كلمات كليدي : سبط، اسباط، بني اسرائيل، يعقوب
نویسنده : علی محمودی
اسباط واژهای عربی و جمع سبط (به کسر سین) است به معنی نوه یا فرزند فرزند.[1]استعمال لفظ اسباط در قرآن فقط درباره بنیاسرائیل (فرزندان یعقوب) میباشد.
لفظ اسباط پنج بار در قرآن آمده و در میان اسباط پیامبرانی مبعوث شده که به انبیای بنیاسرائیل مشهورند زمانی که ذریه یعقوب (ع) زیاد شدند (اولاد او دوازده تن بودند)، در اراضی فلسطین در شرق دریای روم منتشر میشوند و قبائلی میگردند که آنان را اسباط و بنیاسرائیل مینامند.[2]
به تعبیر دیگر؛ اسباط بنیاسرائیل دوازده تیره و ملت بودند که هر تیره از آنان به یکی از فرزندان یعقوب (ع) منتهی میشوند.[3]
استعمال لفظ اسباط
استعمال لفظ اسباط در اولاد یعقوب (ع) مثل استعمال لفظ قبائل است در فرزندان اسماعیل (ع) و برای اینکه میان فرزندان اسماعیل و فرزندان اسحق (پدر یعقوب) فرق باشد، اینگونه خوانده شدهاند.[4] اسباط داوزدهگانه با تقسیم زمینها میان خود هر یک دارای رئیس و استقلال شده و با حفظ ارتباط تا زمان مرگ سلیمان (ع) در سرزمین واحدی میزیستهاند اما بعد از مرگ وی دشمنی میان آنها بالا میگیرد و سرزمین به دو بخش تجزیه میشود.
برخی از آنان بر ایمان خود و توحیـد باقـی میمـانند ولـی اکثر آنها کافر میشوند و حتی بتپرست میگردند.[5]
« قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ »[6]
«بگوئید ما به خدا ایمان آوردهایم و به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و (پیامبرانی از فرزندان او) نازل گردید»
این آیه اسباط را جزء کسانی میشمارد که آیات بر آنها نازل شده و نسبت دادن نزول آیات بر همه آنها از این جهت بوده که در میان آنها پیامبرانی بوده است، لذا منظور آیه خود فرزندان یعقوب نیست.[7] نکته دیگر اینکه ذکر اسباط پس از یعقوب (ع) در این آیه و آیات دیگر نشان میدهد که اسباط در دوره تاریخی پس از یعقوب و پیش از موسی (ع) میزیستهاند.[8]
« وَأَوْحَیْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإْسْحَقَ وَیَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ »[9]
«و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط (بنیاسرائیل) و... وحی نمودیم»
این آیه در رد تبعیض میان انبیای الهی آمده و پیامبر بودن آنان را می رساند اما باز هم هویت آنان مورد اختلاف است. اهل سنت آنها را همان فرزندان دوازدهگانه یعقوب (ع) میدانند اما اموری چون حسادت، توطئه برای قتل یوسف (ع)، به چاه افکندن او، دروغگویی برای فریب پدر و گمراه خواندن او، اتهام دزدی به یوسف (ع) و... از ساحت انبیاء به دور است.[10]
نام بردن اسباط در قالب لفظ جمعی و پرهیز از ذکر نام یکایک آنها میتواند از پائین بودن مقام و منزلت اسباط نسبت به پیامبران مذکور حکایت کند.[11]
« وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا ...»[12]
«و از قوم موسی گروهی هستند که به سوی حق هدایت میکنند و به حق و عدالت حکم مینمایند ما آنها را به دوازده گروه تقسیم کردیم»
در این آیه مراد تیرهها و گروههای دوازدهگانه قوم موسی (ع) است، سبب دستهبندی یاد شده را که بنابر ظاهر آیات در زمان موسی (ع) روی داده است تسهیل در اداره امور آنان و پیشگیری از اختلاف میدانند.
قرآن در ادامه نعمتهای نازل شده بر اسباط را برشمرده (همانند 12 چشمه، سایبانی از ابر، من وسلوی، اجازه سکونت در بیتالمقدس، آمرزش گناهان و....) و بیان میکند که چگونه به رغم وجود همه این نعمتها دست به نافرمانی، ستمگری و تحریف کلام الهی زده و گرفتار عذاب شدند.[13]