دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

قاضی القضاة هند

No image
قاضی القضاة هند

كلمات كليدي : سيد نورالله، تشيع، هند، اكبرشاه، قاضي نورالله.

نویسنده : مجتبی صداقت

علامه بزرگوار سید نورالله حسینی مرعشی در سال 956(ه.ق) در «شوشتر» از شهرهای خوزستان به دنیا آمد. نسب شریف وی به امام چهارم امام زین العابدین(ع) می‌رسد.[1] پدر او «سید شریف الدین»، از علمای بزرگ عصر خود بود. سید شریف الدین دارای تألیفات و تصنیفاتی در علوم نقلی و عقلی بود.[2]

«سید نورالله» در شوشتر به تحصیل علم پرداخت. علوم نقلی و عقلی را نزد پدرش آموخت و طبّ را نزد «حكیم مولانا عماد الدین» فرا گرفت. «میر صفی الدین محمد» و «میر جلال الدین محمد صدر» نیز از معلمان او بودند. ایشان در 23 سالگی در سال 979(ه.ق) برای تحصیل به مشهد مقدس مشرّف شد و به همراه برادر كوچكترش «سید وجیه الدین محسن» نزد «علامه عبدالواحد تستری» و دیگر علمای مشهد كسب فیض نمودند.[3]

سید نورالله در سال 992 یا 993(ه.ق) مجبور به ترك مشهد و مهاجرت به هند شد. علت این مهاجرت مصیبت‌های مداوم و فجایع و شورش‌های مكرر در مشهد بود؛ به طوری كه در یكی از حملاتِ «ازبك»ها به مشهد، برادرش كشته شد. در این زمان «شاه عباس» هنوز رسماً به تخت ننشسته بود. طبیعتاً عدم ثبات سیاسی در خراسان، سید نورالله را وادار به مهاجرت به محل امن‌تری كرد. هندوستان در آن زمان یكی از آرام‌ترین دوران تاریخ خود را سپری می‌كرد.[4]

ورود به هند و رسیدن به مقام قضاوت:

ایشان پس از ورود به هند، اول به دیوان «اكبر شاه» در «فتح پور سكری» رفت و توسط «حكیم ابوالفتح گیلانی» به شاه معرفی شد. مرحوم شوشتری، كتابی كه دربارۀ حضرت علی(ع) نوشته بود را به شاه اهدا كرد. اكبر شاه به ایشان و كتابش بسیار علاقمند شد. سیاست اكبر شاه، همزیستی مسالمت آمیز با تمامی مذاهب و ادیان بود.[5]

دو ماه در آنجا سكونت داشت. بعد از آن به همراه اكبر شاه به «لاهور» رفت. قاضی لاهور، پیرمردِ سالخورده‌ای به نام «شیه معین» بود. اكبرشاه دستور بازنشستگی او را صادر نمود و سید نورالله را به جای وی منصوب كرد.[6]

سید پیش از آن كه بر منصب «قاضی القضاة» بنشیند به اكبرشاه گفته بود كه می‌تواند مسائل دینی را بر اساس منابع اصلی آن‌ها ارزیابی و بررسی كند و در نتیجه ناچار نیست كه همواره از یكی از مذاهب فقهی پیروی كند؛ با وجود این در اجتهاد خود از حدود فقه سنّتی فراتر نخواهد رفت و بر اساس یكی از مذاهب چهارگانه سنی (شافعی، حنبلی، مالكی، حنفی) فتوا خواهد داد. آگاهی او از فقه و حدیث اهل سنّت بی‌نظیر بود.

اكبرشاه علی‌رغم شیعه بودن قاضی، به خاطر توانایی‌ها و صلاحیت‌هایش او را به این سِمَت، منصوب كرد. قاضی نورالله به دلیل آگاهی گسترده‌ای كه به فقه مذاهب چهارگانه و اختلاف آن‌ها با یكدیگر داشت، می‌توانست احكامی را كه بیشتر به سود مردم و همچنین نزدیك‌تر به مذهب شیعه بود، برگزیند.[7]

«بدایونی» با اینكه خود سُنّی متعصّبی بود و با سیاست‌های اكبرشاه دشمنی سرسختانه‌ای داشت دربارۀ قاضی نورالله شوشتری می‌گوید:

«در واقع او قدرت مُفتیانِ گستاخ و مغرور و مُحتسبان فریبكار و نیرنگ بازِ لاهور را كاهش داده است. با فرمان او راه دزدی و رشوه بسته شد و به همان دقت كه هستۀ میوه، درون پوسته‌اش جای می‌گیرد آن‌ها را در محدوده‌های مناسب متوقف كرد و چنان نظم و نظامی پدید آورد كه بالاتر از آن متصوّر نیست... گرچه او مذهب شیعه دارد، ولی در انصاف، عدالت، تقوا، تواضع، عفت، پاكدامنی و تمام ویژگی‌هایی كه انسان‌های شریف دارند، ممتاز است و به خاطر دانش و سخاوت و ملایمت و ذكاوتش مشهور است».[8]

زندگی علمی:

صاحب كتاب «ریاض العلماء» دربارۀ زندگی علمی او می‌نویسد:

«مرحوم شوشتری(قدس) شخصیتی بود؛ فاضل، عالم، متدین، صالح، علّامه، فقیه، محدّث، آگاه به سیره ها و تواریخ، جامع فضیلت‌ها، دارندۀ قوۀ نقد در تمامی علوم، شاعر و نویسنده. شعرش مورد تحسین بوده به زبان فارسی و عربی شعر می‌سرود و اشعار و قصیده‌های مشهوری در مدح ائمه(ع) دارد...»

عشق تو تنها نهالیست كه خواری ثمر اوست

من خاری از آن بادیه‌ام كاین شجر اوست

برمائده عشق اگر روزه گشایــــــــــــــــی

هشدار كه صد گونه بلا ما حَضَر اوست

وه كاین شب هجران تو بر ما چه درازست

گویی كه مگر صبح قیامت سحر اوست

فرهاد صفت این همه جان كندن «نوری»

در كوه ملامت به هوای كمر اوست.[9]

ایشان از بزرگترین عالمان عهد صفویه بود. در تشیع، استوار و در تمامی علوم مخصوصاً در مسألۀ امامت، دارای آثار و كتاب‌های بسیار خوبی بود. او در گفته‌ها و نوشته‌های خود، حقیقت و راستی را فراروی خود قرار داد و در به پا داشتن كلمۀ «الله» مجاهده نمود و امامت و پیشوایی خاندان پیامبر را آشكارا فریاد زد. او اولین شخصی از علماء است كه در هند به طور آشكار اظهار تشیع كرد.[10] ایشان در عمر با بركت خود كتاب‌ها، رساله‌ها، حاشیه‌ها و تعلیقه‌های فراوانی نگاشت. آثار ایشان بالغ بر 140 مورد شمرده شده است.[11]

آثار علامه شوشتری، بیداری را در میان شیعیان پدید آورد و باعث شد تا شیعیان نقش برجستۀ خود را در اسلام، اظهار كنند و در اعتقادات خود ثابت قدم و راسخ بمانند. نوشته‌های علّامه جنبۀ دفاعی داشت.[12] او با سپاهی از دلیل و برهان به جنگ با مخالفین اهل بیت(ع) در هند رفت و با بحث و مناظرۀ با مخالفین، جهادی بزرگ در خدمت به تشیع نمود. نمونۀ این دفاع‌ها را می‌توان در كتابِ «مصائب النواصب»، «الصوارم المهرقة» و «احقاق الحق و ازهاق الباطل» دید.

استاد كُلّ مرحوم وحید بهبهانی دربارۀ كتاب «احقاق الحق» می‌گوید:

«هر كسی درصدد استحكام بخشیدن به عقائدش می‌باشد به كتاب «احقاق الحق» مراجعه كند كه این كتاب او را از كتاب‌های دیگر بی‌نیاز می‌كند».[13]

او كعبۀ دین بود و مشعل دیانت و دریای موج خیز دانش و فروغ فروزندۀ تشیع و شمشیر مدافع مذهب حق و درفشِ افراشته و زبان گویای حقیقت و یك تن از آنان كه خداوند ایشان را برای حق و نشر هدایت برمی‌انگیزد و چنان به جهاد پیگیر و سرسختانه‌اش ادامه داد تا جان خود را در راه خدا تسلیم كرد و خونش سرزمین هند را گلگون ساخت.[14]

شهادت:

علامۀ قاضی سید نورالله شوشتری در عهد «جهانگیر شاه» فرزند اكبرشاه در سال 1019(ه.ق) و به دستور وی، در زیر ضربات شلاق به شهادت رسید. دلیل شهادت وی، نوشتن كتاب «احقاق الحق» و بنابر نقلی «مجالس المؤمنین» بود. ایشان در هند به «شهید ثالث» معروف شد.[15] در وقت شهادت، عمر ایشان نزدیك به 70 سال بود. علامۀ شهید را در اكبر آبادِ هند (آگره) دفن كردند و مزار او، زیارتگاه عاشقان به اهل بیت(ع) گردید.[16]

مقاله

نویسنده مجتبی صداقت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS