نویسنده: دکتر مهدی محقق
چهل حدیث شریف در فضیلت علم و تشویق بر آموختن آن
شیخ حسن بن شهید ثانی متوفی سال 1011 کتابی در علم فقه تحت عنوان معالمالدین و ملاذالمجتهدین نوشته که مقدمة آن در علم اصول فقه است که به معالمالاصول اشتهار دارد و در حوزههای علمیه نخستین کتابی است که در اصول فقه تدریس میشود. او پیش از شروع در مباحث الفاظ و اوامر و نواهی و سایر مطالب اصولی، فصلی را در بیان فضیلت دانش و ذکر برخی از آنچه که مراعات آن بر دانشمندان واجب است و همچنیـن افـزونـی شرف دانش دین (= فقه) بر دیگر دانشها میآورد و در بیان این مطلب به دوازده آیة شریفه از قرآن کریم و چهل حدیث از حضرت رسول اکرم(ص) و ائمة اطهار علیهمالسلام استناد میجوید.
چون طلاب و دانشجویان هنگام شروع به خواندن کتاب معالمالاصول توانائی بر درک و فهم این احادیث را که هدف آن تهذیب و تزکیه پیش از تعلیم و تعلّم است، ندارند، راقم سطور مناسب دید آن چهل حدیث را به فارسی ترجمه کند و در اختیار نسل جوان قرار دهد تا به برکات آن در تحصیل علم و دانش توفیق پیدا کنند.
در نقل این احادیث سلسلة اسناد حذف شده و فقط نام معصومی که مرجع اصلی روایت است یاد گردیده است، سلسلة این چهل حدیث به پنج امام علیهمالسلام میپیوندد که نام آنان با ذکر شمارة حدیثی که از حضرتشان نقل شده در این گفتار یاد میشود:
1. حضرت ابوعبدالله امام جعفر صادق(ع)، شمارههای: 1، 3، 5، 8، 9، 11، 12، 15، 17، 18، 21، 22، 23، 25، 26، 27، 29، 31، 34، 35، 36، 37، 38، 39، 40.
2. حضرت امیرالمؤمنین امام علی بن ابیطالب(ع)، شمارههای: 2، 4، 10، 16، 20.
3. حضرت علی بنالحسن امام زینالعابدین(ع)، شمارههای: 6، 14، 19.
4. حضرت ابوجعفر امام محمدباقر(ع)، شمارههای: 7، 13، 30.
5. حضرت ابوالحسن امام موسی بن جعفر(ع)، شمارههای: 28، 33.
مأخذ هر حدیث در پایان آن ذکر شده است، امید است که مضامین این احادیث شریف معلمان و متعلمان و مبتدیان و منتهیان را سودمند افتد. بعونالله و توفیقه.
1ـ ابوعبدالله(ع) فرمود: رسول خدا(ص) فرموده است: هرکه راهی را بپیماید که در آن دانشی را بجوید، خداوند او را به راهی روانه میسازد که به بهشت بینجامد. فرشتگان بالهای خود را برای جویندگان دانش مینهند، از بهر خوشنودی از آنان. آسمانیان و زمینیان، حتی ماهیان دریا برای جویندگان دانش آمرزش میخواهند و برتری دانشمندان بر پارسایان همچون برتری ماه بر دیگر ستارگان در شب نیمة ماه است و همانا دانشمندان میراثبران پیمبرانند و پیمبران زر و سیمی به ارث نگذاشتند؛ ولی دانش را به ارث گذاشتند و هرکس چیزی از آن را فراگیرد بهرة فراوانی برده است.
2ـ امیرالمؤمنین(ع) فرمود: دانش بیاموزید؛ زیرا آموختن آن نیکی است و گفتگوی آن تسبیح گفتن است و جستجوی آن جهاد است و درس دادن آن به کسی که آن را نمیداند، صدقه است. اهل دانش را نزد خدا قربتی است؛ زیرا دانش نشانههای حلال و حرام است و جویندهاش را به راه بهشت راهنمایست و آن همدم در حال وحشت و همنشین در هنگام تنهائی و سلاح بر دشمنان و زیور دوستان است. خداوند با دانش گروهی را برمیکشد و آنان را پیشوایان خیر قرار میدهد که مردم به آنان اقتدا میجویند و به اعمالشان مینگرند و آثارشان را اقتباس میکنند و فرشتگان در دوستی آنان رغبت میورزند و بالهای خود را در نماز بر آنان مینهند؛ زیرا دانش، دلهای نادان را زندگی و دیدگان نابینا را روشنی و تنهای ناتوان را نیرو میبخشد. خداوند حاملان علم را به منازل نیکان فرود میآورد و همنشینی با برگزیدگان را در دنیا و آخرت به آنان ارزانی میدارد.
با دانش خداوند فرمان برده و پرستش میشود و با دانش خداوند شناخته و یگانه شمرده میشود و با دانش رَحِمها به هم پیوسته میگردد و با دانش حلال و حرام شناخته میشود و دانش پیشوای خرد و خرد پیرو اوست. نیکبختان به دانش الهام میگیرند و بدبختان از آن بیبهره میگردند.
3ـ ابوعبدالله(ع) فرمود: جستن دانش واجب است بر مرد و زن مسلمان. همانا خداوند بزرگ جویندگان دانش را دوست دارد.
4ـ شنیدم امیرالمؤمنین(ع) میفرمود: ای مردم، بدانید که کمال دین در جستن دانش و عمل به آن است، آگاه باشید که جستن دانش واجبتر است بر شما از جستن مال؛ زیرا مال تقسیم و تضمین شده است، دادگری آن را میان شما تقسیم و تضمین کرده و آن را به شما ارزانی داشته است؛ ولی دانش نزد اهل دانش اندوخته شده است و شما را فرمان دادند که از آنان بجوئید، پس آن را بجوئید.
5ـ ابوعبدالله(ع) فرمود: همانان دانشمندان وارثان پیمبرانند و این بدانروست که پیمبران سیم و زری به ارث نگذاشتند و همانا سخنانشان را به ارث گذاشتند. پس هرکه چیزی از آن را فراگیرد، بهرة فراوانی برده است. پس بنگرید که این دانش خود را از چه کسی فرامیگیرند؛ زیرا در میان ما اهل بیت، در هر نسلی عادلانی هستند که تحریف غلوکنندگان و به خود بستن باطلگویان و تأویل جاهلان را از دانش دور میسازند.
6 ـ علیبنالحسین(ع) فرمود: اگر مردم ارزش جستن دانش را میدانستند، آن را میجستند هرچند که با ریختن خون و فرورفتن در گردابها باشد. خداوند تبارک تعالی به دانیال وحی کرد که: دشمنترین بندگانم نزد من آن نادانی است که به حق اهل دانش استخفاف میورزد و پیروی آنان را ترک میگوید و دوستترین بندگانم نزد من آن پرهیزکاری است که ثواب جزیل را میجوید و دانشمندان را همراهی و بردباران را پیروی میکند و حکیمان را پذیرا میگردد.
7ـ ابوجعفر(ع) فرمود: دانشمندان که از دانش او سود برده شود، برتر از هفتاد هزار پارساست.
8 ـ معاویه بن عمّار از ابوعبدالله(ع) پرسید: «مردی است که حدیث شما را روایت و در میان مردم منتشر میکند وآن را در دل ایشان و دل شیعیان شما استوار میسازد و شاید در میان شیعیان شما مردی پارسا هم وجود داشته باشد که چنین روایتی از شما نمیکند، کدامیک از این دو مرد برترند؟» حضرت پاسخ دادند: آنکه حدیث ما را روایت میکند و دل شیعیان ما را بدان استوار میسازد، برتر از هزار عابد است.
