دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

کشش Elasticity

کشش در واقع بیانگر نسبت تغییرات یک متغیر روی متغیر دیگر است؛ اگر اقتصاددانان تمایل داشته باشند بدانند که با افزایش قیمت کالای الف، مقدار فروش آن چه تغییری می کند و یا اینکه تغییرات نهاده کار چه تاثیری بر نهاده سرمایه دارد، از این مفهوم استفاده می‌کنند؛ و با E نمایش داده می‌شود...
کشش Elasticity
کشش Elasticity

كلمات كليدي : كشش،  درصد تغییرات، انواع کشش، تغییرات درآمد، با کشش، بی کشش؛

نویسنده : حسین کفشگر جلودار  

مقدمه

یک مسئله مهم برای عرضه کنندگان این است که بدانند که با تغییر در قیمت، چه مقدار درامد آنان تحت تاثیر قرار می­گیرد؟ آیا با افزایش قیمت درآمدشان افزایش می یابد یا کاهش می­یابد. از نگاه دیگر در آمد عرضه کنندگان همان مخارج مصرف کنندگان است. برای مصرف کننده نیز مهم است که بدانند تغییر در قیمت چه تاثیری بر روی مخارج کل آنان خواهد گذاشت؟[1]

به عنوان مثال  به دلیل قانون تقاضا  با افزایش قیمت بلیط استخر، مقدار تقاضا از استخر کم شده و لذا با توجه به رابطه درامد کل که حاصلضرب قیمت در مقدار تقاضا است (TR=P.Q) نمی توان اظهار نظردرستی نسبت به آن نمود. زیرا مقدارQ کاهش و قیمت P افزایش  اما اثر نهایی Q*P نامعلوم است لذا در مرود درآمد کلTR نمی توان اظهار نظر کرد.

از طرف دیگر با مقایسه تغییرات قیمت و تغییرات مقدار تقاضا یا عرضه هم نمی توان  به تغییر درامد کل پی برد. به عنوان مثال اگرقیمت بلیط استخر 10 واحد افزایش یابد و مقدار تقاضا از استخر نیز 10 واحد کاهش یابد  نمی توان به قطعیت گفت که درآمد کل تغییر نکرده ویا افزایش و یا کاهش یافته است. به عبارت دیگر از مقایسه تغییر قیمت و تغییر مقدار تقاضا نمی توان تغییرات درآمد کل را حدث زد. برای رفع این دو مشکل از مفهومی به نام کشش استفاده کردند.

 کشش ترجمه کلمه Elasticity و برای یافتن حساسیت فاکتوری بر فاکتور دیگر استفاده می‌شود؛ این مفهوم که با مشتق در ریاضیات مرتبط است، توسط اقتصاددان بزرگ آلفرد مارشال( 1842- 1924) وارد علم اقتصاد شده است. [2]  مفهوم کشش اهمیت اساسی در روابط اقتصادی دارد؛ زیرا به اقتصاددانان این امکان را می‌دهد که بداند اگر X فلان مقدار تغییر کند، متغیر دیگر یعنی  Yچقدر تغییر خواهد کرد.

 تعریف کشش

 کشش در واقع بیانگر نسبت تغییرات یک متغیر روی متغیر دیگر است؛[3] اگر اقتصاددانان تمایل داشته باشند بدانند که با افزایش قیمت کالای الف، مقدار فروش آن چه تغییری می کند و یا اینکه تغییرات نهاده کار چه تاثیری بر نهاده سرمایه دارد، از این مفهوم استفاده می‌کنند؛  و با E نمایش داده می‌شود.[4]

مبنای مقایسه کشش[5]

قدر مطلق کشش را با « واحد» مقایسه کرده و اسامی زیر پدیدار می شود:

  1. اگر قدر مطلق کشش بزرگتر از واحد باشد گفته می شود آن کالا باکشش است
  2. اگر اگر قدر مطلق کشش کوچکتر از واحد باشد گفته می شود آن کالا بی (کم) کشش است
  3. اگر قدر مطلق کشش برابربا واحد باشد گفته می شود آن کالا دارای کشش واحد است

جایگاه کشش در اقتصاد

فهم روابط میان مؤلفه‌ها، یکی از مهمترین مسایل علم اقتصاد است. تأثیر تغییرات در یک مؤلفه عموما با تأثیر متقابل در فاکتورهای دیگر همراه است به عنوان مثال نمی‌توان قیمت کالایی را در بازار بی‌تأثیر از دیگر کالاها و شرایط کاملا خنثی دانست. فهم این مسأله با تأثیر قیمت بنزین در شرایط فعلی کشورمان به خوبی مشهود است. گویا مؤلفه‌های زیادی در هم گره خورده‌اند. حرکت هر یک با تغییرات دیگری همراه است و تا زمانی که فهم دقیقی از ارتباط این امور با همدیگر بوجود نیاید نمی‌توان از سیاست‌گذاری صحیحی بهره برد.یکی از بهترین مفاهیمی که جهت تأثیرات مؤلفه‌ها بر همدیگر را بررسی می‌کند کششها هستند.

کاربرد کشش[6]

یکی از عمده کاربردهای کشش در مباحث مروبط به مالیات و یارانه است. به عبارتی با استفاده از کشش می توانیم بفهمیم که کدامیک از خریداران و فروشنده گان بیشتر بار مالیاتی را تحمل می کنند. همین طور چه کسی از منفعت یارانه بیشتر بهره مند می گردد؟

 قاعده عمومی به این صورت است که اگر عرضه حساسیت کمتری( کم کشش) نسبت به تقاضا داشته باشد در این صورت عرضه کننده سهم بیشتری از مالیات را پرداخت می نماید و برعکس اگر تقاضا حساسیت کمتری نسبت به عرضه داشته باشد در این صورت خریدار( مصرف کننده) سهم بیشتری از مالیات را پرداخت می کند. همینطور چنانچه عرضه حسیاسیت کمتری نسبت به تقاضا داشته باشد در این صورت عرضه کننده سهم بیشتری از یارانه را به دست می آورد و اگر منحنی تقاضا کشش پذیری کمتری نسبت به عرضه داشته باشد در این صورت سهم مصرف کننده از یارانه بیشتر است.

انواع کشش

در اقتصاد انواع مختلفی از کشش مطح است اما مهمترین این کشش ها عبارتند از :

  1. کشش قیمتی تقاضا
  2. کشش قیمتی عرضه
  3. کشش درآمدی
  4. کشش متقاطع

 در ادامه هر یک از این موارد جداگانه بحث می شود.

مقاله

نویسنده حسین کفشگر

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پناهنده Refugee

پناهنده Refugee

اصطلاح «پناهنده»، «پناهندگان» و «پناهندگی» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر بسیار متداول بوده و به کرات مورد استفاده قرار گرفته است.
الزام آور Binding

الزام آور Binding

اصطلاح «الزام‌آور» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر در ترکیب‌‌‌‌های مختلفی از جمله «معاهده الزام‌آور»
اعلامیه استقلال Declaration of Independence

اعلامیه استقلال Declaration of Independence

از جمله مهمترین تحولات مربوط به دوران اواخر عصر روشنگری، وقوع حوادث سیاسی و انقلاب‌های حقوق بشری و جنبش‌های آزادی خواهانه‌ای است که دست آوردهای حقوق و آزادی‌های فردی مهمی از آنها ناشی شده است.
No image

پروتکل Protocol

واژه «پروتکل» از جمله واژگانی است که در نام‌گذاری برخی از مهمترین اسناد حقوق بشری متعلق به نظام‌های بین المللی و منطقه‌ای حقوق بشری نیز به  کار گرفته شده است.
پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

بی‌تردید میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS