دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فعالیت های سیاسی محمد کاظم آخوند خراسانی

No image
فعالیت های سیاسی محمد کاظم آخوند خراسانی

آغاز نهضت

سلسله قاجاریه در دورانى بر کشور حکومت مى کردند که دنیا در ایام طلایى رشد صنعتى به سر مى برد. پادشاهان قاجار در اندیشه عیش و نوش و خوشگذرانى خود بودند. فقر و بیداد کارگزاران حکومت، سراسر کشور را در برگرفته و بخش گسترده اى از کشور به بیگانگان سپرده شده بود. امتیازهاى فراوان به ناچیزترین مبالغ به دولتهاى روسیه و انگلیس واگذار شد. ارتشهاى بیگانه گاه و بیگاه، به بهانه هاى مختلف کشور را اشغال مى کردند و گاه ماهها و بلکه سالها در نقاطى از کشور اقامت مى کردند. حکومتهاى بسیارى از شهرها به دست کنسولگرى روسیه و انگلیس اداره مى شد. بسیارى از دست اندرکاران دولت مرکزى، به دستور سفارتهاى بیگانه نصب و عزل مى شدند.

ایران آتش زیر خرمن بود. مردم منتظر جرقّه اى بودند تا علیه حکومت مرکزى قیام کنند. آیت الله سیّد عبدالله بهبهانى و آیت الله سیّد محمد طباطبایى با تشکیل انجمنهایى، به صورت پنهانى زمینه قیام را آماده مى ساختند. علما و طلاب تهران در سالهاى 1322 و 1323 ق. نشستهاى زیادى براى آگاه ساختن مردم داشتند و آیت الله بهبهانى و آیت الله طباطبایى این جلسات را رهبرى مى کردند.

در این میان علماى تهران با مراجع تقلید نجف در ارتباط بودند. آخوند خراسانى، شیخ عبدالله مازندرانى و میرزا حسین تهرانى در تاریخ هشتم ربیع الاوّل 1323 ق. نامه اى به آیت الله سیّد عبدالله بهبهانى مى فرستند واز علماى تهران مى خواهند که «مسیو نوژ» بلژیکى، رئیس گمرک کشور را که مشغول فعالیت علیه استقلال فرهنگى و اقتصادى ایران است و به روحانیت توهین نموده از کشور بیرون کنند.

علما، طلاب و بازاریان تهران از خلافهاى کارگزاران حکومت و نامه هاى مراجع تقلید نجف با خبر مى شوند. روحانیون اوضاع نابسامان کشور را به اطلاع مردم مى رسانند و اندک اندک دامنه افشاگریها گسترش مى یابد. آیت الله بهبهانى پیوسته گزارش عملکرد علما و مردم را به نجف مى فرستاد و مراجع نجف نیز رهنمودهاى لازم را به تهران مى فرستادند.

در پى این امور، حکومت مرکزى با شدّت هرچه تمام تر به خاموش کردن فریاد انقلاب برآمد. علما و بازاریان که دو رُکن شاخص انقلاب بودند، در نوک پیکانِ حمله دولت قرار گرفتند. دولت به بهانه تأدیب گرانفروشى بازاریان که قند را بیش از نرخ مصوب مى فروختند، به وضع فجیعى به آزار تنى چند از آنها پرداخت. مردم به رهبرى علما به حمایت از بازاریان برآمدند. سیّد جمال واعظ - خطیب شهیر انقلاب - و دو نفر دیگر از رهبران انقلاب به دنبال افشاگریهایشان تبعید شدند. انقلاب از پایتخت فراتر رفت و شیراز و مشهد نیز به پایتخت پیوستند.

شیخ محمد واعظ، از سخنرانان مشهور انقلاب در نوزدهم جمادى الاوّل 1324 ق. دستگیر شد. طلبه هاى مدرسه حاج ابوالحسن معمارباشى تهران وى را در یک درگیرى نجات دادند. امّا طلبه اى در این حادثه به شهادت رسید. بازار بسته شد و مردم در مسجد متحصّن شدند و علما از جمله آیات عظام بهبهانى، طباطبایى و شیخ فضل الله نورى به متحصّنان پیوستند. صدر اعظم، عین الدوله به علما پیغام داد که به خانه هاى خود بروید، ما امور را اصلاح مى کنیم. علما پاسخ دادند: ما عدالت مى خواهیم و چون عین الدوله مانع تأسیس عدالتخانه است، باید از صدارت برکنار شود.

