دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فیلسوف ایمان و امید

No image
فیلسوف ایمان و امید

درگذشت گابر

روزنامه ابتکار

تاریخ: یکشنبه 16 مهر ماه 1396

گابریل مارسل، فیلسوف معروف فرانسوى در ۱۸۸۹ در پاریس به دنیا آمد و در اکتبر ۱۹۷۳ درگذشت. پدرش مردى فرهیخته و با فرهنگ بود که سمت هاى اجرایى مهمى در کتابخانه ملى و موزه ملى فرانسه داشت. گابریل در چهار سالگى مادرش را از دست داد. او در خانه‌اى که لاادرى‌گرایى پدرش و مذهب پروتستان اخلاق‌گراى خاله‌اش بر آن حاکم بود، بزرگ شد. شیوه تعلیم و تربیت او نیز مبتنى بر نظامى آموزشى بود که موفقیت عقلى را در کانون توجه خود داشت. تجربه‌هاى تکان‌دهنده جنگ جهانى اول او را به این نتیجه رساند که فلسفه انتزاعى با خصلت تراژیک و سوگناک وجود انسان سازگارنیست. مارسل در ۱۹۲۹ به مذهب کاتولیک گروید اما این قضیه اساساً جهت فکرى او را تغییر نداد، گرچه بر پایبندى‌اش به این عقیده افزود که فیلسوف باید منطق درونى ایمان و امید را مد نظر داشته باشد.

به طور کلی فیلسوفان اگزیستانسیالیسم فلسفه را نوعی فعالیت و سیر و سلوک می‌دانند و علت این مطلب را در محدودیت نظرگاه آدمی و به تبع آن محدودیت فلسفه دنبال می‌کنند. در این بین، عده‌ای از ایشان ذات و گوهر آدمی را تنها به جریان زمان متعلق دانسته و معتقدند هرگونه تصوری از خدا، یا از مشارکت آدمی در یک نظام فراتر از جریان زمان، توهمی است که باید نابود شده تا آزادی حقیقی انسان امکان‌پذیر شود. در مقابل برخی دیگر از فیلسوفان این مکتب معتقدند که در محدوده‌ تجارب آدمی، گواهی و نشانه‌ای دالّ بر وجود نظام سرمدی، متعالی و فراتر از مکان و زمان است که روح انسان به آن تعلق دارد و آزادی اصیل وقتی ممکن می‌شود که آدمی با آگاهی از این محیط متعالی، دست به عمل بزند اگرچه معرفت کامل به آن نظام عالی ممکن نیست. کسانی چون فوئرباخ، نیچه، سارتر و کامو در دسته‌ نخست جای دارند و فلسفه ایشان را اگزیستانسیالیسم الحادی نامیده‌اند؛ و فیلسوفانی چون کی‌یرکگور، یاسپرس، داستایوفسکی پرچمداران نگرش دوم از این مکتب هستند که به اگزیستانسیالیسم الهی شهرت یافته است.

اگر بخواهیم برخلاف نظر گابریل مارسل ـ که خود را نوسقراطی می‌داند ـ وی را متعلق به یکی از این دسته‌ها بدانیم باید وی را هم تراز با کی‌یرکگور و یاسپرس از فیلسوفان الهیِ اگزیستانسیالیسم قلمداد نمائیم.

یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مارسل، جستجوی علت بیقراری انسان جدید است. از نظرگاه وی انسان فقط در عصر جدید است که یقینش را نسبت به ماهیت خود از دست داده و با خود بیگانه شده است. احساس کرامت و قدر و قیمت ما بر کارکردهایی که در جامعه داریم مبتنی شده و نه بر آگاهی از اینکه صرف انسان بودن قداستی ذاتی دارد. این کارکردگرایی که قداست بخش انسان جدید است، سبب درهم شکسته شدن جهان و بی‌اهمیت گشتن همه چیز و در نتیجه ناامیدی و خودکشی است. این همه نتیجه‌ دو خصیصه‌ انتزاع و تملک است که ریشه‌ بیقراری آدمی است. مارسل توضیح می‌دهد که اگرچه انتزاع یکی از فعالیت‌های ذهن آدمی است اما غلبه‌ روحیه‌ انتزاع خطرناک است و وظیفه‌ فیلسوف است که این خطر را گوشزد کرده و در حل آن بکوشد. منظور از روحیه‌ انتزاع، غفلت از واقعیتی است که ذهن ما مفهومی را از آن دریافت کرده است. مثلا فراموش کنیم گُلی که از لحاظ علمی پدیده‌ای است قابل فهم، چیز زیبایی هم هست که فی حد نفسه وجود دارد.

وقتی چیزی را انتزاع می‌کنیم در واقع آن را به تملک خویش در می‌آوریم که در این صورت فقط برای آنچه که در محدوده‌ مقولات نظری و مقدورات عملی خود ماست ارزش قائل می‌شویم و دچار این توهم خطرناک که اساساً هر آنچه را که به تملیک ذهنی ما درنیاید منکر شویم و این ریشه‌ بیقراری انسان جدید است.

مارسل برای توضیح مقصود خویش، ماهیت تفکر را مورد بررسی قرار می‌دهد و اندیشه را به اولیه و ثانویه تقسیم می‌کند. اندیشه‌ اولیه همان چیزی است که در علوم تجربی و صناعات دیده می‌شود و آن تمایل به معرفتی انتزاعی، آفاقی و تحقیق‌پذیر است.

این طرز تفکر به ما امکان می‌دهد که جهان خودمان را به وجهی کامل‌تر تملک کنیم و مورد دخل و تصرف قرار دهیم. در صورتی که این طرز اندیشه، مدعی شود که حق دارد همه‌ معارف و حقایق را بر اساس ملاک‌های خویش مورد داوری قرار دهد، آشفتگی فکری و اخلاقی پدیدار می‌شود. در این نحوه‌ اندیشه‌ است که تمایز فاعل شناسان از موضوع شناسایی معنا می‌یابد. راه برون رفت از این وضع چیست؟ چگونه می‌توان مرز فاعل شناسا و موضوع شناسایی را از بین برد و بر آشفتگی روحی انسان جدید پایان داد؟ مارسل راه نجات را توسل به هنر، فلسفه و مابعدالطبیعه می‌داند، راهی که در آن آدمی با راز هستی همراه می‌شود و خود زندگی می‌شود و نه ناظر بیرونی آن. این طرز تفکر که مارسل آن را اندیشه‌ ثانویه می‌نامد، به دنبال راه حل‌های همگانی و تحقیق‌پذیر نیست بلکه صرفاً با مشارکت انسان در قلمرو راز و تصدیق و شهادت به هستی زندگی و حرکت به سمت وحدت حیات، به مقصود می‌رسد.

اینجاست که فرق انسان جدید با انسان اصیل روشن می‌شود. این واقعیت سرمدی است که به زندگی انسان، معنایی نهایی داده و بدان وزن وجودی می‌بخشد. نکته اینجاست که نمی‌توان به این واقعیت راز آمیز، نگاهی آفاقی و انتزاعی داشت، چرا که ذاتاً نه به انتزاع می‌آید و نه می‌توان مفهوم مشخصی را برای آن در نظر گرفت و در نتیجه از این طریق به انکار در می‌آید. این در حالی است که وجود عشق در آدمی، نشانه‌ای از معشوق زوال‌ناپذیر است و تنها از راه مشارکت و شهادت است که می‌توان به آن اذعان داشت. از اینجاست که امید نیز معنا می‌یابد. حضور هستی که همان اصل پایان‌ناپذیر است، کسی را که زنده‌ امید است، قویدل و بانشاط می‌دارد.

از نظر مارسل وظیفه‌ فیلسوف این است که از طریق نشان دادن محدودیت‌های مقولات اندیشه‌ اولیه (تملک، محاسبه، پیش‌بینی و تحقیق) و نیز از طریق اشاره به واقعیت رازآمیزی که امید بر آن مبتنی است، دیگران را از خطر نومیدی برهاند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

درباره عوامل گرایش ایرانیان به علویان و مذهب تشیع، مورخان و پژوهشگران نظرات متفاوتی بیان کرده‌اند.
پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

دوره پهلوی را می‌توان دوره رشد و گسترش بهائیت دانست. بسیاری از چهره‌های شاخص بهائیت در این دوره، با بهره‌مندی از حمایت‌های ویژه شاه، سمت‌های سیاسی و اقتصادی متعددی را به دست آوردند.
چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

انسان چگونه خودش را به اخلاق فاضله متخلق کند و از رذایل اخلاقی دوری نماید؟ چگونه این معنا را در مرحله عمل پیاده کند؟ علمای اخلاق می‌گویند: ابتدا انسان باید حالت موجود نفس را حفظ کند و سپس به تهذیب رذایل و جبران ضررهای گذشته بپردازد.
Powered by TayaCMS