دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فرضیه Hypothesis

فرضیه Hypothesis
فرضیه Hypothesis

كلمات كليدي : فرضيه، فرضيه آماري، فرضيه پژوهشي، فرضيه صفر و يك، فرضيه اسقرايي، فرضيه قياسي، ابطال پذيري

نویسنده : مصطفي همداني

واژه "Hypothesis" در لغت به‌معنای فرضیه، پی‌نهشت، برانگاشت، نهشته، گمانه و فرضیه است.[1] تعاریفی که درباره فرضیه ارائه شده همگی در معنی کاملاً نزدیک به‌هم و هم‌مفهوم هستند: «فرضیه حدسی است مبتنی‌بر دانش -و قابل آزمایش- درباره پاسخ پرسش تحقیق.»[2] بنا به تعریف دیگر «فرضیه، بیان روشنی است که حالت یا سطح وابستگی متغیری را به متغیر دیگر پیش‌بینی می‌کند.»[3]

جایگاه فرضیه در روش علمی

والتریس والیس (Walter Wallace) (1917) جایگاه فرضیه در فرایند تولید علم را در یک مدل حجمی معرفی کرده که به صورت توصیفی در شکل زیر ارائه شده است:[4]

انواع فرضیه

  1. فرضیه‌ آماری و فرضیه پژوهشی؛ فرضیه‌های آماری، جمله‌ها یا عبارت‌هایی هستند که با استفاده از نمادهای آماری و به‌صورت پارامتر نوشته می‌شوند و نقش آن‌ها هدایت پژوهشگر در انتخاب آزمون آماری است. فرضیه پژوهشی به توصیف چگونگی روابط بین متغیرها می‌پردازد. به بیان دیگر، انتظارات پژوهشگر را در خصوص روابط فیمابین متغیرها بیان می‌کند و یک راه‌حل پیشنهادی است.[5]
  1. فرضیه‌ صفر و یک (Null & Alternate Hypothesis)؛ فرضیه صفر و یک، دو نوع از فرضیه آماری هستند.[6] منابع فارسی، فرضیه یک را فرضیه تحقیق (یا آزمایشی) هم نامیده‌اند.[7] و برخی هم آن را فرضیه خلاف نام نهاده‌اند.[8] فرضیه صفر، همواره پیش‌بینی می‌کند که بین گروه‌های مورد مطالعه تفاوتی وجود ندارد، برعکس، فرضیه تحقیق پیش‌بینی می‌کند که بین گروه‌ها تفاوت وجود دارد.[9] این فرضیه به‌صورت پارامتر صورت‌بندی و با نماد زیر نمایش داده می‌شود و مبنای آن برهان خلاف است:

فرضیه خلاف، غالباً منطبق با فرضیه پژوهشی است. به بیان دیگر این فرضیه بیانگر انتظارات پژوهشگر درباره نتایج پژوهش است. این فرضیه بیانی است که پژوهشگر آرزو می‌کند درباره آن پژوهش کند و به‌صورت پارامتر صورت‌بندی می‌شود و با نماد زیر نمایش داده می‌شود:

بیان فرضیه صفر ضروری نیست.[10]

  1. فرضیه جهت‌دار و فرضیه بدون جهت؛ این دو نوع از فرضیه، انواعی برای فرضیه پژوهشی هستند. در فرضیه پژوهشی جهت‌دار، جهت تاثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته مشخص و معین می‌شود. از این فرضیه زمانی استفاده می‌شود که پژوهشگر دلایل منطقی و مشخصی برای پیش‌بینی رابطه معینی داشته باشد. جهت فرضیه‌های پژوهشی به کمک مبانی نظری و یافته‌های دیگران و تجارب علمی و عملی پژوهشگر تعیین می‌شود. برای آزمون فرضیه‌های جهت‌دار از آزمون‌های آماری یک‌دامنه استفاده می‌شود.

فرضیه‌ای که در آن جهت یا اختلاف یا روابط بین متغیرها مشخص نیست، فرضیه بدون جهت نامیده می‌شود. در پژوهش‌هایی که هدف آن کشف روابط بین متغیرها مثل مطالعات اکتشافی یا ارضای حس کنجکاوی پژوهشگر است، از فرضیه‌های بدون جهت استفاده می‌شود. در صورتی که از فرضیه بدون جهت استفاده می‌کنیم، از آزمون‌های دودامنه استفاده می‌شود. در هر پژوهش بهتر آن است که فرضیه پژوهشی جهت‌دار بیان شود.[11]

  1. فرضیه‌ استقرایی و قیاسی؛ فرضیه استقرایی به این معنی است که محقق، مشاهداتی در مورد رفتار صورت می‌دهد و سپس برای توصیف این رفتار مشاهده شده فرضیه‌ای ارائه می‌کند. فرضیه‌های قیاسی، فرضیه‌هایی هستند که از طریق قیاس از نظریه ساخته می‌شوند. به بیان دیگر: یک فرضیه استنتاج شده از نظریه، به‌عنوان یک فرضیه قیاسی شناخته می‌شود.[12]

رابطه فرضیه، نظریه، قانون و اصل[13]

هر پژوهش با مسأله آغاز می‌شود و پژوهشگر برای پاسخگویی به سؤال، فرضیه یا فرضیه‌هایی را صورت‌بندی می‌کند. اگر اطلاعات جمع‌آوری شده، فرضیه‌ تدوین‌شده را حمایت کند، پایه و اساسی برای تعمیم یا نتیجه‌گیری کلی به وجود می‌آید که بعد از سال‌ها کار بر روی آن به "نظریه" تبدیل می‌شود. نظریه برای معنا بخشیدن به واقعیت‌ها به‌کار برده می‌شود، و می‌تواند راهنمای پژوهشگر برای دستیابی به واقعیت‌ها باشد. بدین ترتیب نظریه‌ دارای دامنه گسترده‌تری نسبت به فرضیه است و بر پایه پیچیده‌تری استوار است. به بیان دیگر نظریه یک فرضیه بسط یافته است، ‌که با چندین واقعیت سروکار دارد و تفاوت‌ فرضیه و نظریه در میزان کاربرد این دو است نه نوع آن‌ها.

چنانچه نظریه‌ها را در مقیاس وسیع‌تری به بوته آزمایش بگذارند و اطلاعات آزمایشی و تجربی آن تأیید شود و بتوان رابطه منطقی و منظمی را پیش‌بینی کرد، به قانون تبدیل می‌شود. در صورتی که قانون از استحکام بیشتری برخوردار شود به نحوی که بتوان آن را به یک باور تبدیل کرد و از آن انگاره‌های دیگری سازماندهی و در نهایت تصورات دیگری استنتاج نمود قانون به اصل تبدیل می‌شود.

تکثر فرضیه‌ها

تعدد و تکثر فرضیه‌ها در یک تحقیق نه فقط امری ممکن بلکه گاهی لازم است و همان‌طور که در مدل فوق دیده شد، در مقابل هر پرسشی فرضیه‌ای باید ارائه شود. به طور کلی «تعداد فرضیه‌ها باید به اندازه‌ای باشد که نیاز تحقیق را پاسخ دهد و از نتایج آزمون فرضیه‌ها شناخت واقعی و کاملی از پدیده یا روابط بین متغیرها به‌دست آید. در عین حال، فرضیه‌های متعدد باید به‌گونه‌ای تنظیم شوند که مجموعاً یک واحد کلی و یک سیستم را تشکیل دهند و هماهنگ و همسو باشند.»[14]

ادبیات فلسفی (ساختار منطقی) فرضیه‌ها

در ساده‌ترین صورت، فرضیه می‌تواند نوعاً در قالب عبارات "اگر – آنگاه" بیان شوند. برای مثال، ممکن است یک محقق فرض کند که «اگر مردم روزانه به‌مدت 30 دقیقه و حداقل 3 روز در هفته ورزش کنند آنگاه سطح کلسترون آن‌ها کاهش می‌یابد». این فرضیه، اثرات ورزش بر روی سطح کلسترول بدن، را پیش‌بینی کرده است، این پیش‌بینی می‌تواند با گردآوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها آزمایش شود.[15]

ادبیات زبانی نگارش فرضیه

پس از تخمین تعداد فرضیه‌های مورد نیاز، محقق باید آن‌ها را به‌صورت ساده، روان و کوتاه به‌شکلی تدوین کند که:

اولاً؛ مبین وجود رابطه بین متغیرها یا چگونگی وضعیت پدیده‌ها و اشیاء باشد؛

ثانیاً؛ آن را به‌شکل جمله خبری صورت‌بندی کند؛

ثالثاً؛ می‌تواند در آغاز جمله از عبارت "به نظر می‌رسد" استفاده نمایند؛ مثلاً فرضیه مربوط به تأثیر متغیر مستقل شغل در متغیر تابع مهاجرت را می‌تواند به این شکل تدوین کند: «به نظر می‌رسد عامل کمبود شغلِ درآمدزا در سکونت‌گاه‌های روستایی شهرستان الف، در مهاجرت روستاییان به سکونت‌گاه‌های شهری تأثیر دارد.»[16] نکته قابل توجه این است که لازم است واژه‌های اختصاصی و تخصصی فرضیه تعریف شود، هر چند تعریف واژه‌های عادی یا متداولی که در فرضیه به‌کار می‌رود، ضرورتی ندارد.[17]

نادرستی ارائه فرضیه در تحقیقات غیرتبیینی

از آنجا که لزوم فرضیه‌ تنها در تحقیقات تبیینی است،[18] بنابراین ارائه فرضیه در تحقیقات غیرتبیینی ناصحیح است؛ زیرا فرضیه به‌معنی علمی آن [حدس خام یک پژوهشگر در یک مسأله] در مطالعات اکتشافی و توصیفی اصلاً معنی ندارد؛ چون در این تحقیقات، «محقق در پی اطلاعاتی است که در حال حاضر وجود نداشته و مبنای نظری نیز برای پیش‌بینی متغیرها و نحوه توزیع آن ندارد. از آنجا که با گذشت زمان وضعیت متغیرها تغییر می‌کنند، بنابراین نمی‌توان از تحقیقات پیشین به منظور پیش‌بینی دقیق آن‌ها استفاده کرد.»[19] به بیان دیگر، «در آن رده از تحقیقاتی که محقق عنایت به توضیح و تبیین چگونگی روابط بین متغیرها ندارد، اصولاً فرضیه برحسب تعریفش مصداق ندارد.»[20] در این‌گونه تحقیقات، مسئله یا موضوع پژوهش فقط به‌صورت سوال بیان می‌شود.[21]

در پژوهش‌های کیفی نیز به‌جای فرضیه از سوال استفاده می‌شود.[22]

منابع فرضیه[23]

همان‌طور که از دغدغه‌های اساسی هر پژوهشگری ارائه یک فرضیه علمی درباره مسأله مورد پژوهش است، طبیعتاً از مسائل مورد علاقه او دستیابی به منابع فرضیه‌سازی است. برخی از دانشمندان روش‌شناس، این منابع را به این شرح نوشته‌اند: کشف و شهود، منطق و استنتاج، مشاهده و تجربه، تحقیقات پیشین و فرهنگ.

مراحل فرضیه‌سازی (Hypothesis Construction)[24]

فرضیه‌سازی، فرایندی علمی نظام‌مندی است که علاوه‌بر خلاقیت و اتکا به درجه وسعت منبع معنایی فرضیه‌ساز به طی مراحلی منسجم نیاز دارد. این مراحل را برخی به شرح ذیل ذکر کرده‌اند:

  1. تهیه پیش‌فرض‌ها (Presumptions)؛ معمولاً محققی که به‌دنبال پژوهشی خاص می‌رود باید فرضیه‌هایی در ذهن داشته باشد. این فرضیه‌ها را پیشین (Apriority) می‌خوانند. منابع این پیش‌فرض‌ها اندیشه،‌ منطق، مشاهده مستقیم و سایر تحقیقات بوده‌اند.
  2. وارسی پیش‌فرض‌ها؛ ‌در جریان تحقیق اکتشافی (Exploratory Research) و از طریق مشاهده آزاد یا جمعی پیش‌فرض‌ها به طور سطحی وارسی می‌شوند، جابه‌جا می‌شوند، تقویت می‌گردند و یا آنکه به‌طور موقت رد می‌شوند.
  3. آزمون فرضیه‌ها (Hypothesis Testing)؛ در این مرحله به‌طور جدی و با استفاده از تمامی امکانات، فرضیه‌های باقی مانده به آزمون نهاده می‌شوند، به هر شاخصی سنجیده می‌شوند و در پایان با استفاده از شاخص‌های کلی طرد یا پذیرفته می‌شوند. و فرضیه‌های آزموده شده احتمالاً به نظریه تبدیل می‌شوند.

ویژگی‌های فرضیه خوب

خصوصیت اصلی تمام فرضیه‌ها این است که همه باید قابل پیش‌بینی باشند. با توجه به اینکه فرضیه‌ها تلاش محقق برای توضیح پدیده مورد مطالعه است و توضیح باید شامل یک پیش‌بینی درباره متغیرهای تحت مطالعه باشد. سپس این پیش‌بینی‌ها با گردآوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها، آزمون [شده] و بر اساس داده‌ها، فرضیه‌ها رد (باطل) و یا تأیید می‌شوند.[25] اما یک فرضیه خوب دارای ویژگی‌هایی است که اهم آن‌ها را می‌توان به شرح زیر برشمرد:

الف) قدرت تبیین حقایق؛‌ یعنی فرضیه به‌گونه‌ای ساخته شود که واقعیت مسأله یا متغیر یا روابط مورد مطالعه را منعکس کند و بتوان بر اساس آن اطلاعات را گردآوری کرد و مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.

ب) پاسخ به مسأله تحقیق؛‌ فرضیه باید آن‌چنان با مسأله تحقیق مرتبط باشد که اطلاعات گردآوری شده پس از تجزیه و تحلیل،‌ پاسخگوی حل مسأله و قابل استفاده باشد.

ج) قابلیت حذف حقایق نامرتبط با مسأله تحقیق؛ یعنی فرضیه باعث پرداختن به کشف حقایقی شود که در چارچوب مسأله تحقیق وجود دارند. ضمناً،‌ حدود آن باید طوری باشد که با مسائل و فرضیه‌های دیگر تداخل نکند.

د) شفاف،‌ ساده و قابل فهم بودن؛ بنابراین، محقق باید از به‌کار بردن عبارات مبهم، طولانی و دوپهلو در فرضیه خودداری کند.

ه) قابلیت آزمون؛ یعنی مفاهیم و متغیرهای مطرح‌شده در فرضیه قابل تبدیل به تعاریف عملیاتی و واجد آن را مورد آزمایش قرار داد.

و) عدم مغایرت فرضیه با حقایق و قوانین مسلم و اصول علمی تأیید شده و پذیرفته شده.

ز) عدم استفاده از واژه‌ها و مفاهیم ارزشی؛ فرضیه باید ناظر بر واقعیت و حقیقتی باشد که محقق قصد کشف آن را دارد؛ مثلاً محقق باید در تدوین فرضیه از عباراتی نظیر "اید‌ه‌آل است"، "بسیار خوب است" و ... پرهیز کند.

ح) جهت‌دهی به مطالعه و پژوهش و راهنمای فعالیت‌های محقق.

ط) جمله خبری بودن؛ فرضیه باید به‌صورت جمله خبری باشد تا از نحوه ارتباط متغیرها خبر بدهد.

ی) تعریف اصطلاحات و واژه‌های اختصاصی؛ اگر محقق ناگزیر از کاربرد واژه‌ها و اصطلاحاتی است که برای دیگر افراد مفهوم و مأنوس نیست،‌ باید آن‌ها را تعریف کند.

ک) تدوین فرضیه‌ها با توجه به چارچوب نظری تحقیق؛ بنابراین، تعداد ابعاد و رابطه‌های موجود در چارچوب نظری می‌تواند ملاک عمل برای تعداد فرضیه‌ها باشد.

ل) اختصاص فرضیه‌ها به مسأله تحقیق؛ بنابراین، از تدوین فرضیه‌های عام و غیرقابل حمل بر مصداق خاص مورد تحقیق باید پرهیز شود؛ زیرا فرضیه‌ قابلیت آزمایش داشتن را از دست می‌دهد.

م) ارتباط صوری و محتوایی بین فرضیه‌ها و سؤال‌های ویژه یا فرعی تحقیق؛ زیرا تعداد و نوع سؤال‌های فرعی و فرضیه‌ها برخاسته از چارچوب نظری تحقیق است، پس باید بین آن‌ها ارتباط منطقی وجود داشته باشد. فرضیه‌ها در واقع پاسخ‌های حدسی به سؤال‌های حدسی ویژه مربوط به تحقیق هستند.

منظور از تناسب صوری این است که اولاً‌ به تعداد سؤال‌های فرعی، فرضیه تدوین شود و ثانیاً‌ هر فرضیه در مقابل سؤال مربوط به آن قرار گیرد. منظور از تناسب و تناظر محتوایی این است که معنا و مفهوم هر فرضیه با معنا و مفهوم سؤال مربوط به آن تناسب داشته باشد؛ به‌عبارت دیگر، فرضیه و سؤال باهم ارتباط منطقی داشته باشند.

برای اینکه رابطه نظام‌مند بین سؤال‌ اصلی تحقیق، سؤالات ویژه یا فرعی، فرضیه‌ها و سؤالات پرسشنامه یا ابزار گردآوری اطلاعات رعایت گردد بهتر است بر اساس دستگاه زیر عمل شود:[26]

آزمون فرضیه‌[27]

ملاک باارزش بودن یک فرضیه، توانایی آن در آزمودن روایی آن است. هدف از آزمودن فرضیه آن است که مشخص شود چقدر احتمال دارد که فرضیه تدوین شده به‌وسیله واقعیت‌ها (مشاهده‌ها) تایید شود؟

البته باید توجه کرد که تایید، دارای بار معنایی خاص خود است و هرگز به‌معنی اثبات نیست؛ توضیح اینکه «یک فرضیه هرگز ثابت نمی‌شود بلکه فقط تایید یا رد می‌شود. تایید منطقی و آزمایشی یک فرضیه هرگز به‌معنی برهان یا دلیل قاطع نیست.» همچنین باید به این نکته هم توجه کرد که: «چنانچه فرضیه تایید نشود خود نیز کمک بزرگی به علم است چرا که عدم رابطه را بیان کرده است.»

و بالاخره اینکه در ترازوی اخلاق و وجدان، «یک پژوهشگر با وجدان به‌دنبال آزمون فرضیه خود است نه اثبات آن.»

ابطال‌پذیری فرضیه‌ها

به عقیده کارل پوپر فیلسوف قرن بیستم، فرضیه‌ها باید ابطال‌پذیر(Falsifiability) باشند. به‌عبارت دیگر، محقق باید بتواند نشان دهد که فرضیه‌ غلط است. در صورتی که فرضیه‌ای ابطال‌پذیر نباشد، از علم نمی‌توان برای آزمودن فرضیه استفاده کرد.[28]

[1]. آریان‌پور، منوچهر و عباس؛ فرهنگ انگلیسی به فارسی، تهران، جهان‌رایانه، 1385، چاپ ششم، ج2، ص1112.

[2]. مارکزیک، جوفری و دیگران؛ اصول طرح تحقیق و روش‌شناسی، مریم خسروی، تهران، پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، 1386، چاپ اول، ص28.

[3]. رایف، دانیل و دیگران؛ تحلیل‌ پیام‌های رسانه‌ای (کاربرد تحلیل محتوای کمّی در تحقیق)، مهدخت بروجردی علوی، سروش، تهران، 1381،‌ چاپ اول، ص26.

[4]. ببی، ارل؛ روش‌های تحقیق در علوم اجتماعی، رضا فاضل، جلد اول، تهران، سمت، 1385، چاپ سوم، ‌ص134.

[5]. بیابانگرد، اسماعیل؛ روش‌های تحقیق در روان‌شناسی و علوم تربیتی، تهران، دوران، 1386، چاپ دوم، ج1، ص64.

[6]. همان.

[7]. مارکزیک، جوفری و دیگران؛ پیشین، ص30.

[8]. بیابانگرد، اسماعیل؛ پیشین، ص64.

[9]. مارکزیک، جوفری و دیگران؛ پیشین، ص30.

[10]. بیابانگرد، اسماعیل؛ پیشین، ص64.

[11]. همان، ص65- 64.

[12]. همان، ص60.

[13]. همان، ص66.

[14]. حافظ‌نیا، محمدرضا؛ مقدمه‌ای بر روش تحقیق در علوم انسانی، تهران، سمت، 1386، چاپ سیزدهم،‌ ص117.

[15]. مارکزیک، جوفری و دیگران؛ پیشین، ص29 و 30.

[16]. حافظ‌نیا، محمدرضا، پیشین، ص116.

[17]. همان، ص117.

[18]. دلاور، علی؛ روش‌های تحقیق در روان‌شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، 1386، چاپ دوم، ص74.

[19]. ازکیا، مصطفی و دربان آستانه؛ روش‌های کاربردی تحقیق، تهران، کیهان، 1382، چاپ اول، ص342.

[20]. نادری، عزت‌الله و سیف نراقی، مریم؛ روش‌های تحقیق و چگونگی ارزشیابی آن در علوم انسانی، تهران،‌ ارسباران، پاییز 88، چاپ پنجم، ص13.

[21]. بیابانگرد، اسماعیل؛ پیشین، ص65.

[22]. همان.

[23]. ساروخانی، باقر؛ روش‌های تحقیق در علوم اجتماعی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1382، چاپ هشتم، ج1، ص104.

[24]. همان، ص69.

[25]. مارکزیک، جوفری و دیگران؛ پیشین، ص29.

[26]. حافظ‌نیا، محمدرضا؛ پیشین، ص117-116.

[27]. بیابانگرد، اسماعیل؛ پیشین، ص67.

[28]. مارکزیک، جوفری و دیگران؛ پیشین، ‌ص29.

 

مقاله

نویسنده مصطفي همدانی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS