18 آبان 1390, 0:0
یکی از مهمترین مباحث فلسفه اخلاق که پیامدهای عملی فوق العاده مهمی برای افراد و جوامع دارد، این است که آیا احکام و ارزشهای اخلاقی مطلقند یا نسبی. به عبارت دیگر، آیا ارزشها، احکام و اصول اخلاقی، محصول عوامل اجتماعی، روانشناختی، فرهنگی و امثال آن هستند که با تفاوت و دگرگونی آن عوامل، آنها نیز متفاوت و دگرگون شوند؟ یا آنکه ارزشهای اخلاقی اموری ثابت و همیشگی بوده و تغییرات و مقتضیات زمانی و مکانی هیچ تاثیری در آنها ندارد؟ دلایل نسبیت گرایان اخلاقی چیست؟ خطای آنها در کجاست؟ از چه طریقی می توان مطلق بودن اصول و ارزشهای اخلاقی را اثبات کرد؟ و آیا همه احکام و ارزشهای اخلاقی مطلق اند و ثابت یا آنکه ارزشهای نسبی و متغیر نیز وجود دارد؟
به طور کلی می توان مهمترین انواع نسبیت گرایی اخلاقی را بدین شرح بیان کرد: نسبیت گرایی توصیفی، نسبیت گرایی فرا اخلاقی و نسبیت گرایی هنجاری.
تنوع اخلاقی ملل و جوامع گوناگون، پیوسته اذهان و افکار فیلسوفان را به خود مشغول داشته است. از زمان یونان باستان دائماً در اطراف این موضوع و لوازم آن بحث های فراوانی صورت گرفته است. برخورد یونانیان، با ملل و جوامع دیگر و آشنایی با اندیشه ها و ارزشهای اخلاقی آنان موجب شد که برخی از فیلسوفان آن عصر مانند پروتاگوراس انسان را میزان همه چیز دانسته و «زشت و زیبا» و «عدل و ظلم» را مبتنی بر آداب و رسوم انسانها بدانند. در قرن بیستم با گسترش روابط اجتماعی و بین المللی و توسعه دانشهای جامعه شناسی و مردم شناسی، شواهد روشنتر و جدی تری از تفاوت ارزشهای اخلاقی گروهها و جوامع مختلف به دست آمد. اسکیموها افراد سالخورده را در برف ها رها می کنند تا از گرسنگی جان دهند. برخی از قبایل دزدی را از لحاظ اخلاقی مجاز می شمارند. مردم یکی از قبایل جزایر مالانزی دوستی و همکاری با دیگران را زشت می دانند و ... این در حالی است که همه این کارها در جامعه ما از لحاظ اخلاقی محکوم و مذمومند. حتی وقتی رفتارهای اخلاقی یک جامعه را در طول زمان مطالعه می کنیم به وضوح اختلاف ارزشهای اخلاقی آنان را می بینیم. تا چند دهه پیش در برخی از کشورهای غربی اگر کسی با پیراهن آستین کوتاه در انظار عمومی ظاهر می شد، پلیس با او برخورد می کرد و این رفتار را خلاف اخلاق و امری زشت می شمردند. اما امروزه معیار ارزشی همان جامعه عوض شده و شخص می تواند به هر گونه ای که دوست داشته باشد در انظار ظاهر شود و هیچ کس عمل او را خلاف اخلاق نمی داند. بنابراین دانسته می شود که ارزشهای اخلاقی، علاوه بر اینکه نسبت به جوامع، گروه ها و افراد مختلف اند، در یک جامعه نیز نسبت به زمانهای مختلف، متفاوت و نسبی هستند. مدعای نسبیت گرایی توصیفی صرفا این نیست که «احکام اخلاقی افراد و جوامع مختلف، متفاوتند» بلکه مدعی است که احکام اخلاقی اصلی (و نه فقط فرعی) آنها متفاوت و حتی متعارضند. به عبارت دیگر مدعای نسبیت گرایی توصیفی آن است که ارزشها و اصول اخلاقی افراد به نحوی بنیادین با یکدیگر تعارض دارند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان