دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خواجه نصیر الدین طوسی

خواجه نصیر الدین طوسی
خواجه نصیر الدین طوسی

کلمات کلیدی : خواجه نصیر الدین، داعیان اسماعیلی، قلعه الموت، مغول، تجرید الاعتقاد، رصد خانه مراغه

خواجه نصیر الدین طوسی

محمد بن محمد بن حسن معروف به خواجه نصیر الدین طوسی در سال 597 هجری قمری در طوس متولد شد. [1]پدرش شیخ وجیه‌ الدین که از علماء شهر قم بود، به همراه خانواده به شوق زیارت امام رضا(ع)، به مشهد عزیمت نمود و پس از زیارت در هنگام بازگشت به وطن به علت بیماری همسرش در یکی از محله‌های شهر طوس ساکن شد[2]و خواجه نصیر، در همان شهر متولد شد. ایام کودکی و نوجوانی محمد در شهر طوس سپری شد. وی در این ایام پس از خواندن و نوشتن، قرائت قرآن، قواعد زبان عربی و فارسی، معانی و بیان و حدیث را نزد پدر آموخت. پس از آن به توصیه پدر نزد دایی خود "نورالدین علی بن محمد شیعی" که از دانشمندان به‌نام در ریاضیات، حکمت و منطق بود به فراگیری آن علوم پرداخت. سپس به نیشابور مهاجرت کرد و از محضر اساتید بزرگی مثل "فرید الدین داماد نیشابوری"، "اشارات بوعلی" و از "قطب الدین مصری"، «قانون ابن سینا» را فرا گرفت. وی علاوه بر کتابهای فوق از محضر عارف معروف آن دیار «عطار نیشابوری» نیز بهرمند شد.[3]

خواجه نصیر پس از کسب علوم مختلف در خراسان به دیار ری شتافت و پس از آنجا به قم سپس به اصفهان و از آنجا به عراق رفت. او فقه را از محضر "معین الدین سالم مصری" از شاگردان "ابن ادریس حلی" و "ابن زهره حلبی" فرا گرفت و در سال 619 قمری از استاد خود اجازه نقل روایت دریافت کرد. او همچنین مدتی در محضر "علامه حلّی" فقه آموخت.[4] "کمال الدین موصلی" ساکن شهر موصل دیگر دانشمندی بود که علم نجوم و ریاضی را به خواجه آموخت. خواجه پس از سالها کسب علم و معرفت و طی کردن درجات علمی و سیر و سلوک معنوی در دیار غربت، عزم وطن کرد و از عراق به سمت خراسان رهسپار شد.[5]

خواجه در قلعه‌های اسماعیلیه:

خواجه نصیر در سفری که از عراق به خراسان باز می‌گشت طی برخوردی با داعیان اسماعیلی، قسمتی از زندگانی خود را در قلعه‌های اسماعیلیان گذراند.[6]

آنچه که از تاریخ بر می‌آید این است که خواجه نصیر از سال 633 در نزد اسماعیلیان می‌زیسته است. اگر چه در باب رفتن او به قلعه‌های اسماعیلیان علل مختلفی نقل کرده‌اند، اما علت عمده، آشفتگی اوضاع کشور بر اثر حمله مغول و امنیت قلعه‌های اسماعیلیه بوده است.

در این مدت که خواجه نصیر در "قلعه قهستان" بود، بیشتر مورد احترام و تکریم قرار می‌گرفت و آزادانه به شهر قاین رفت و آمد داشته و به امور مردم رسیدگی می‌نمود، در همین زمان بود که به درخواست میزبان خود در "قلعه ناصر الدین"، کتاب "طهارة الاعراق ابن مسکویه" را از عربی به فارسی ترجمه کرد و نام آن را "اخلاق ناصری" گذاشت.[7]

خواجه حدود 26 سال در قلعه‌های اسماعیلیه به سر برد و در این مدت دست به تألیف و تحریر کتاب‌های متعددی زد. شرح اشارات ابن سینا، اخلاق ناصری، رساله معینیه، مطلوب المؤمنین، روضه القلوب، تجرید الاعتقاد، رساله تولی و تبری، نمونه‌ای از آثار خواجه در این مدت است.[8] خواجه در این دوره از زندگی پر ماجرای خویش از کتابخانه‌های غنی اسماعیلیان بهره فراوان برد و به علت نبوغ فکری، معروف و سرشناس گشت.

ناسازگاری اعتقادی خواجه با اسماعیلیان و نیز ظلم و ستم آنان نسبت به مردم وی را بر آن داشت تا برای کمک گرفتن، نامه‌ای به خلیفه عباسی در بغداد بنویسد. در این میان حاکم قلعه از ماجرای نامه خبردار شد و دستور داد تا خواجه را دستگیر و زندانی کنند. پس از چندی خواجه نصیر به "قلعه الموت" منتقل شد. ولی حاکم قلعه که از دانش او اطلاع پیدا کرده بود، با او رفتاری مناسب در پیش گرفت.

خواجه نصیر و مغولان:

هلاکوخان مغول که از خطر اسماعیلیان کاملاً واقف بود به قلعه‌های اسماعیلیه حمله کرد و پس از چند بار حمله و محاصره طولانی مدت، با درایت خواجه نصیر اهل قلعه بدون خونریزی و کشت و کشتار خود را تسلیم خان مغول کردند و این کار باعث جلوگیری از یک فاجعه انسانی شد.

خان مغول که از جریان خواجه و زندانی شدن او با خبر شد، خواجه را گرامی داشت و این علاقه به خواجه زمانی بیشتر شد که خان مغول از علم و دانش خواجه و تسلط بر علوم مختلف مخصوصاً علم نجوم آگاهی یافت؛ چون مغولان اعتقاد زیادی به ستاره و صور فلکی و طالع بینی آینده داشتند. حتی برخی از محققان، مغولان را خورشید و ماه‌پرست می‌دانستند و شاید همین امر باعث بناگزاری رصد خانه مراغه شد.[9]

داوری تاریخ درباره خواجه نصیر:

گروهی خواجه را بر هم زننده وحدت دولت عربی و اسلامی می‌پندارند و می‌گویند به‌دست او، وحدت عربی آن زمان پاشیده شد چون در حمله هلاکو به بغداد خواجه علت و محرک اصلی بود و نظرات خواجه نافذ شد. در حالی که نامه‌های خلیفه عباسی معاصر سلطان خوارزمشاه به چنگیزخان مغول و تشویق او در حمله به ایران برای از بین بردن دولت اسلامی ایران، مقدمه هجوم چنگیزیان به بغداد گردید. در حقیقت، نه تنها خواجه علت حمله نبود، بلکه، اگر درایت خواجه نصیر نبود، معلوم نبود این قوم خون‌ریز چه بر سر مسلمانان می‌آوردند و امروز جهان اسلام چه وضعیتی داشت.[10]

در حدود 40 سال، ایران در دست مغولان غیر مسلمان غارت شد و عده زیادی به خاک و خون کشیده شده‌اند ولی در تمام این مدت دربار خلفای عباسی در دو طرف جلسه در بغداد به عیش و نوش مشغول بودند و از اینکه یک دشمن نافرمانی چون خوارزمشاهیان نابود شدند، خوشحال بودند و با آن همه نیرو و سپاه هیچ اقدامی، برای دفاع از مردم بی دفاع نکردند.[11]

خدمات خواجه نصیر الدین طوسی:

1 - اقدامات علمی و فرهنگی و نگارش کتاب‌های ارزشمند و مفید برای جهان اسلام؛

2 – جلوگیری از به آتش کشیدن کتابخانه بزرگ حسن صباح در قلعه الموت به دست سربازان مغول؛

3 – نجات جان دانشمندان و فرهیختگان مانند ابن ابی الحدید (شارح نهج البلاغه) و برادرش موفق الدوله و عطاملک جوینی که همگی مورد خشم مغول قرار گرفته بودند؛

4 – آشنا کردن قوم مغول با فرهنگ و تمدن اسلامی به گونه‌ای که موجب گرویدن عده زیادی از مغولان حتی خان مغول به دین اسلام شد؛

5 – جلوگیری از تهاجم آنان به سایر کشورهای اسلامی،

6- تأسیس و تجهیز کتابخانه بزرگ؛

7- تأسیس رصدخانه مراغه با همکاری عده‌ای از اندیشمندان مسلمان.[12]

وفات خواجه نصیر:

در سال 672 هجری قمری، خواجه نصیر با جمعی از شاگردان خود به بغداد رفت که بقایای کتاب‌های تاراج رفته را جمع‌آوری کند و به مراغه بیاورد، اما اجل مهلتش نداد و در تاریخ 18 ذی‌حجه سال 673 هجری قمری در بغداد دار فانی را وداع گفت و جسدش را به کاظمین انتقال داده و به خاک سپردند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

پیشرفت علمی (Scientific progress)

کار نظریه پیشرفت علمی فقط این نیست که به تشریح و توصیف نمونه‌ها و الگوهایی بپردازد که علم به واقع از آنها پیروی کرده است، بلکه باید ارزش‌ها یا اهدافی را مشخص سازد که بتوانیم آنها را به عنوان شاخص‌هایی برای تعیین "علم خوب" به کار گیریم. علاوه بر این، به سبب همین پیشرفت علمی است که جامعه‌ی علمی به کار خویش افتخار می‌ورزد و خود را نمونه‌ی بی‌رقیب عقلانیت نهادینه شده می‌داند.
ابن سینا؛ نابغه مشرق زمین

ابن سینا؛ نابغه مشرق زمین

ابوعلی سینا معروف به شیخ الرئیس، یکی از بزرگترین و معروفترین فیلسوفان جهان اسلام می‌باشد که تاثیر وافری بر فلسفه و نظریات فلسفی نهاده است.
No image

از ممکن الوجود تا واجب الوجود

برهان صدیقین نخستین بار بر اساس آیات قرآن کریم و توسط ابوعلی سینا فیلسوف و دانشمند مسلمان ارائه شد.
ابن عربی و مخالفت عرفانی با قاعده الواحد

ابن عربی و مخالفت عرفانی با قاعده الواحد

آنچه مسلم است آنکه ابن عربی از جمله عارفان بزرگ مسلمان است. عرفان ابن عربی وحدت وجودی است.
تقریر علامه طباطبایی شاهکاری در مسئله برهان صدیقین

تقریر علامه طباطبایی شاهکاری در مسئله برهان صدیقین

گرچه علامه طباطبایی تقریر خود از برهان صدیقین را مبتنی بر کتاب اسفار ملاصدرا بیان می‌کند، اما به اذعان بسیاری از متفکران برهان علامه کاملترین و بهترین برهان نسبت به پیشینیان خود است.

پر بازدیدترین ها

زندگینامه افلاطون

زندگینامه افلاطون

افلاطون احتمالا 427 سال پیش از میلاد مسیح در آتن بدنیا آمد. تولد او مصادف با دورانی بود که یونان باستان به اوج عظمت خود رسیده و شاید اندکی هم از قله عظمت گذشته در نشیب انحطاط افتاده بود.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
تمایزات دو مکتب فکری عقل گرایی و تجربه گرایی‌

تمایزات دو مکتب فکری عقل گرایی و تجربه گرایی‌

می توان فلسفه جدید را به دو واکنش تجربه گرایانه در برابر خرد گرایانه خلاصه کرد.
جایگاه تفکر و تعقل در دین

جایگاه تفکر و تعقل در دین

مقدمه: اهمیت تفکر و تعقل در زندگی آدمی تا بدان جاست که از آن به عنوان وجه تمایز اصلی انسان و سایر جانداران نام می‌برند.
No image

فلسفه خلقت انسان

پرسش: حکمت و فلسفه آفرینش انسان در این عالم چیست به تعبیر دیگر چگونه می‌توان از پوچ گرایی در این عالم نجات یافت؟
Powered by TayaCMS