24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : هيستري، هيستري تبديلي، هيستري انتزاعي، فلج هيستري
«کلمه هیستری به طب یونان باستان باز میگردد و استعمال آن کلمه بازتاب یک اعتقاد قدیمی است که هیستری منحصراً یک بیماری زنانه و معلول ناراحتیهای اندام زنانه است. در اصطلاح عامه، کلمه نامبرده به معنای حالتی از برانگیختیهای هیجانی افراطی است. در کاربرد روانپزشکی منظور از هیستری، حالتی در فرد است که اضطراب را به نشانههای بیماری تبدیل کند که آن نشانهها بعدا کم و بیش از بقیه شخصیت فرد هیستریک منتقل میشوند. برای مثال سربازی که اضطراب او در جنگ غیرقابل تحمل میشود، ممکن است ناگهان بینایی خود را از دهد. آزمایشها نقصی از نظر ارگانیکی در چشمان او نمییابند؛ با این همه سرباز هیستریک اصرار دارد که نابینا است و تا زمانی که او را از خط مقدم جبهه دور نکردهاند، بینایی او بازگشت نمیکند.»[1]
«در هیستری میل افراطی به اجتناب از انجام دادن یا تجربه کردن برخی از اعمال یا موقعیتها و نیز میل شدیدی به مورد مراقبت قرار گرفتن وجود دارد. وجود همین تمایل به وابستگی است که شخصیت هیستریک را مخصوصاً در معرض تلقینپذیری قرار میدهد»[2] شخصیت هیستریایی، نمایش دهنده الگویی از عدم ثبات عاطفی، خودنمایشی، خودمحوری، وابستگی و اتکای به دیگران است. این شخصیت در عین حال فعال و برقرار کننده ارتباط است. غالباً در شخصیت هیستریایی روابط خانوادگی به صورت طوفانی از خشونتها و تندیهای لفظی و سپس عواطف ملایم و دوستانه همراه است. زیرا شخصیت هیستریک مایل است ظاهر قضیه را نزد دیگران حفظ کند و وانمود نماید که روابط خانوادگی عادی و مطلوب است.
«هیستری بر دو نوع عمده تبدیلی و انتزاعی است.
در هیستری تبدیلی، مهمترین و مشخصترین علامت، تظاهرات جسمانی است؛ بدون آنکه علل فیزیولوژی و جسمی در میان باشد. این تظاهرات به اشکال مختلف جلوه میکند؛ گاهی به صورت تشنجات و پرش اعضای بدن و زمانی به شکل بیحسی، فلج اعضا و اندامها، کوری و کری ظاهر میگردد. در اکثر موارد علائم هیچگونه تغییرات جسمانی از نظر ساختمان اندامها و یا فیزیولوژی ندارند.
واکنش هیستری انتزاعی بدین صورت است که بیمار قسمتی از زندگی خود را به کلی فراموش میکند. گاهی اوقات فراموشی کامل بوده و سراسر زندگی گذشته بیمار را شامل میگردد. مدت فراموشی نیز در افراد مختلف متفاوت است؛ گاه طولانی و زمانی بسیار کوتاه. در این حالت علیرغم فراموش کردن خاطرات گذشته، مهارتها و عادات خود را به دست فراموشی نمیسپارد.»[3]
از مکانسیمهای شایع هیستری، فلج هیستری است و بوسیله افرادی مورد استفاده قرار میگیرد که دیوانهوار میخواهند از موقعیتهایی که آنها را پریشان خواهد کرد، اجتناب کنند. بازو از کار میافتد، کشیدگی ماهیچه پیش میآید و دست و پا، سرد و کبود میشوند. اگر فلج هیستری چند سال ادامه یابد، ممکن است واقعاً ماهیچه تحلیل برود. برعکس تمارضکنندگان یا افرادی که آگاهانه وانمود میکنند که بیمارند، مبتلایان به هیستری از منشأ روانی بیماری بیخبرند. فرد هیستریک غالباً تناقصهایی از خود نشان میدهد که شخص متمارض شدیداً از آنها اجتناب میکند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان