نویسنده: خلیل منصوری
در دو بخش گذشته از این سلسله مطالب درباره واژههای «عدالت» و «قسط» در قرآن و تاکید اسلام بر اصل گردش سالم ثروت و سرمایه در اقتصاد و تشریح برخی از اصول اقتصادی اسلام و پارهای از آثار اقتصادی طرح هدفمندی یارانهها سخن گفتیم. در آخرین بخش از این مباحث پیرامون آثار و شاخصهای فرهنگی طرح مزبور بحث و بررسی شده که اینک با هم آن را از نظر میگذرانیم.
هدفمندی یارانهها ، توزیع عادلانه و یا مساوی ثروت؟
شاید برخی بر این باور باشند که هدف از طرح هدفمندی یارانهها و کمکهای دولتی از منابع ملی، به معنای توزیع فراگیر ثروت باشد به گونهای که همگان از منابع ملی و ثروت عمومی، یکسان و مساوی بهرهمند شوند. و لذا در تمثیل هدفمندی یارانهها آن را همانند آب نهری تجسم میکنند که با ایجاد سد و مدیریت آب، با لوله کشی و تقسیم عادلانه و قطره چکانی، همه درختهای یک بوستان از آن بهرهمند میشوند بی آن که هیچ درختی بیبهره از آب ماند و یا کمتر از دیگری به آن برسد. تحلیل این نگرش بر این پایه است که اگر آب این گونه مدیریت نشود، نه تنها هرز میرود و بخش اعظم آن توسط درختان و علفهای انگلی همانند قاچاق ثروت و کالا از مرز باغ بیرون میرود و هیچ سودی عاید باغ نمیگردد، بلکه برخی از درختان به سبب نزدیکی به نهر و دیگر شرایط محیطی بیش از دیگر درختان بهرهمند میشوند و برخی دیگر اصولا همانند دست به دست کردن یخ، نصیبی جز هیچ و پوچ نمیبرند. این گونه نگرش به هدفمندی، تفسیری نادرست از مفهوم عدالتی است که در آموزههای قرآنی به ویژه آیه 25 سوره حدید و مانند آن بر آن تاکید شده است و همگان از جمله تودههای مردم و دولت موظف به قیام اجرایی آن با بهره گیری از قانون مکتوب و میزان درست سنجش حتی از طریق قدرت سخت و زور شدهاند؛ چرا که مفهوم عدالت به معنای تقسیم مساوی و بهرهمندی یکسان و برابر نیست، بلکه به معنای بهرهمندی هر یک از افراد جامعه به اندازه نیاز و مناسب با شرایط زیستی آن است.
اگر بخواهیم به تمثیل نهر آب و باغ باز گردیم میبایست توجه داشت که در هر باغی، تنوع بسیاری در کیفیت خاک، تنوع گیاهی و مانند آن وجود دارد. برخی ازخاکها از فقر شدید مواد غذایی و معدنی رنج میبرند. برخی دیگر از خاکهای بسیار آماده برای کشت و زرع و سرشار از مواد معدنی هستند. از نظر گیاهان میتوان درختانی را یافت که دارای ریشههای سطحی یا عمیق هستند که از اعماق خاک نیز از مواد غذایی و آب بهره مند میشوند. برخی تاک و رز و یا علف و بوتهها هستند و برخی چون درختان خرما میباشند. از نظر برگ نیز برخی دارای برگهای پهنی هستند که به سرعت آب از دست میدهند و آب بیش تری نیاز دارند، برخی دیگر، دارای برگهای سوزنی میباشند.
جامعه انسانی نیز همانند باغ و بوستان است و هرگز جامعهای را نمیتوان یافت که از نظر خاک و آب و درخت یکسان باشد تا بتوان گفت که با تقسیم برابر و یکسان، عدالت توزیعی اجرا میشود و هر کس باید به همان سهم و نصیب و قسط خود بسنده کند.
بنابراین با این همه تنوع از نظر برگ، ریشه، ساقه، خاک و مانند آن، هرگز باغبانی حکیم و خردمند را نمیتوان یافت که به نظام عدالت تساوی و برابر رو آورد و بخواهد با نظام قطرهای همه درختان ریز و درشت و خاک مرغوب و نامرغوب را تغذیه کامل و مناسب کند و از نتیجه مطلوب نیز بهرهمند شود.
بنابراین، مفهوم عدالت در هدفمندی یارانهها و توزیع ثروت ملی، به معنای برخورداری افراد جامعه از موقعیت و وضعیت مناسب و بهرهمندی متناسب هر یک از آنها با آن وضعیت است تا شرایط رشد و بالندگی برای همگان در جامعه فراهم آید و کسی از امکانات زمین و طبیعت دنیا بیبهره نماند.
هدفمندی یارانهها، بهره مندی طبقات پایین جامعه از ثروت
از اصول اقتصادی اسلام که سلامت اقتصاد و جامعه را تضمین میکند، اصل گردش سالم اقتصاد با اجرای هدفمندی یارانهها و کمکهای نقدی و غیرنقدی دولت از منابع ملی و ثروت عمومی است.
خداوند در آیه 7 سوره حشر، با اختصاص دهی بخشی از منابع و ثروت به عنوان «فی» و «انفال»، بر آن است تا دولت و نظام اسلامی بتواند شرایط زیستی عادلانه ای برای همه افراد امت و شهروندان فراهم آورد. از آن جایی که صاحبان ثروت از امکانات و قدرت بیشتری برای بهره مندی از ثروت برخوردارند، اگر ثروت و منابع عمومی جامعه مدیریت نشود، ثروت همواره در میان طبقه ممتاز و برتر جامعه یعنی ثروتمندان دست به دست میشود و گردش ناسالم و محدودی از ثروت تحقق مییابد. برای این که جریان گردش ثروت به گونهای باشد که همه افراد جامعه بهرهمند شوند، لازم است تا دولت با بهره گیری از همه امکانات، به توزیع عادلانه ثروت ملی و عمومی بپردازد.
اما مفهوم توزیع عادلانه ثروت ملی و عمومی به این معنا نیست که همه اقشار و طبقات اجتماعی بطور یکسان و برابر از ثروت ملی بهره مند شوند، بلکه جامعه هدف در طرح هدفمندی یارانهها چنان که از همین آیه 7 سوره حشر و آیات دیگر فهمیده میشود، اقشار ضعیف و آسیب پذیر جامعه از جمله مساکین، در راه ماندگان، ناتوانان و بینوایان است. در این آیه برخی از اقشار به عنوان جامعه هدف از اجرای طرح هدفمندی ثروت ملی، مطرح شدهاند که از جمله آنها خدا، رسول و ذی القربی هستند. اما هنگامی که به آموزههای دیگر قرآنی مراجعه میشود، به خوبی معلوم میشود که مراد از این نام ها، شخص نیست بلکه شخصیت حقوقی است. به این معنا که بخشی از ثروت ملی و انفال در اختیار این سه شخصیت حقوقی قرار میگیرد تا در موارد خاص و پیش بینی شده هزینه شود. از جمله این که بخشی از اموال عمومی در اختیار دولت اسلامی گذاشته میشود تا در حوزه تبلیغ دین هزینه شود و بخشی نیز در اختیار رهبران دینی و اجتماعی و سیاسی قرار میگیرد تا بتوانند با بهره مندی از قدرت اقتصادی در کنار قدرت دینی و سیاسی و اجتماعی، اهداف عالی جامعه ایمانی را تحقق بخشند.
همان گونه که جمع کنندگان زکات به عنوان کارگزاران دولت بهرهای از زکات میبرند تا به این کار مهم اقدام کرده و با گردآوری مالیاتها، بودجه ملی و ثروت عمومی را تامین کنند، همچنین شخصیتهای حقوقی پیش گفته بخشی از ثروت ملی را در اختیار میگیرند تا در مسیر حکومت داری به کارگیرند. بنابراین مراد از ذوی القربی، همان امامان معصوم(ع) و در زمان غیبت، حاکم شرع و ولی فقیه است که به سبب منصب ولایت و امامت از حق ثروت عمومی و ملی برخوردار میباشند. از این رو اموالی که به عنوان منصب امام در اختیار هر امام معصومی قرار میگیرد، میان ورثه آنان تقسیم نمیشود و به امام بعدی واگذار میشود. همین مسئله در مورد مراجع و حکام شرع و ولی فقیه جاری است.
بنابراین، اموال عمومی به دو بخش عمده دسته بندی میشود، بخشی به اقشار هدف در طرح هدفمندی یارانهها و ثروت ملی داده میشود و بخشی در اختیار رهبران و دولت اسلامی باقی میماند تا هزینههای جاری کشور و دولت را از طریق آن بپردازند و به عمران و آبادانی بخشهای مختلف جامعه اقدام کنند.
با اجرای طرح هدفمندی یارانهها از ثروت ملی و دولت، تلاش بر آن است تا شرایط زیستی مناسب و عادلانهای برای دیگر طبقات اجتماعی ضعیف از نظر اقتصادی رقم بخورد. از این رو خداوند ضبط و ثبت ثروتهای عمومی در قالب «انفال» و «فی» و صرف آن را در طبقات آسیب پذیر جامعه به معنای گردش سالم اقتصاد در جامعه ایمانی معرفی میکند، زیرا در این صورت، ثروتمندان نمیتوانند با مصادره و تصاحب اموال عمومی، ثروتمندتر شوند و شکاف طبقاتی روز به روز افزونتر گردد.
البته منابع ملی و ثروت عمومی، تنها از طریق ثبت و ضبط منابعی چون انفال و فی و غنایم و مانند آن، فراهم نمیآید، بلکه از طرق دیگری چون گرفتن مالیات و زکات و خمس نیز فراهم میگردد. به این معنا که دولت موظف است برای مدیریت اقتصاد و گردش سالم آن در جامعه، بخشی از ثروت و دارایی ثروتمندان را به شکل مالیات بگیرد و در اختیار فقیران جامعه قرار دهد. چنان که برخی از فقیهان گفتهاند، زکات و خمس اختصاص به موارد گفته شده در آیات ندارد، بلکه زکات و خمس به همه درآمدهای شخص تعلق میگیرد. مالیات هم جای خود دارد که دولت در قبال خدماتی که ارائه میدهد میتواند مبالغی را به عنوان مالیات از افراد جامعه دریافت کند.
هم چنین خداوند بر ثروتمندان واجب و لازم دانسته است که بخشی از در آمد خویش را به طور مستقیم صرف نیازمندان و سائلان نمایند و با توجه به آیه19 سوره ذاریات و آیات دیگر بر میآید که در درآمد هر شخصی، حقی برای این دو دسته وجود دارد.
به سخن دیگر، آموزههای اقتصادی و احکام و دستورهای آن، به هدف مدیریت ثروت و جریان اقتصاد سالم آن است تا هرگز گروهی به عنوان مرفهان بی درد واشرافیت دولتی و غیردولتی شکل نگیرد و ثروت و منابع زمین در اختیار همگان قرار گیرد.
هدفمندی یارانهها و ریاضت اقتصادی
برخی بر این باورند که هدفمندی یارانهها به معنای ریاضت اقتصادی است. ریاضت اقتصادی که در برابر انفتاح و انبساط اقتصادی به کار میرود، به معنای محدودسازی بهرهمندی اقشار مختلف جامعه از ثروت و منابع مالی و انقباض آن است. هر چند که امکان دارد از طریق هدفمندی یارانهها ریاضت اقتصادی نیز به نوعی و برای مدتی تحقق یابد، ولی هدفمندی یارانهها و ثروت عمومی، در اصل به قصد بهرهمندی بهتر و بیشتر طبقات پایین دست از ثروت ملی و عمومی است تا بدین ترتیب عدالت برقرار گردد.
البته ناگفته نماند که در طرح هدفمندی این مهم مورد توجه قرار گرفته است تا همان گونه که از گردش ثروت در دست ثروتمندان جلوگیری میشود، از هدر رفتن سرمایهها و ثروت ملی نیز جلوگیری به عمل آید؛ زیرا با اجرای این طرح، نوعی الگوسازی مصرف نیز صورت میگیرد که به نوعی ریاضت اختیاری میانجامد. به نظر میرسد که اگر انفال و ثروت عمومی، به درستی مدیریت نشود، نه تنها مورد سوءاستفاده ثروتمندان مرتبط با قدرت قرار میگیرد، بلکه در مسیر درست مصرف نمیشود و مصداقی از تبذیر، اسراف و ناسپاسی خواهد بود.
مردم، مجریان اصلی طرح هدفمندی یارانهها
هدفمندی یارانهها به معنای مدیریت اقتصاد و ثروت از تولید تا مصرف است. از این رو، همه بخشهای زندگی انسان تحت تاثیر این طرح قرار میگیرد. همان گونه که منابع به درستی شناسایی میشود و ثروت ملی از طریق ضبط و ثبت انفال و گردآوری زکات و خمس و دیگر مالیاتها، افزایش مییابد، هم چنین با توزیع درست، جریان سالم اقتصاد گردش مییابد و رشد و نمو اقتصادی و شکوفایی آن را سبب میشود و با مصرف درست، از هدر رفتن ثروت جلوگیری به عمل میآید.
بخشی از مسئولیت هدفمندی یارانهها برعهده دولت و رهبران جامعه است، ولی بخش عمده و اصلی آن بر عهده ملت و جامعه میباشد؛ زیرا بیش ترین مشکل در حوزه اقتصادی در مصرف گرایی و مصرف نادرست پدید میآید که ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با الگوی مصرف جامعه دارد.
از این رو بخش عمده آموزههای اقتصادی اسلام ناظر به چگونگی مصرف و ارایه الگوی صحیح و درست مصرف است. خداوند در آیات بسیاری همواره بر مفهوم شکر نعمت و اجتناب از کفران آن تاکید میکند. شکر و سپاس از نعمت در مفهوم قرآنی فراتر از شکر نعمت به زبان است؛ زیرا مراد اصلی از سپاس در برابر کفران و ناسپاسی، عدم بهرهگیری درست و مناسب از نعمت است.
از دیگر مفاهیم کلیدی در الگوسازی صحیح مصرف در آموزههای قرآنی میتوان به اسراف اشاره کرد که به معنای خروج از اعتدال در مصرف و زیاده روی در آن است. خداوند در آیاتی از جمله آیه 31 سوره اعراف بر لزوم بهرهمندی درست از ثروت و مصرف درست و بهینه به دور از هرگونه اسراف و زیاده روی تاکید میکند. مراد از حرمت اکل و شرب اسرافی، هرگونه تصرفاتی است که مصداق اسراف باشد؛ زیرا در آیه به مصداق آشکار و روشن آن توجه داده شده که خوردن و آشامیدن است؛ ولی در حقیقت مراد هرگونه تصرفات اسراف گرایانه است؛ چنان که مراد از حرمت خوردن مال یتیم نیز، حرمت هرگونه تصرف در مال یتیم به قصد آسیب رسانی به اموال اوست. از نظر قرآن اسراف و زیادهروی در هر کاری حتی در امور اعتقادی جایز و روانیست. در امور اقتصادی اسراف از تولید تا مصرف حرام و ممنوع شده است.(انعام، آیه 141 و نساء، آیه 6 و آیات دیگر) از آیه 31 سوره اعراف بر میآید که حتی اسراف در زینتها و بهرهگیری خارج از اعتدال جایز نیست؛ زیرا در آیه هرگونه اسرافی روا دانسته نشده است. (المیزان و مجمع البیان، ذیل آیه)
از دیگر مفاهیم کلیدی دراین حوزه میتوان به تبذیر اشاره کرد که به معنای ریخت و پاش و عدم استفاده از نعمت و ثروت است. این مفهوم را بارها در ضرب المثل: نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد، شنیدهاید. خداوند درآیه 26 و 26 سوره اسراء هر گونه تبذیر و ریخت و پاش را گناه و حرام دانسته و این عمل را نشانهای از همراهی و همفکری شخص با شیطان برشمرده و مبذران را به عنوان برادران شیطانی معرفی کرده است. انسان با تبذیر و عدم استفاده از نعمت، نه تنها کفران و ناسپاسی میکند بلکه زمینه ساز کفر میشود.
اعتدال و قناعت، راهکار کلیدی مصرف
اسلام بر دو مفهوم کلیدی اعتدال در مصرف و قناعت تاکید میکند. این دو شیوه مهمترین الگوهای صحیح مصرف است که در آیات و روایات بسیاری بر آن تاکید شده است. خداوند درآیه 29سوره اسراء بر لزوم رعایت اعتدال در مصرف اموال و امکانات در زندگی شخصی تاکید میکند و مالکیت خصوصی را مجوزی برای زیاده روی و خروج از دایره اعتدال نمیداند، زیرا برخی از مردم بر این باورند که اگر مال من است هر گونه که دلم خواست عمل میکنم. چنین نگاهی از سوی قرآن مردود دانسته شده است و انسان به صرف مالکیت نمیتواند هرگونه تصرفی در مال خویش داشته باشد. از این رو میتوان گفت که زیاده روی و خروج از دایره اعتدال خط قرمز آزادی مالکیت و جواز تصرف است.
خداوند همچنین بر لزوم رعایت میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط دربهره جویی از مواهب و طیبات زمین تاکید میکند (سوره مائده، آیه 87) علامه طباطبایی در ذیل آیه بر این باور است که احتمال دارد جمله «لاتعتدوا» توضیحی درباره «لاتحرموا طیبات ما احل الله» باشد؛ یعنی از حلالها استفاده کنید؛ ولی نه به گونهای که از حد بگذرانید.(المیزان، ذیل آیه) بنابراین، هرگونه افراط و تقریط و خروج از اعتدال در بهره مندی و مصرف براساس این آیه نیز مجاز نیست و به عنوان خط قرمز در آزادی اقتصادی معرفی میشود. البته از آیات دیگری که در باره حرمت و ممنوعیت اسراف و تبذیر وارد شده نیز میتوان لزوم اعتدال در مصرف را به دست آورد.
معنی درست قناعت
قناعت به معنای کم مصرف کردن نیست، بلکه به معنای درست مصرف کردن و به اندازه نیاز است، مثلاً وقتی در اتاقی میتوان با یک لامپ کم مصرف روشنایی را تامین کرد، استفاده چلچراغ نه تنها مصرف درست نیست، بلکه فراتر از اسراف نوعی تبذیر و از میان بردن سرمایه مهم انرژی است که همه بخشهای اقتصادی بدان وابسته است. هدفمندی یارانه به شخص کمک میکند تا به اندازه و به جا مصرف کند و از هرگونه اتلاف ثروت و سرمایه و هدر دادن و اسراف آن خودداری کند.
قناعت واقعی آن است که شخص آن چه از ثروت و نعمت در اختیار دارد، به درستی از آن بهره گیرد و دست نیاز به سوی کسی دراز نکند که او را زیربار خرج اضافی ببرد از حضرت سلمان فارسی نقل شده است که روزی ابوذر را مهمان خود کرد. ابوذر گفت: ای کاش همراه این غذا، نمکی بود. از آن جایی که سلمان، نمکی درخانه نداشت، آفتابه خود را به گرو گذاشت و نمکی خرید. وقتی غذا تمام شد، ابوذر گفت: خدا را شکر که ما را از اهل قناعت قرار داد و به آن چه داشتیم خرسند و راضی کرد. سلمان گفت:این قناعت نبود که آفتابه من درگرو نمکی باشد. قناعت درحوزه عمل به اصلاح الگوی مصرف به معنای آن است که شخص به آن چه دارد بسنده کند و دولت نیز از ثروت ملی برای کارهای بزرگ و مفیدی بهره گیرد که میتواند برای جامعه انجام دهد و آن را به رفاه اقتصادی و شکوفایی تمدنی برساند بی آن که برای انجام کارهای زیربنایی و زیرساخت تمدنی جامعه، دست استقراض به سوی دیگر کشورها دراز کند؛ بلکه با مدیریت منابع ملی، کشور را بسازد و آبادان گرداند.
پس از آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که یکی از برنامه طرح ملی هدفمندی یارانهها این است که فرهنگ پسندیده قناعت و صرفه جویی را در میان مردم و جامعه ترویج میدهد و آنان را به سمت خود کنترلی در مصرف سوق میدهد مضاف بر اینکه کمک خواهد کرد تا فرهنگ غلط و ضد دینی اسراف و ریخت و پاش در همه بخشهای مصرفی کم کم برچیده شود. همین امر موجب میشود تا از هدر رفتن ثروت ملی جلوگیری شود و افزون بر گردش صحیح ثروت درهمه طبقات و اقشار اجتماعی و بهره مندی همگان ازثروت زمین منابع ملی درهنگام مصرف مدیریت شود. دراین شیوه به شخص مالی داده میشود تا خود مدیریت کند و درمصارفی که برای شخص اهمیت دارد به کار برد. بنابراین، هرکسی با توجه به اهم و مهم کردن امور میتواند مصرف درست را بیابد و آن را هزینه کند.
در این راستا مسئولان حکومتی و دولتی موظفند افزون بر ارائه الگوی مصرف به شهروندان و الگوسازی دراین زمینه، بر چگونگی مصرف شهروندان نیز نظارت داشته باشند و اجازه ندهند تا شهروندان الگوی نادرست مصرف را درپیش گیرند و آن را به یک فرهنگ تبدیل کنند. درحقیقت امر به معروف و نهی از منکر دامنه وسیع و گستردهای دارد که شامل نظارت بر مصرف و الگوهای مصرف نیز میشود.
بنابراین لازم است تا با فرهنگ سازی در این حوزهها جامعه را به سوی اصلاح الگوی مصرف از طریق مدیریت یارانهها هدایت کرد.