كلمات كليدي : چندرسانه اي، فوق رسانه ها، رسانه هاي تركيبي، پويانمايي، مولتي مديا
نویسنده : مصطفي همداني
پایهایترین رسانه، متن است و سپس تصویر؛ وقتی اصوات تکههای نمایشی (Movie Clips) و تصاویر متحرک و قالبهای جدید دیگر به آنها ضمیمه شود چندرسانهای ایجاد میشود. نمایش چندرسانهایها نیاز به کارت صدا، حافظهای کافی، کارت گرافیک مناسب و پردازشگر قوی دارد.[1]
تعریفی کاملتر از چندرسانهای را میتوان اینگونه بیان کرد: استفاده از رایانه به منظور ترکیب و نمایش متن، تصویر، صوت، و تصاویر متحرک از طریق رابطها و ابزارهایی که امکان جستجوی قابل هدایت، تعامل، خلاقیت و تبادل (اطلاعات) را به استفاده کننده میدهد.
این تعریف چهار بخش دارد که هریک برای ایجاد سیستمی چندرسانهای ضروری است:
1. رایانه، برای ایجاد هماهنگی و تعامل میان آنچه میبینیم و میشنویم؛
2. رابطهایی که به اطلاعات موجود در سیستم متصل هستند؛
3. ابزارهای جستجوی قابل هدایتی که به کاربر امکان عبور از شبکههای اطلاعاتی مرتبط با یکدیگر را میدهند؛
4. راههایی که از طریق آنها کاربر بتواند به جمعآوری، پردازش و تبادل و اندیشههای خود بپردازد.[2]
چندرسانهایها را برنامههای فوقرسانهای یا رسانههای ترکیبی (Hypermedia) هم مینامند. اما امروزه اصطلاح فوقرسانهها تا حد زیادی جای خود را به اصطلاح چندرسانهها داده است.[3]
با وجود اینکه تکنولوژی چندرسانهای مقوله نسبتاً جدیدی در حوزه علوم رایانه و ارتباطات به شمار میآید؛ مفهوم آن جدید نیست. در سال 1945 وانوار بوش (Vannevar Bush) مشاور علمی روزولت طرحی از یک ماشین به نام ممکس (Memex) در سر داشت تا بتواند متون، نقشههای ساده، عکسها و یادداشتهای شخصی را از طریق دستگاه میکروفیلم بهعنوان رسانه ذخیرهساز با یکدیگر ترکیب و ارائه کند. پس از آن در فوریه 1962 واژه چندرسانهای برای اولینبار در مجله تایم به کار رفت. یکی دیگر از مراحل توسعه مفهوم چندرسانهای در سال 1965 به وقوع پیوست. تد نلسون (Ted Nelson) برای نخستینبار واژه فرامتن را برای نگارش غیرترتیبی و مرتبط ساختن صفحاتی از اطلاعات به کار برد. با وجود این، اگرچه چنین افکاری در خلال دهههای گذشته بارها شرح داده شده است؛ در نهایت با ورود تکنولوژی رایانه در دهه 1980 بود که چندرسانهایها به ابزاری کاربردی و قابل استفاده در خارج از محیط کارگاههای رایانه تبدیل شدند و نظریههای پیشین جامه عمل پوشید.[4] و اسلایدهای ساده با نوارهای صدا و شاید با اضافه کردن چند تکه فیلم از اینجا و آنجا جای خود را به تجاربی منطبق با نیازهای فردی با "فناوری پیچیده" همراه با متن، صدا، تصویر، نقاشی متحرک (Animation) و قطعات ویدئویی که بر روی نمایشگر رایانه ارائه میشود داد.[5]
ظرفیت بالای ارتباطی چندرسانهای
امتیازات چندرسانهایها برای انتقال پیام در محورهای زیر قابل تبیین است:
1. تعاملی بودن؛ فرآورده چندرسانهای معمولاً حالتی تعاملی (Interracif) دارد، چرا که استفادهکننده "فعال" است و میتواند برحسب تمایل خود اقدامات خاصی را به عمل آورد و در هر شاخهای از دادهها و اطلاعات که خواسته باشد به مرور بپردازد.[6]
2. روحبخشی به دادههای مکتوب و سرعت جستجو در آنها؛ چنانکه از سال 1990 به بعد تدریجا تولید و عرضه مجلات، بانکهای اطلاعاتی، دائرةالمعارفها، مجموعههای هنری و بسیاری از آثار اعم از کلاسیک و جاری بر روی دیسکهای فشرده رواج یافته است و بخشی از فعالیتهای ناشرین بزرگ را تشکیل میدهد.[7]
3. ظرفیت روانشناختی بالا جهت اثربخشی پیام؛ زیرا چندرسانهایها بدون تردید چندبعدی و چندحسی هستند و توانایی زیادی برای درگیر ساختن استفادهکنندگان دارند.[8]
عرصههای ارتباطی چندرسانهای
این سیستم جدید، قلمرو ارتباط الکترونیکی را به کل زندگی، از خانه تا کار، از مدرسه تا بیمارستان و از تفریحات تا مسافرت گسترش داد. تا اواسط دهه 1990، دولتها و شرکتها در سراسر جهان برای کسب جایگاهی در ایجاد سیستم جدید که ابزار قدرت، منبع بالقوه سود سرشار، و نماد فوقمدرنتیه محسوب میشد از یکدیگر سبقت میگرفتند.[9]
میتوان از ساحتهای زیر بهعنوان عرصههای حضور پررنگ چندرسانهایها نام برد:
1) رشد شاهراه اطلاعاتی بر بستر چندرسانهای؛ 2700 سال پس از اختراع حروف الفبا در یونان، شاهد یک دگرگونی تکنولوژیک هستیم که از لحاظ ابعاد تاریخی به واقعه اختراع الفبا شبیه است: یکپارچگی شیوههای مختلف ارتباطات (شیوههای مکتوب، شفاهی و دیداری- شنیداری) در چارچوب شبکهای تعاملی و ظهور آنچه به ابرشاهره اطلاعاتی موسوم است. این پدیده یعنی یکپارچگی بالقوه متن، تصویر و صدا در یک سیستم، که از چندین نقطه و در زمان دلخواه (زمان واقعی یا با تأخیر) و در شبکهای جهانی و آزاد و قابل دسترس با یکدیگر تعامل دارند، ماهیت ارتباطات را دچار دگرگونیهای بنیادینی میسازد[10] و این یکپارچگی تنها به جهت اقتدار چندرسانهای است که محقق شده است.
2) خلق واقعیت مجازی به کمک چندرسانهای؛ شاید مهمترین ویژگی سیستمهای چندرسانهای این است که بیشتر جلوههای فرهنگی را با همه تنوعشان در قلمرو خود جای میدهند. ظهور و سیستم چندرسانهای بهمعنای پایان جدایی و حتی تمایز میان رسانههای شنیداری – دیداری و چاپی، فرهنگ عامیانه و فرهنگ فرهیختگان، سرگرمی و اطلاعات، آموزش یا اغواست. همه جلوههای فرهنگی، از بدترین تا بهترین، و از نخبهگراترین تا مردمیترین، در این جهان دیجیتالی گرد هم میآیند، جهانی که در ابرمتنی غولآسا و غیرتاریخی جلوههای گذشته، حال و آینده ذهنی را که برقرارکننده ارتباط است به یکدیگر پیوند میدهد. بدین ترتیب، آنها یک محیط نمادین جدید ایجاد میکنند. آنها دنیای مجازی را به واقعیت ما بدل میسازند.[11]
3) چندرسانهای در خدمت آموزش؛ چندرسانهایها تجارب یادگیری چندحسی را در اختیار دانشآموزان قرار میدهند. محققان آموزشی یادآوری میکنند که اگر افراد در امر یادگیری خود درگیر باشند بهتر میآموزند، و هرچه بیشتر حواس یادگیرنده در کسب اطلاعات به کار گرفته شود یعنی کل فرد درگیر باشد میزان یادگیری نیز افزایش مییابد؛ بنابراین، اگر فناوریهای چندرسانهای تجارب صحیح و تعاملی چندحسی را در اختیار یادگیرندگان قرار دهند، میتوانند به معلمان در بهبود کیفیت و گیرایی و جذابیت آموزش کمک کنند.[12]
مزایای آموزش با چندرسانهای در محورهای زیر قابل تبیین است:
1. یادگیری حالتی فعال دارد و از چرتزدن دانشآموزان جلوگیری میکند، چرا که در مقابل یک کامپیوتر نمیتوان اینگونه رفتار کرد. ماشین نیاز به دستکاریهایی دارد که حداقلی از توجه را طلب میکند.
2. هر اقدام خلاف شاگرد در طول یک تمرین فوراً یادآوری و اصلاح میشود، و در مقابل خطاها نمیتوان به مجادله و یا مغلطه پرداخت.
3. بسیاری از محصلین در مقابل کلاس و معلم به دشورای میتوانند اندیشههای خود را بیان دارند و این عوامل منعکننده در مقابل کامپیوتر وجود ندارد. محصلین میدانند که ممکن است اشتباه بکنند، بیآنکه مورد تحقیر و یاسرزنش قرار بگیرند.
4. هر محصل میتواند برحسب توانایی و قدرت یادگیری خود کار کند.
5. نحوه آموزش به گونهای است که جذابیت آن از کلاسهایی که به شکل سنتی اداره میشوند بیشتر است.[13]
6. تجسمات چندرسانهای، مفاهیم ذهنی و انتزاعی را قابل فهم میکند.[14]
در اینجا جهت ملوس نمودن آثار مذکور، به ذکر یک نمونه از این نرمافزارها میپردازیم:
نرم افزار «باغ گیاهشناسی» نوشته رابرت کمبال و دیوید دوناگو (از دانشگاه میشیگان)، تولید شرکت "Sunburst Communication"، برای سنین 12 سال به بالا:
در این برنامه رایانهای، فراگیران رشد گیاهان مختلف را آزمایش میکنند و با تغییر شرایط محیطی تأثیر آن را بر رشد گیاهان مطالعه میکنند. نتیجه هر آزمایش به شکل نمودار در رایانه ثبت میشود. بدین وسیله فراگیران میآموزند که چگونه این نمودارها را تفسیر و با یکدیگر مقایسه کنند و در مورد شرایطی که برای رشد کامل هر گیاه ضروری است، فرضیه بسازند. این برنامه همچنین شامل یک آزمایشگاه ژنتیک است که فراگیران میتوانند بذر مطلوب خود را در آن طراحی کنند.[15] روشن است که چنین امکاناتی چه اندازه صرفهجوئی در موارد فیزیکی و نیز سرعت در مشاهده آثار و یادگیری بهینه را به دنبال دارد.
4) چندرسانهای در خدمت کتاب الکترونیک؛ با پیشرفت فنآوری، بسیاری از کتابها به خصوص کتابهای مرجع و کتابهای آموزشی چندرسانهای به صورت الکترونیکی (از طریق دیسک لرزان، دیسک فشرده، دیسکهای ویدئویی چندمنظوره و اینترنت) نیز روانه بازار شدهاند که به آنها کتابهای الکترونیکی (E-Book) نیز میگویند.
منابع اطلاعاتی چندرسانهای که در آنها به طور همزمان از بیش از دو رسانه مانند صوت، تصویر، متن، گرافیک و فیلم متحرک استفاده میگردد، جذابیتهای خاصی به استفاده از این قبیل منابع داده است، و به دلیل استقبال فوقالعاده افراد در استفاده از این منابع، ناشران نیز گرایش زیادی در تولید آنها دارند. خواننده به هنگام مطالعه چنین متنی میتواند از تصاویر یا صدای مرتبط با آن نیز استفاده کند. برای مثال: در صورتی که متنی را درباره پرندهها مطالعه کنیم، در همان لحظه میتوانیم به صدای پرنده یا گویندهای گوش کنیم و پس از آن فیلمی از پرواز پرنده در محیط طبیعی را مشاهده کنیم. چنین توانایی در سیستمهای چندرسانهای، و به خصوص کتابهای آموزشی، درسی و کمک درسی زیادی روانه بازار نمودهاند. کتابهای آموزشی، درسی و کمکدرسی به گونهای با استفاده از این فناوری منتشر شدهاند که یک محیط واقعی را تداعی میکنند و در آن دانشجویان، دانشآموزان و سایر فراگیران میتوانند برای درک درست محتوای دروس به پرسش و پاسخ و نیز خودآزمایی بپردازند.[16]
5) چندرسانهای در خدمت فیلمسازی؛ در نیمه دهه 1990 شبکهای از پیوندهای تکنولوژیک و تجاری بین قابلیتهای طراحی کامپیوتر از جانب شرکتهای دره سیلیکین و استودیوهای فیلمسازی هالیوود در منطقه خلیج سانفرانسیسکو که بیدرنگ نام صنعت سیلیوود (Siliwood) بر آن نهاده شد، انبوه هنرمندان، طراحان گرافیک و نویسندگان نرمافزار را در این به اصطلاح دره سیلخیز چندرسانهای گرد آورد تا همهجا را در کام سیل تصاویر چندرسانهای غرق کنند.[17]
آسیب ارتباطشناختی چندرسانهایها[18]
با وجود توانایی خارقالعاده چندرسانهای جهت انتقال پیام، میتوان از دو عامل زیر بهعنوان نقاط ضعف این رسانه در دو حوزه رسانش معنی و نیز حوزه جامعهشناسی جامعه اطلاعاتی نام برد:
1. سبقت رسانه بر پیام (فقدان محتوا)؛ تجارت چندرسانهای نسبت به موضوع دیگری نیز اطمینان خاطر دارد: فقدان محتوای جذاب. در واقع بیشتر متخصصان صنعت رسانهها بر این باورند که گلوگاه اصلی گسترش سیستمهای چندرسانهای این است که محتوا همگام با تغییرات تکنولوژیک سیستم پیش نمیرود: پیام از رسانه عقبافتاده است. گسترش چشمگیر ظرفتی پخش برنامه به همراه قدرت انتخاب، در صورتی که از نظر محتوا حق انتخاب واقعی وجود نداشته باشد، به ثمر نخواهد نشست: اینکه در شبکه 50 فیلم مختلف حاوی سکس و خشونت ولی شبیه به یکدیگر وجود دارد، گسترش شدید توانایی ارسال برنامه را توجیه نمیکند.
2. تشدید شکاف اطلاعاتی؛ اگرچه بهکار گرفتن چندرسانهای توسط اینترنت را باید پایان عصر مخاطبان گسترده و ظهور ارتباطات تعاملی و یکپارچه شدن ارتباطات الکترونیک دانست، اما این ظرفیت دوسویگی نیز به نوعی در خدمت امپریالیسم رسانهای قرار خواهد گرفت؛ زیرا ساکنان جهان چندرسانهای را دو گروه کاملاً متمایز تشکیل خواهند داد: کاربران فعال و کاربران منفعل؛ یعنی کسانی که از توانایی انتخاب مدارهای ارتباطی چندسویه برخوردارند، و کسانی که تنها به تعداد محدودی برنامه ازپیش آماده شده دسترسی دارند. و اینکه هر یک از کاربران در کدامیک از این دو گروه قرار میگیرند تا حد زیادی توسط طبقه اجتماعی، نژاد، جنسیت و کشور تعیین میشود.