9ـ ابوعبدالله(ع) فرمود: جویندگان دانش سه گروهاند: آنان را با ذات و صفاتشان بشناسید.
گروه اول علم را برای جهل و جدال، و گروه دوم آن را برای فضل نمائی و فریب و گروه سوم آن را برای تفقه و تعقل میجویند.
آنکه علم را برای جهل و جدال میجوید، آزار میدهد و پرخاش میکند و در مجالس مردان با تعرض دانش را یاد و بردباری را وصف میکند، خود را فروتن نشان میدهد و حال آنکه او از ورع بهدور است، خداوند بینیاش را خرد کناد و کمر او را قطع گرداناد!
و آنکه برای فضلنمائی و فریب علم را میجوید، حیلهگر و تملقجوست. او بر همپایگان خود فضل میفروشد و برای توانگران دونپایه فروتنی میکند. اوست که طعام شیرین آنان را میگوارد و دین آنان را درهم میشکند، خداوند خبر چنین کس را پنهان و اثر او را از میان دانشمندان بریده گرداناد!
و آنکه برای تفقه و تعقل علم را میجوید، پریشان حال و اندوهناک و شبزندهدار است. در جامة عبادت متحنک و در تاریکی شب بهپا خاسته است، عمل میکند و میترسد، خائف و خواهان و ترسان است، به اصلاح حال خود میپردازد و اهل زمان خود را میشناسد و از استوارترین دوستانش وحشت دارد. خداوند پایههای او را استوار گرداناد و در روز رستاخیز زینهار خود را باو ارزانی داراد!
10ـ سلیمبن قیس گفته است که امیرالمؤمنین(ع) میفرمود: رسول خدا ـ درود و سلام خدا بر او باد ـ فرموده است: دو تن گرسنهاند که سیر نمیشوند: جویندة دنیا و جویندة دانش. آنکه از دنیا بر آنچه خداوند برای او حلال کرده است بسنده کند، رهایی مییابد و آنکه از غیر حلال بگیرد، هلاک میشود، مگر توبه کند و بازگشت نماید. کسی که علم را از اهل علم فراگیرد و به آن عمل کند، نجات مییابد و آنکه از علم فقط دنیا را بجوید، پس بهرة او همان دنیاست.
11ـ ابوعبدالله(ع) فرمود: کسی که حدیث را برای سود دنیا بخواهد، برای او از آخرت بهرهای نخواهد بود و کسی که از آن خیر آخرت بجوید، خداوند بزرگ دنیا و آخرت به او عطا میفرماید.
12ـ ابوعبدالله(ع) فرمود: هرگاه عالمی را دیدید که دنیا را دوست دارد، او را در دین متهم سازید؛ زیرا هر دوست دارندهای به گرد آنچه دوست دارد، میگردد. خداوند به داوود(ع) وحی کرد: عالمی را که شیفته دنیا باشد، میان من و خود قرار مده که تو را از طریق محبت من باز دارد؛ زیرا آنان راهزنان بندگان من از راه من هستند. همانا کمترین مجازات من بر آنان این است که شیرینی مناجات خود را از دلهای ایشان گسسته گردانم.
13ـ ابوجعفر(ع) فرمود: کسی که دانش را بجوید تا با آن بر دانشمندان فخر بفروشد و یا نادانان رابه جدال برانگیزد و یا با آن روی مردم را به سوی خود برگرداند، جایگاهش در آتش قرار گیرد. ریاست فقط شایسته اهل آن است.
14ـ علیبن الحسین(ع) فرمود: حق معلم تو این است که او را بزرگ داری و حضورش را محترم شماری، سخنانش را خوب گوش گیری، و روی به سوی او آری و آوازت را بر او بلند مگردانی، اگر کسی از او چیزی میپرسد، تو به پاسخ مبادرت نورزی تا او باشد که پاسخ دهد.
