دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

قاعده تقیه

No image
قاعده تقیه

كلمات كليدي : تقيه، قواعد فقهي، خوف ضرر، ضرر جاني، ضرر آبرويي

نویسنده : حسن رضايي


‌تقیه مصدر[1] یا اسم مصدر[2] از ریشه (و-ق-ی) و به معنای بر حذر بودن است و در اصطلاح عبارتست از همراهی با مردم در آنچه خوب می‌انگارند و ترک آنچه بد می‌دانند.[3] پس تقیه عبارتست از اخفاء عقیده و اظهار خلاف آن به خاطر مصلحتی مهم‌تر.[4] تقیه، همه امور را مباح و جایز می‌کند و ترک آن حرام است مگر تقیه در اظهار کلمه کفر و برائت جستن از خدا و ائمه (ع) که تا وقتی که شخص بتواند این عمل را انجام ندهد و ضرری بر او نرسیده باشد، ترکش مستحب است.[5] تقیه گاهی خوفی و از ترس ضرر است، گاهی به خاطر جلب دوستی و حفظ و حدت و گاهی به خاطر جلب مصالح دیگر.[6]

مستندات:

الف. کتاب:

1. «لایتخذ المؤمنون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین و من یفعل ذلک فلیس من الیه فی شیء الا أن تتقوا منهم تقاة»[7]

هرگز، مسلمانان کفار را ولی خود قرار ندهند و هر کس چنین کند انتظار پاداش از جانب خدا را نداشته باشد مگر اینکه از روی تفیه کرده باشد.

2. «الّآ من اکره وقلبه مطمئن بالایمان»[8]

ب. روایات:

1. «تسعة اعشار الدین التقیة»[9]

نه دهم از دین، تقیه است.

2. «التقیة دینی و دین آبائی ولادین لمن لاتقیة له»[10]

ج: عقل

در مواقعی که خطری جان یا آبروی انسان را تهدید می‌نماید، عقل حکم می‌کند که به خاطر مصلحتی مهم‌تر و والاتر، شخصی، عقیده‌اش را اظهار نکند. البته این دلیل فقط در مواردی که تقیه خوفی در جریان است، دلیلیت دارد ولی در سایر موارد نمی‌توان به آن تمسک کرد.

د. سیره عقلا و متشرعه:

در طول تاریخ هزار ساله اسلام، مسلمانان و خصوصاً شیعیان در مقابل مخالفین، عقاید خاص خود را ابراز نمی‌کردند و سیره عملی آنان، وصل به سیره عملی معصومین (ع) می‌باشد و مورد تأیید آنان است.

قبل از اسلام نیز، این عمل در میان متدینان به ادیان ابراهیمی، شایع بوده است داستان حضرت ابراهیم (ص) و اظهار مریض بودن توسط ایشان و عدم اطلاع از کسی که بتها را شکسته است، داستان حضرت یوسف (ع) و معرفی برادرش به عنوان دزد کاخ عزیز مصر نمونه‌ای از تفسیر در ادیان گذشته است که قرآن کریم به آنها اشاره نموده است.

اقسام تقیه:

1. واجب: در صورتی است که علم یا گمان داشته باشیم که ضرری متوجه ما یا یکی از مومنین بشود.

2. مستحب: در صورتی که یا ضرر، کم اهمیت باشد و یا تقیه در امور مستحب باشد.مثل ترک برخی از فصول و فرازهای اذان.

3. مکروه: اگر تقیه در امور مستحبی باشد ولی هیچ ضرری متوجه ما نباشد و انجام تقیه موجب به اشتباه افتادن مردم در حکم شرعی بشود.

4. حرام: در صورتی که در امور واجب یا حرام، ایمن از ضرر باشیم و یا در کشتن مرد مسلمانی بخواهیم تقیه کنیم.

5. مباح: تقیه در برخی مباحاتی که عامه انجام آنها را ترجیح می‌دهند ولی ترکش هم ضرری برای جان و مال تقیه کننده ندارد.[11]

مقاله

نویسنده حسن رضايي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

احتضار

No image

احرام

No image

ارباب خمس

No image

اشتداد

No image

احتکار

پر بازدیدترین ها

No image

اجازه کاشفه یا ناقله

No image

تدلیس

No image

آب قلیل

No image

آب مضاف

No image

قاعده جبّ

Powered by TayaCMS