشته است که این نگاهها و رویکردها معمولاً دستمایه مناسبی برای تولد فیلمهای سینمایی دستاندرکاران هالیوود بوده است. رویکردهای مختلف هالیوود را میتوان اینگونه برشمرد:
1. فیلمهای جنگی و جنایی؛ هالیوود با شروع جنگ جهانی دوم به سمت تولید فیلمهای جنگی و جنایی که به نمایش جنایت، سکس و نوشخواری میپرداختند بیشتر معطوف شد که تولید اینگونه فیلمهای حادثهای و ارسال به سراسر جهان از 1912 تا 1956 ادامه داشت.
2. رویکرد علمی ـ تخیلی؛ پس از جنگ جهانی دوم تولید فیلمهای علمی-تخیلی در سینمای هالیوود رونق گرفت.
3. رویکرد به مباحث خیر و شر؛ پس از پایان جنگ جهانی دوم و شکلگیری دو قدرت جهانی و شروع دوران جنگ سرد بین امریکا و شوروی، سینمای هالیوود نسبت به جبهه خیر و شر رویکرد مبسوطی نشان داد و سعی کرد تا همواره خود را مظهر پاکی و خیر و دیگران را مظهر بدی و سیاهی معرفی نماید.
4. خطرناک جلوه دادن دانش و فناوری انرژی هستهای؛ هالیوود پس از شکلگیری جو عمومی جهان علیه تولید و بهکارگیری سلاحهای هستهای که به واسطه استفاده امریکا از اینگونه سلاحها در بمباران هستهای هیروشیما و ناکازاکی به وجود آمد، به کمک سیاستمداران امریکایی شتافت تا به بینندگان خود القا نماید که انرژی هستهای موجب کشتار مردم زمینی خواهد شد پس بنابراین هیچ کشوری جز کشورهای پیشرفته و شاخص صلاحیت داشتن فناوری هستهای را نخواهد داشت.
5. القای مسئولیتگریزی و دوری از جامعه؛ هالیوود در دوران اوایل دهه 70 میلادی که جنبشهای اعتراضآمیز دانشجویان و نسل جوان در کشورهای مختلف جهان، منافع نظام سلطه را به خطر انداخته بود، رویکردی منفعلانه در پیش گرفت و به ترویج سبک هیچیگری و دوری از جامعه پرداخت.
6. ترویج فرهنگ خشونت، ابتذال و اباحهگری؛ هالیوود در اواخر دهه هفتاد و سراسر دهه هشتاد که دنیای غرب در اوج ضدیت با ارزشهای دینی قرار گرفت، رویکرد خود را بر ابتذال و خشونت استوار کرد.
7. رویکرد آخرالزمانی و تقابل با تمدن و تفکر اسلام ناب محمدی و انقلابی در قالب جبهه شرّ: فیلمهای هالیوودی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و فروپاشی اردوگاه شرق به سمت فیلمهای تقابلی با اسلام و رویکرد آخرالزمانی روی آورد و همت خود را بر پیشگویی در مورد آینده جهان متمرکز ساخت. در این رویکرد جدید، مهدویت مورد نظر شیعه بهشدت مورد هجوم قرار گرفت و به ترویج و تبلیغ منجی تخیلی سردمداران سلطه و صهیونیسم پرداخته شد. در این دوره موشکهای هستهای امریکا و اسرائیل به عنوان شمشیرهای مقدس جنگ نهایی که نتیجه آن ظهور حضرت عیسی (ع) به عنوان پادشاه جهان است، و خلیج فارس به عنوان مرکز حرکتهای تروریستی معرفی شدند و اساساً پس از جنگ سرد تروریسم خاورمیانه مضمون اصلی تصویرپردازی سیاسی بینالمللی هالیوود شد.
8. بزرگنمایی خطر تروریسم در کشورهای اسلامی علیه غرب: این رویکرد را هالیوود پس از جریان تروریستی 11 سپتامبر 2001 در امریکا، مورد توجه قرار داد.
9. رویکرد برتری تمدن و فرهگ غرب بر شرق بهویژه جهان اسلام.
10. رویکرد حفظ جهان از خطر نابودی، توسط غرب و بهویژه امریکا.[14]
تأثیرات فیلمهای هالیوودی بر مردم جهان
1. کاهش اعتماد به نفس مخاطبین به اصطلاح جهان سومی و ترویج انقیاد و اعتماد ایشان نسبت به صاحب اصلی دنیا که به زعم این فیلمها امریکاییها و یهودیان هستند.
2. ترویج خرافهگری و خرافات دینی همچون نگاه تقدیری به نظم هستی که از مشخصههای آیین یهود است، حلول شیطان در کالبد انسانها، افسانههای خودساخته آخرالزمانی، ظهور ناجی و سفر به سرزمین موعود یعنی امریکا که صهیونیستها آن را سرزمین موعود خود میدانند.
3. ترویج فساد و ابتذال؛
4. گسترش اسلامستیزی؛
5. ایجاد تصویر مثبت از یهودیان در اذهان جهانی.
6. ترویج خشونت و وحشیگری.
7. ایجاد تصویر منفی از مسلمانان.[15]
یهودیان و هالیوود
یهودیان صهیونیسم که خیلی زود به اهمیت تبلیغاتی صنعت سینمایی پی بردند برای مهار کردن آن به تکاپو افتادند و از همان اوایل ظهور این صنعت در جهان سعی کردند تا با پرداخت پولهای هنگفت این صنعت را در راستای اهدف خود و در اختیار خود درآوردند. لذا دیری نپایید که یهودیان با خرید مشهورترین شرکتهای تولید فیلم در جهان بهویژه در امریکا توانستند مهار این رسانه را در دست خود قرار دهند. نویسنده یهودی «نیل گابلر» در تحقیقی که به سال 1988 میلادی انجام شد، نشان میدهد که این یهودیها بودند که تمام استودیوهای اصلی فیلم امریکا را پایهگذاری کردند.[16] در این زمینه باید گفت که «ویلیام فاکس» یهودی صاحب شرکت فاکس، «صاموئل گلدن» یهودی صاحب شرکت گلدن و «لویس مایر» یهودی صاحب شرکت مترو، میباشد همچنان که شرکتهای آر کی یو، پارامونت، وارنر، یونایتد آرتیت نیز به یهودی تعلق دارد. اساساً طبق مندرجات برخی منابع بیش از 90 درصد از کل فعالان عرصه سینمای امریکا، از تهیهکننده و کارگردان تا بازیگر و فیلمبردار و تدوینگر یهودی هستند.[17] برای توصیف سیطره صهیونیسم بر صنعت سینمای امریکا مقالهای در نشریه «کریستین فری نیوز» چاپ لسآنجلس در شماره اول ماه آوریل 1938 اینگونه مینویسد:
«صنعت سینما در امریکا کاملاً یهودی است و یهود بدون رقیب در این عرصه میتازد و هر کس را که در جرگه آنان نباشد از میدان به در میکنند. همه افراد دستاندرکار این صنعت یا یهودی هستند یا طرفدار یهود. بر همین اساس شهر هالیوود به سدوم عصر حاضر تبدیل شد. هالیوود شهری است که در آن فضیلت از بین رفته و رذیلت بر آن حکم است».[18]