دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

قدرت طلبی، میل فطری انسان

یکی از گرایشهای قوی در انسان، «میل به قدرت» یا «قدرت طلبی» است که از نخستین سالهای زندگی کودک در انسان ظهور می‌کند و به اندازه ای که زمینه قدرت نمایی برای طفل فراهم باشد،
قدرت طلبی، میل فطری انسان
قدرت طلبی، میل فطری انسان
نویسنده: علی مهدوی

یکی از گرایشهای قوی در انسان، «میل به قدرت» یا «قدرت طلبی» است که از نخستین سالهای زندگی کودک در انسان ظهور می‌کند و به اندازه ای که زمینه قدرت نمایی برای طفل فراهم باشد، این گرایش در او فعال می‌شود و اعمال و رفتارش را جهت می‌دهد. با تجربه‌های ساده هم می‌توان دریافت که بچّه برای نخستین بار وقتی کاری را می‌تواند انجام دهد، نوعی احساس شادی در او پیدا خواهد کرد و علاقه مند به تکرار آن کار می‌گردد تا قدرت بیشتری کسب کند. مثلا، نخستین باری که کودک می‌تواند روی پای خود بایستد، از این قدرت نمایی خود ذوق زده می‌شود و یک نوع احساس غرور به او دست می‌دهد که منشا تصمیم گیری او بر تکرار این عمل می‌شود و تلاش می‌کند توان و قدرت خود را بر انجام این کار بیشتر کند. طبیعی است برای کودک مثلا یکساله قدرتهایی مطرح می‌شود که در حوزه شناخت او قرار گرفته باشند و از آنجا که قدرتهای بسیاری وجود دارد که برای چنین کودکی شناخته شده نیستند. اصلا توجّهی به آنها ندارد و اصولا، آگاه نیست از اینکه انسان می‌تواند به آن قدرتها نیز دست یابد.‌

بنابراین، به هر اندازه‌ای که دایره معلومات کودک توسعه پیدا کند و از انواع گوناگون قدرتها و امکان دستیابی انسان به آنها بیشتر آگاهی پیدا کند، میل به قدرت در او توسعه خواهد یافت و جهت روشن‌تر و تشخّص بیشتری پیدا خواهد کرد. میل به قدرت در انسان یک میل فطری است جهتش نامحدود است و تعین خاصّی ندارد؛ ولی، با توسعه معلومات و معارف انسان جهت و تشخّص خود را پیدا می‌کند. بستگی دارد به اینکه انسان تشخیص بدهد چه کاری شدنی است و انسان می‌تواند انجام دهد و چه قدرتی برای انسان دست یافتنی است و او می‌تواند آن را تحصیل کند.‌

بنابراین، حسّ قدرت طلبی در انسان در هیچ نقطه‌ای صد در صد اشباع نمی‌شود و به توقّف و رکود نمی رسد؛ بلکه، هر آن که زمینه جدیدی برای قدرت نمایی کشف کند و از یک قدرت نایافته آگاهی یابد که امکان دسترسی به آن برایش حاصل باشد، در هر موقعیتی که باشد میل به قدرت، او را به تلاشهای جدیدی برای دست یافتن به آن وادار خواهد کرد.

طبیعی است نخستین قدرتهایی که برای انسان مطرح می‌شود قدرتهایی محسوس‌تر و ملموس‌تر و بی واسطه جسمانی است. قدرت بر کارهایی که از بدن سر می‌زند و احتیاج به نیروی خاصّ جسمانی دارند. او می‌خواهد هر چه بدنش قوی تر بشود تا بتواند کارهای هرچه سنگین‌تر، سخت تر و مهمتری را انجام دهد.‌

پس انسان به تدریج از قدرتهای با واسطه و ابزاری و از نیروی اهرم آگاهی می‌یابد. از به کار گرفتن اهرمها و استفاده از ابزارها برای انجام دادن کارهای بزرگتری که مستقیماً با نیروی جسمانی و بدون استفاده از ابزار و اهرم نمی‌توان آنها را به انجام رساند. در این حال است که علم و تجربه، برای استفاده از ابزارها، کم کم دخالت می‌کند و این دخالت روز به روز افزایش می‌یابد؛ یعنی، انسان در سایه علم و تجربه نوع دیگری از قدرت را به دست می‌آورد و هنگامی که توانمندیهای بدنی انسان به بالاترین حدّ متعارف خود رسید و به تعبیر قرآن مجید «بلّغ اشدّه» به این فکر خواهد افتاد که قدرتی فوق حدّ متعارف جسمانی را غیر مستقیم و با واسطه ابزار و اهرمها بر طبیعت و پدیده‌های طبیعی اعمال کند و این نیازمند علوم و تجربیات خاصّی است که باید به دست آورد تا بداند از چه وسیله‌ای می‌تواند برای رسیدن به مقاصد خود بهره‌مند گردد.‌

در مرحله دیگر، از نوع دیگری از قدرت بهره خواهد گرفت که به وسیله مال و ثروت برای انسان حاصل می‌شود. انسان هنگامی که توجّه پیدا کرد که در جامعه، پول، قدرت و توان انجام بسیاری از کارها را به او می‌دهد، میل به قدرت که در نهاد او ریشه دارد، وادارش خواهد کرد تا برای به دست آوردن پول که قدرت افزاست دست به تلاشی پیگیر بزند تا به وسیله آن بتواند کارهایی را به انجام رساند.‌

بنابراین، کسب پول و ثروت ممکن است با انگیزه‌های مختلفی انجام گیرد. این نکته را قبلا نیز متذکّر شده ایم که گاهی یک کار و تلاش در انسان با انگیزه‌های مختلف انجام می‌گیرد. مثلا، همین کسب مال و فراهم آوردن ثروت برای تامین و تهیه نیازهای جسمانی مثل خوراک و پوشاک و امثال اینهاست؛ ولی، گاهی نیز به عنوان وسیله‌ای برای کسب قدرت و با انگیزه قدرت طلبی به چنین تلاشی دست می‌زنیم، چنانکه گاهی نیز ممکن است وسیله‌ای برای عبادت و پرستش باشد، مثل تلاش و فعالیت کسی که می‌خواهد پولی به دست آورد تا در راه خدا انفاق کند به ضعفا و فقرا کمک کند و یا بر اساس دستورات الهی در کارهای عامّ المنفعه به مصرف برساند که طبعاً، این نیز انگیزه سوّمی برای تحصیل مال و کسب ثروت خواهد بود. و سرانجام آنچنان که در روایات آمده که «الکادّ علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله» [کسی که در تامین نیازمندیهای خانواده خود تلاش کند مانند کسی است که در راه خدا جهاد می‌کند.] ممکن است انگیزه تحصیل مال در انسان سیر کردن شکم زن و فرزند و تامین نیازها و معیشت ایشان باشد که انگیزه الهی وی را وادار به این کار کرده است.‌

انسان کم کم متوجّه می‌شود که با کسب نوع دیگری از قدرت می‌تواند بر نیروهای طبیعت فائق شود تا اینجا قدرتهایی بود که در چارچوب طبیعت به وسیله ابزار کسب می‌کرد و در اینجا به فکر کسب نوع دیگری از قدرت می‌افتد که غالب بر نیروهای طبیعت باشد. در مرحله قبلی انسان در مقابل نیروی طبیعت عاجز بود و البته، سعی داشت تا ممکن است آنها را در مسیر هدف خود قرار دهد؛ ولی، در این مرحله سعی می‌کند بر نیروهای طبیعت غالب شود و قدرتی پیدا کند که محکوم قوای طبیعی نباشد. او به فکر می‌افتد تا به وسیله ریاضت یک قدرت روحی کسب کند که حاکم بر قوای طبیعت باشد و نیازی به کار گرفتن آنها نداشته باشد.‌

سرانجام، نوع دیگری از قدرت، قدرت اجتماعی است که بستگی به نظام ارزشی و فرهنگی حاکم بر جامعه دارد. هر جامعه چیزهایی را وسیله قدرت و تسلّط بر دیگران و کنترل رفتارشان قرار می‌دهد تا از این رهگذر در درجه اوّل اراده دیگران را تابع اراده خود کند و حتی بالاتر اینکه بر دلهای دیگران تسلّط یابد.‌

حبّ استقلال نیز که یکی دیگر از گرایشات روانی انسان است ریشه در قدرت طلبی او دارد. اینکه آدمی می‌خواهد مستقلّ باشد؛ محتاج به دیگران و متّکی بر آنان نباشد، در واقع، می‌توان گفت: ریشه در میل به قدرت دارد و یا منشا آن، میل به قدرت است پس استقلال طلبی انسان از فروع میل به قدرت و شعب آن شمرده می‌شود. اینکه می‌بینیم کودکان از سالهای نخست زندگی در اعمال و رفتارهای خود علاقه به استقلال نشان می‌دهند و مثلا، دست خود را از دست پدر بیرون می‌کشند تا با اتکا بر خودش راه برود و نیز این که افراد ضعیف و ناتوان حتی المقدور سعی دارند روی پای خود بایستند و اگر کسی دیگر بویژه از روی احساس ترحّم دستشان را بگیرد و راهشان ببرد ناراحت می‌شوند این رفتارها و نظایر آنها نشانه آن است که انسان دوست دارد مستقلّ باشد و خودش کار خودش را انجام دهد یعنی، میل دارد که قدرت بر انجام کار خودش را داشته باشد. یکی دیگر از گرایشاتی که ریشه در قدرت طلبی دارد گرایش به این است که طفیلی دیگران نباشد و به امید دیگران ننشیند و به عبارت کوتاه و روشن، اعتماد به نفس داشته باشد، این نیز ریشه اش قدرت طلبی انسان است. ‌اعتماد به نفس در صورتی تحقّق پذیر است که انسان قدرت خودش را باور داشته باشد. ولی گاهی ممکن است با اینکه شخص قدرت خود را باور دارد، بخواهد بار خود را بر دوش دیگران بگذارد. و نخواهد قدرت خودش را به کار برد که این حالت را تنبلی یا خودخواهی گویند. بنابراین، هر نوع اتّکا بر دیگران به معنی فقدان اعتماد به نفس نیست و آنچه را در اینجا می‌خواهیم بگوییم این است که انسان وقتی می‌تواند اعتماد به نفس داشته باشد که در خودش قدرتی سراغ داشته که به آن متّکی باشد و به عبارتی، قدرت خودش را باور داشته باشد. شخصی که ضعیف باشد یا خود را ضعیف پندارد، نمی‌تواند از اعتماد به نفس بهره‌ای داشته باشد مگر در همان حدّی که قدرت دارد و محدوده‌ای از آن را که باور دارد.‌

یکی دیگر از گرایشات فرعی و منشعب از گرایش اصیل قدرت طلبی، مقام خواهی یا جاه طلبی است کسانی که مقام می‌خواهند به خاطر این است که دیگران زیر سلطه و تحت فرمان آنها باشند تا از کار و رفتار آنان در جهت منافع و مقاصد خودشان بهره ببرند یا دلهای دیگران مسخّر آنها باشد. البته، غالب روانشناسان، حبّ جاه و تمایل به محبوبیت و احترام را از مقولات دیگری حساب می‌کنند؛ ولی، می‌توان گفت: همه این گرایشات که نام بردیم همگی فروع و شاخه‌های میل اصیل و ریشه‌دار قدرت طلبی در انسان هستند.‌

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
رابطه علم و عمل

رابطه علم و عمل

علم و دانش بشری زمانی برای جامعه و مردم سودمند و مفید است که با عمل و اجرا همراه گردد یعنی عالم به علم و دانسته‌های خود عمل کرده و آن را با اشتیاق به دیگران نیز بیاموزد.
الخیر فی ماوقع

الخیر فی ماوقع

برای خیلی‌ها این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما هر گاه با مصیبت و گرفتاری مواجه می‌شویم، و نخستین تحلیل و توصیف ما از آن این است که در آن خیری بوده است؟
Powered by TayaCMS