15ـ امیرالمؤمنین(ع) میفرمود: از حقوق عالم این است که از او بسیار پرسش نکنی، و جامه او را نگیری، و هرگاه بر او وارد میشوی که گروهی نزد او نشستهاند، بر همه آنان سلام کن و او را به تحیت مخصوص گردان و در برابر او بنشین و پشت سر او منشین و با چشمانت گوشه مزن و با دستت اشاره مکن و برخلاف گفتار او از این و آن بسیار نقل مکن و او را با طول صحبتت ملول مگردان؛ زیرا عالم همچون نخل پرباری است که باید منتظر باشی تا چیزی از آن بر تو فروریزد و پاداش عالم از روزهدار و شبزندهداری که در راه خدای بزرگ میجنگد، بیشتر است. و زمانی که عالمی درگذرد، رخنهای در اسلام پدید میآید که تا روز قیامت چیزی جای آن را نمیگیرد.
16ـ شنیدم امیرالمومنین(ع) میفرمود: رسول اکرم(ص) فرموده است: دانشمندان دو گروهند: گروهی که دانشمندانند و به دانش خود عمل میکنند، اینان رهائی یابندهاند و گروهی که عمل به دانش خود را رها میکنند، اینان هلاک شوندهاند.
همانا اهل آتش از گند عالمی که به علم خود عمل نمیکند، در رنجاند. از میان دوزخیان مردی بیشتر پشیمانی و حسرت میبرد که بندهای را بهسوی خدای بزرگ خوانده و برای او دعا نموده، دعایش مستجاب و پذیرفته شده و آن بنده فرمانبرداری خدای بزرگ را کرده و خدا هم او را به بهشت وارد کرده است؛ ولی خود دعاکننده به علم خود عمل ننموده و از هوا و درازی آرزو پیروی کرده، وارد دوزخ گشته است. پیروی هوا، آدمی را از حق باز میدارد و درازی آروز، آخرت را به فراموشی میسپارد.
17ـ ابوعبدالله(ع) فرمود: علم به عمل مقرون است. آنکه عالم است، باید عمل کند و آنکه عمل میکند، باید علم داشته باشد. علم عمل را فرا میخواند اگر او را پاسخ دهد، وگرنه از آن میگریزد.
18ـ ابوعبدالله(ع) فرمود: عالم اگر به علم خود عمل نکند، موعظة او از دلها میلغزد همچون قطرة باران که بر روی سنگ سخت میلغزد.
19ـ مردی نزد حضرت علیبن الحسین(ع) آمد و از ایشان پرسشهایی کرد و حضرت پاسخ دادند، سپس بازگشت تا مانند همان پرسشها را بکند. حضرت علی بن الحسین(ع) فرمود: در انجیل نوشته شده است علمی را که بدان عمل نمیکنید، مجوئید در حالی که به آنچه عالم شدهاید عمل نکردهاید؛ زیرا اگر به علم عمل نشود، به دارندهاش جز کفر و دوری از خداوند بزرگ چیزی نمیافزاید.
20ـ امیرالمؤمنین(ع) در ضمن خطبهای که بر روی منبر بیان فرمودند، گفت: ای مردم، زمانی که علم آموختید عمل کنید به آنچه آموختید، شاید که هدایت شوید. همانا عالمی که به غیرعلم خود عمل کند، همچون نادان سرگشتهای است که از درد جهالت خود بهبود نمییابد، بلکه حجت بر عالمی که از علمش بریده بزرگتر و حسرتش پایدارتر است از آن جاهلی که متحیر در جهلش گشته است، در حالی که هر دو سرگشته و تباهاند. بدگمان مباشید تا شک کنید، و شک مکنید تا کافر شوید.
بر خود آسان مگیرید تا سست شوید، و برای حق سست مباشید تا زیانکار شوید. همانا حق در تفقه است و فقه در غره نشدن شماست. خیرخواهترین شما برای خود فرمانبردارترین شماست پروردگارش را، و بدخواهترین شما بر خود، نافرمانترین شماست پروردگارش را و آن که خدا را فرمانبردار باشد، امان مییابد و شاد میگردد و کسی که خدا را نافرمانی کند، نا امید میشود و پشیمان میگردد.
21ـ ابوعبدالله(ع) به روایت از پدرانش علیهمالسلام فرمود: مردی نزد پیغمبر خدا ـ درود خدا بر او و خاندانش باد ـ آمد و گفت: «ای پیغمبر خدا علم چیست؟» فرمود: «خاموش بودن». گفت: «پس از آن چه ای پیغمبر خدا؟» فرمود: «گوش دادن». گفت: «پس از آن چه؟» فرمود: «حفظ کردن». گفت: «پس از آن چه؟» فرمود: «عمل کردن به آن». گفت: «پس از آن چه؟». فرمود: «نشر دادن آن».
22ـ شنیدم ابوعبدالله(ع) میفرمود: دانش را بجوئید و با آن به حلم و وقار آراسته گردید و نسبت به آن که به او علم میآموزید و آن که از او علم میجویید، فروتنی نمایید. از عالمان جبار مباشید که باطل شما حق شما را از بین ببرد.
23ـ ابوعبدالله(ع) درباره فرموده خداوند عزیز و بزرگ «انما یخشی الله من عباده العلما» فرمود: مقصود از «علما» کسانی هستند که کردارشان گفتارشان را تصدیق کند و کسی که کردارش مصداق گفتارش نباشد، عالم نیست.
24 ـ ابوعبدالله (ع) از قول امیرالمؤمنین (ع) فرمود: شما را آگاه میسازم که «فقیه» کیست. فقیه به حق کسی است که: مردم را از رحمت خداوند ناامید و از عذاب خداوند ایمن نگرداند، و در نافرمانی خدا آنان را رخصت ندهد، و قرآن را به شوق چیز دیگر ترک نگوید. شما را آگاه میسازم که علمی که در آن تفهم نباشد و در قرائتی که در آن تدبر نباشد و در عبادتی که در آن فقهی نباشد و در زهدی که در آن تقوایی نباشد، هیچ خیری نیست.
25 ـ از ابوعبدالله (ع) روایت شده است که فرمود: علی(ع) میفرمود: ای جوینده دانش، دانشمند را سه نشانه است: دانش، بردباری و خاموشی، و دانشمند نما را سه نشانه است: با نافرمانی، با برتر از خود (= خدا) میستیزد، و با چیرگی و با فروتر از خود (= خلق) ستم میکند و از ستمگران پشتیبانی مینماید.
26ـ شنیدم ابوعبدالله(ع) میفرمود: امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: ای جوینده دانش، دانش را فضائل بسیاری است: فروتنی سر اوست و برکناری از حسد، چشم اوست و فهم، گوش اوست و راستگویی، زبان اوست و جستجو، حافظ اوست و حسن نیت، قلب اوست و شناخت اشیا و امور، عقل اوست و رحمت، دست اوست و دیدار دانشمندان، پای اوست و سلامتی، همت اوست و تقوا، حکمت اوست و نجات، قرارگاه اوست و عافیت، پیشوای اوست و وفا، مرکب اوست و نرم سخنی، سلاح اوست و رضایت، شمشیر اوست و مدارا، کمان اوست و گفتوگوی با دانشمندان، سپاه اوست و ادب دارایی اوست و اجتناب از گناه، ذخیره اوست و معروف، توشه اوست و آرامش، پناهگاه اوست و هدایت، دلیل اوست و دوستی نیکان، رفیق اوست.
27ـ ابوعبدالله(ع) برای من (= حفص بن غیاث) فرمود: کسی که برای خداوند علم را بیاموزد و بدان عمل کند و آن را تعلیم دهد، در ملکوت آسمانها فریاد بلند بر میآورند که: برای خداوند آموخت و برای خداوند عمل کرد و برای خداوند تعلیم داد.
28ـ از ابوالحسن موسی(ع) روایت شده است که فرمود: رسول خدا ـ درود خدا بر او و خاندانش باد ـ وارد مسجد شد چشمش به مردی افتاد که گروهی گرد او جمع شدهاند. فرمود: «کیست این؟» گفتند: «علامهای است». فرمود: «علامه کیست؟» گفتند: «داناترین مردم به انساب عرب و وقایع و ایام جاهلیت». فرمود: این علمی است که ندانستن آن کسی را زیانی و دانستنش کسی را سودی نیست. علم فقط سه علم است: آیهای استوار یا فریضهای بهنجار یا سنتی پایدار و جز اینها همه فضل است.
29ـ ابوعبدالله فرمود: هرگاه خداوند بزرگ خوبی برای بندهای بخواهد، او را دانشمند در دین میگرداند.
30 ـ ابوعبدالله(ع) فرمود: همه کمالها در تفقه در دین و بردباری بر حوادث و اندازهگیری در معیشت است.
31ـ ابوعبدالله(ع) فرمود: از میان مومنانی که میمیرند، مرگ فقیه برای شیطان از همه دوست داشتهتر است.
32ـ ابوعبدالله(ع) فرمود: هرگاه مومن فقیهی بمیرد، رخنهای در اسلام وارد میشود که چیزی جای آن را نمیگیرد.
33ـ شنیدم ابوالحسن موسیبن جعفر(ع) میفرمود: هرگاه مومن فقیهی بمیرد، فرشتگان و خانههایی که خداوند بزرگ در آن عبادت میکرد و درهای آسمانی که اعمالش از آن بالا میرفت، بر او میگریند و رخنهای در اسلام وارد میشود که چیزی جای آن را نمیگیرد؛ زیرا مومنان فقیه پناه اسلاماند؛ چنان که باروی دور شهر، پناه شهر است.
34ـ به ابوعبدالله(ع) عرض کردم: «پسری دارم که دوست دارد از شما درباره حلال و حرام پرسش کند و از چیزی که به او مربوط نیست، سوال نمیکند». حضرت به او فرمود: آیا مردم چیزی برتر از حلال و حرام دارند که بپرسند؟
35ـ ابوعبدالله(ع) فرمود: حدیثی در حلال و حرام که آن را از مردی راستگوی فراگیری بهتر از دنیا و همه سیم و زر آن است.
36ـ ابوعبدالله(ع) فرمود: دلم میخواست که تازیانه بر سر یارانم زده میشد تا آنکه دانش دین (= فقه) بیاموزند.
37ـ شنیدم ابوعبدالله(ع) میفرمود: دانش دین (= فقه) بیاموزید؛ زیرا هر که از شما دانش دین نیاموزد، اعرابی است.
همانا خدای بزرگ در کتابش میفرماید: تا دانش دین بیاموزند و قوم خود را بیم نمایند آنگاه که به سوی ایشان بازگردند شاید که ایشان از ناپسند بپرهیزند.
38ـ شنیدم ابوعبدالله(ع) میفرمود: بر شماست که دانش دین خدای بزرگ را بیاموزید و اعرابی مباشید؛ زیرا هر که دانش دین نیاموزد، خدا در روز رستاخیز به او نمینگرد و عمل او را پاک نمیگرداند.
39ـ ابوعبدالله(ع) فرمود: اگر جوانی از جوانان شیعه را نزد من آورند که دانش دین نمیآموزد، من او را تأدیب میکنم و ابوجعفر(ع) میفرمود: دانش دین بیاموزید، وگرنه شما اعرابی هستید.
40ـ شنیدم ابوعبدالله(ع) میفرمود: کاش تازیانه بر سر یارانم بود تا آنان دانش حلال و حرام دین را بیاموزند.