طولى نکشید که سربازان، وحشیانه به سوى مسجد آتش گشودند و بیش از یکصد نفر را کشتند. علماى تهران به نشانه اعتراض در روز 23 جمادى الاول 1324 ق. به قم مهاجرت کردند و بیش از سه هزار نفر از مردم به جمع متحصّنان در قم پیوستند. آیت الله شیخ فضل الله نورى، آیت الله آقا نجفى اصفهانى و آیت الله آخوند ملاّقربانعلى زنجانى و بسیارى از علماى سرشناس کشور، از شهرستانهاى دور و نزدیک به قم آمدند.

سرانجام مظفرالدین شاه که مقاومت در برابر علما و مردم را بى فایده دانست، در تاریخ 6/5/1284 ش. فرمان برکنارى عین الدوله و در چهاردهم جمادى الثانى دستور مشروطیت را صادر کرد.([16])

نخستین انتخابات مجلس شوراى ملّى و اولین جلسه مجلس در 14/7/1285 ش. در کشور برگزار شد. قانون اساسى 51 اصل باالهام از قوانین کشورهاى اروپایى از سوى برخى از روشنفکران غربزده نوشته شد و به امضاى شاه رسید. اندکى بعد شاه مرد و فرزندش محمد على شاه به سلطنت رسید. متمّم قانون اساسى در 107 اصل نیز نوشته شد. اصل دوّم آن عبارت بود از: نظارت مجتهدان بر قوانین مصوّب مجلس که به پیشنهاد شیخ فضل الله نورى در متمّم قانون گنجانده شد.

شاه از امضاى متمّم قانون اساسى خوددارى کرد و در پى آن مردم تبریز، اصفهان، شیراز، رشت و کرمان قیام کردند. از آن سو آخوند و علماى نجف از شاه خواستند که در برابر اراده ملّت مقاومت نکند. سرانجام شاه در 29 شعبان 1325 ق. متمّم قانون اساسى را امضا کرد.([17])

از آخوند خراسانى سؤال کردند که نظرش درباره نظام ملّى (قانون نظام وظیفه) چیست. ایشان پاسخ داد: «حفظ کیان اسلام بر همه مسلمانان واجب است. بنابراین، بر همه مردم، بویژه جوانان واجب است که با فنون نظامى آشنا شوند... مجلس شوراى ملّى در این کار تأخیر را روا ندارد.» پاسخ آخوند در تاریخ هفتم ربیع الاول 1325 در مجلس شوراى ملى خوانده شد.([18])

آخوند خراسانى به همراهى دو یار وفادارش رهنمودهاى لازم را به مجلس شوراى ملّى فرستادند و بحقیقت مراجع تقلید از نجف کار هدایت انقلاب مشروطه را در دست داشتند. مردم ایران نیز به فرامین مراجع اهمیت زیادى مى دادند. در یکى از پیامهاى مراجع طرفدار مشروطه نجف آمده است:

«بر تمام مردم، بویژه عشایر، ایلات و مرزبانان واجب است که تفرقه را کنار بگذارند و دست در دست یکدیگر با آموختن روشهاى نوین نظامى به پاسدارى از آب و خاک ایران بپردازند... احکام مصوّب مجلس شوراى ملّى را همانند احکام شرعى واجب الاطاعه بدانید.»([19])

آخوند در 28 ذیحجّه 1325 ق. نامه اى براى نمایندگان مجلس مى فرستد و آنها را به اجراى قوانین اسلامى، پرداخت بدهى هاى دولت و فقرزدایى سفارش مى کند.([20]) امّا در زمانى کوتاه، روشنفکران غربزده و فراماسونها اندک اندک، قدرت را به دست مى گیرند و روحانیت را از صحنه کنار مى گذارند.

آیت الله شیخ فضل الله نورى که از پیشقراولان نهضت مشروطه بود، به دلیل نفوذ غربزدگان در پُستهاى کلیدى حکومت و مجلس و به انحراف کشیده شدن مشروطه، در حرم حضرت عبدالعظیم(علیه السلام)متحصّن مى شود. وى بنا به دلایلى از جمله دو مورد ذیل بدین امر دست زد:

1 - توهین روزنامه ها به چهارده معصوم (علیهم السلام)، ارزشهاى اسلامى و روحانیت

2 - دستگیرى، ستم و کشتار برخى از مشروطه طلبان در شهرستانها

وى پیشنهاد مى کند که نامه آخوند درباره مبارزه با کفر که به مجلس شوراى ملّى فرستاده شده، در نظامنامه قانون اساسى درج گردد.

محمد على شاه نیز گاه و بیگاه به مخالفت با مشروطه مى پردازد و آخوند خراسانى چندین بار او را نصیحت مى کند که از کارشکنى در کار مجلس و مشروطه بپرهیزد. در یکى از اندرزهاى آخوند به شاه آمده است:

1 - به دین اهمیّت بیشترى بدهید.

2 - اجناس ساخت ایران را تبلیغ کنید. چنانکه «میکارو» پادشاه ژاپن بدین وسیله ژاپن را از بحران اقتصادى نجات داد.

3 - در نشر علوم و صنایع جدید همّت کنید.

4 - مواظب دخالت بیگانگان در کشور باشید.

استبداد صغیر

شاه پنهانى درصدد کودتا برمى آید و به بهانه هاى مختلف به اذیت و آزار سران مشروطه مى پردازد و سرانجام در 23 جمادى الاول 1327 ق. برابر 2/4/1287 ش. مجلس را به توپ مى بندد و در تهران حکومت نظامى اعلام مى کند و بسیارى از رهبران انقلاب شهید، تبعید یا زندانى مى شوند.

آخوند و دو یار وفادارش در حوادث استبداد صغیر پیامهاى فراوانى براى مردم و رهبران مشروطه فرستادند.در یکى از این پیامها آمده است: «همراهى با مخالفین اساس مشروطه، محاربه با امام زمان(عج) است.» ایشان در ماجراى محاصره آذربایجان از طرف قواى نظامى شاه، که از 23 جمادى الاول 1326 ق. تا 27 جمادى الثانى 1327 ادامه داشت، پیامهاى زیادى براى مردم آذربایجان فرستاد و آنها را در ستیز با استبداد تشویق کرد. در این میان ستّارخان (از رهبران مشروطه در آذربایجان) اظهار داشت که «من حکم علماى نجف را اجرا مى کنم.»

آخوند در یکى از نامه هایش به شاه نوشت:

«... از بدو سلطنت قاجار چه صدمات فوق الطاقه به مسلمانان وارد آمده و چقدر از ممالک شیعه از حُسن کفایت آنان به دست کفّار افتاده. قفقاز، شیروانات، بلاد ترکمان و بحر خزر، هرات، افغانستان، بلوچستان، بحرین، مسقط و غالب جزایر خلیج فارس و عراقِ عرب و ترکستان، تمام از ایران مجزا شد. دو ثلث تمام از ایران رفت و این یک ثلث باقى مانده را هم به انحاء مختلف، زمامش را به دست اجانب دادند. گاهى مبالغ هنگفت قرض کرده و در ممالک کفر خرج نمودند و مملکت شیعه را به رهن کفّار دادند. گاهى به دادن امتیازات منحوسه، ثروت شیعیان را به مشرکین سپردند... گاهى خزاین مدفونه ایران را به ثَمَن بَخس (مبلغ ناچیز) به دشمنان دین سپردند. یکصد کرور، بیشتر خزینه سلطنت که از عهد صفویه و نادرشاه و زندیه ذخیره بیت المال مسلمین بود، خرج فواحش فرنگستان شد و آن همه اموال مسلمین را که به یغما مى بردند، یک پولش را خرج اصلاح مملکت، سدّ باب احتیاج رعیت ننمودند. به حدّى شیرازه ملک و ملّت را گسیختند که اجانب علناً مملکت را مورد تقسیم خود قرار داده.

اى منکر دین! اى گمراه!، پدرت دستور (مشروطه) را صادر کرد. اما از روزى که تو به سلطنت نشستى همه وعده هاى مشروطه را زیر پا نهادى. شنیدم شخصى از سوى تو به نجف فرستاده شده تا ما را با پول بخرد. و حال اینکه نمى دانى، قیمت سعادت مردم بیشتر از پول توست... تو دشمن دین و خائن به این مملکت هستى. من بزودى به ایران مى آیم و اعلان جهاد مى کنم.»

رهبران مشروطه از نجف در پیامى به مردم ایران مى نویسند:

«به عموم ملّت، حکم خدا را اعلام مى داریم: الیوم، همّت در دفع این سفّاک جبّار و دفاع از نفوس و اعراض و اموال مسلمین از اهمّ واجبات و دادن مالیات به گماشتگان او از اعظم محرّمات است....»

علماى نجف، سران قبایل ایران را به پشتیبانى از مشروطه و همه مسلمانان جهان را به پیکار بر ضدّ استبداد محمد على شاه فرا مى خوانند. آخوند، شیخ عبدالله مازندرانى و میرزا حسین تهرانى در پاسخ استفتاى مسلمانان ازمیر و طرابوزان (از شهرهاى ترکیه) آنها را به مبارزه با محمد على شاه فرا مى خوانند.

طولى نکشید که آخوند خراسانى حکم جهاد را صادر کرد و قبیله هاى شیعى عراق آمادگى خود را براى پیوستن به مشروطه طلبان و حرکت به ایران اعلام کردند و طلاب، علما و بسیارى از ایرانیان مقیم عراق نیز در بغداد گرد آمدند تا به سوى ایران حرکت کنند.

در این زمان بود که طرابلس (لیبى) به اشغال ایتالیا درآمد. آخوند، مازندرانى و آیت الله شریعت اصفهانى در پیامى به مسلمانان جهان، حکم جهاد براى آزاد سازى طرابلس را صادر مى کنند.

مشروطه طلبان گیلان و اصفهان پایتخت را در 28 جمادى الثانى 1327 ق. برابر 23/4/1288 ش. آزاد ساختند. محمد على شاه به سفارت روس پناهنده مى شود و از آنجا به روسیه فرار مى کند. سپاه مشروطه طلبان نجف که آیت الله العظمى سیّد محمدکاظم یزدى و چند تن دیگر از مراجع تقلید نیز در بین آنها بودند، با شنیدن خبر آزادى تهران از حرکت به ایران منصرف مى شوند.

آخوند هنگامى که شنید سرداران فاتح ایران در صدد اذیت شیخ فضل الله نورى برآمده اند، تلگرامى به تهران فرستاد و مشروطه طلبان را از آزار وى بر حذر داشت امّا روشنفکران غربزده نامه آخوند را پنهان کردند و سپس شیخ فضل الله نورى را اعدام نمودند. آخوند پس از شنیدن خبر شهادت وى گریست. عمامه اش را به زمین انداخت و مجلس یادبود شهید شیخ فضل الله نورى را در منزل خود برگزار کرد.

فرصت طلبان دهها مجتهد مبارز را به بهانه مخالفت با مشروطه در تهران و شهرستانها شهید، تبعید یا زندانى کردند. طرفداران مشروطه مشروعه، پس از شهادت شیخ فضل الله نورى رنجهاى فراوانى را متحمّل شدند. غربزدگان، آیت الله ملاقربانعلى زنجانى، مجتهد 92 ساله زنجان را دستگیر کرده، بهتهران آوردند و در صدد محاکمه اش برآمدند. امّا آخوند با ارسال تلگرام شدیداللحنى، مانع این عمل شد.

هر روز خبرهاى ناگوار از تهران و شهرستانها به آخوند مى رسید. ترور آیت الله سید عبدالله بهبهانى به دستور تقى زاده، تبعید آیت الله طباطبایى و خلافهاى برخى از مشروطه طلبان او را رنج مى داد. ولى آخوند هنوز به مشروطه امید داشت. آخوند پس از رحلت میرزا حسین تهرانى در سال 1326 - که در تمام دوران مبارزه همدوش او مى رزمید - با توان بیشتر با کمک شیخ عبدالله مازندرانى به هدایت مشروطه پرداخت. آخوند و آیت الله مازندرانى در نامه اى به مجلس شوراى ملّى از نمایندگان مجلس مى خواهند که به سبب ضدیّت تقى زاده با اسلام از ورودش به مجلس جلوگیرى کنند. مجلس شوراى ملّى نیز حکم اخراج وى را از تهران صادر کرد.

در دهم صفر 1327 ق. از آخوند و مازندرانى درباره حقوق اقلیتهاى مذهبى سؤال مى شود. آنها پاسخ مى دهند:

«ایذاء و تحقیر زردشتیه و سایر اهل ذمّه... حرام و به تمام مسلمین واجب است که وصایاى حضرت خاتم النبیین(صلى الله علیه وآله)را در حسن سلوک و تألیف قلوب و حفظ نفوس و اعراض و اموال ایشان کما ینبغى رعایت نمایند....»

آخوند و مازندرانى در سال 1327 ق. بر کتاب «تنبیه الامّه و تنزیه الملّة» نوشته آیت الله محمد حسین نائینى تفریظى نوشته، آن را تأیید کردند. این کتاب از نخستین کتابهایى است که درباره حکومت اسلامى نوشته شده و سازگارى مشروطه با اسلام در این کتاب بخوبى بیان شده است.

آیت الله شیخ محمد اسماعیل محلاّتى در بیستم محرم 1327 ق. در اعلامیه اى مشروطه را بدین صورت معرفى مى کند:

«هدف از مشروطه، محدود کردن اختیارات شاه است. هدف این است که قانون که توسط نمایندگان مجلس منتخب مردم وضع مى شود، ملاک عمل حکومت باشد. مجلس شوراى ملّى براى تعیین مصالح و مضارّ مملکت توسط وکلاى ملت تأسیس شده است. پس منافاتى با اسلام ندارد. امر به معروف و نهى از منکر در اسلام آمده است. کار مجلس هم یکى از مصادیق آن است....

مراد از مشروطه این نیست که هر کس هر کار حرامى را دلش بخواهد، بکند. مراد از مشروطه آزادى مردم از قید استبداد شاه است. ما مى خواهیم احکام اسلام درباره همه مردم، شاه و گدا به طور مساوى اجرا شود....»

آخوند و مازندرانى این اعلامیه را تأیید کردند و اعلامیه با تأیید آنها به ایران فرستاده شد.

مجلس شوراى ملى در ماههاى آخر سال 1328 ق. تصویب کرد که ایران مستشار مالى از آمریکا استخدام کند. در پى آن «مورگان شوستر» به مدت سه سال به استخدام خزانه دارى کل کشور در آمد. قواى نظامى روسیه به دنبال این حرکت مجلس، مناطق شمال کشور را اشغال کردند و دولت روسیه به دولت ایران هشدار داد که اگر شوستر را از ایران اخراج نکنید، تهران را اشغال خواهند کرد. مجلس پیشنهاد روسیه را نپذیرفت و دولت روسیه اولتیماتوم 48 ساعته به ایران داد که اگر شوستر از ایران اخراج نشود و دولت ایران متعهد نشود که مستشاران مالى خود را فقط از روسیه و انگلیس استخدام کند، تهران را اشغال خواهند کرد. رئیس مجلس خبر اولتیماتوم را در سیزدهم ذیحجه 1329 ق. به آخوند رساند. سربازان روسى تا قزوین پیش رفتند و دولت انگلیس با تأیید اقدام روسیه، به دولت ایران هشدار داد که اگر تا سه ماه دیگر راههاى جنوب را براى بازرگانى انگلیس امن نکند، سربازان انگلیسى انتظامات جنوب کشور را بر عهده خواهند گرفت.

در پى این وقایع آخوند خراسانى درسهایش را تعطیل کرد و دیگر درسهاى حوزه علمیه نجف نیز به پیروى از او تعطیل شد. جلسه هاى زیادى در منزل آخوند تشکیل شد تا راهى براى دفاع از استقلال و تمامیت ارضى ایران بیابند. تحریم اجناس روسى، جهاد با روسیه و اعزام طلاب، علما و عشایر نجف به ایران در نخستین جلسه علما تصویب گردید.

آخوند خراسانى فرمان جهاد را صادر کرد. نامه اى به رئیس مجلس شوراى ملى ایران نوشت و وى را از تصمیم جلسات باخبر ساخت.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS