كلمات كليدي : قرآن پژوهي، حلم، كظم غيظ، عفو، حليم، حلم مذموم
نویسنده : علی محمودی
"حلم" یعنی خودداری نفس از هیجان و برآشفتگی و خشم و جمع آن "اَحلام" است.[1] از مشتقات این واژه، حلیم میباشد به معنی بردبار و صفتی است که هم در ارتباط با خدا تفسیر میشود و هم در ارتباط با انسان،در ارتباط با خدا؛ حلم از صفات سلبی خداوند است (تنزیه خدا از شتاب و پریشانی) و در ارتباط با انسان؛ حلم یکی از خصلتهای نیکوی بندگان است.[2]
حلیم یکی از اسماء خداوند است که به همراه اسماء و صفات دیگر، 11 بار در قرآن آمده (6 بار با اسم غفور، 3 بار با اسم علیم، یک بار با شکور و یک بار با غنی).[3]این صفت 4 بار هم درباره حضرت ابراهیم و اسماعیل و شعیب در قرآن تکرار شده است.
نشانه حلم، حسن برخورد با دیگران و معاشرت بالمعروف است و حلیم کسی است که به هنگام توانایی ببخشد، افرادی که بر اثر عجز و ناتوانی بردباری پیشه میکنند، در واقع دارای فضیلت حلم نیستند.[4] صفت حلم برای کسانی که با مردم در تماس بیشتری هستند و در معرض مراجعات و طرح سؤالها، نیازها، توقعات و مشکلات هستند، ضروریتر میشود و از مهمترین صفات شایسته برای مسئولان است.[5]
حلم در قرآن:
خود واژه "حِلم" در قرآن نیامده است و در اغلب موارد به صورت حلیم تکرار شده (در چند آیه هم حُلُم و اَحلام که از مشتقاتِ دیگر آن است
آمده و به معنی خواب دیدن میباشد):
«... وَالله غفورٌ حلیم»[6]
«.... خداوند، آمرزنده و مهربان است»
نسبت دادن حلم به خداوند از این جهت است که او در کیفر دادن به گناهکاران شتاب نمیکند و با مهلتی که به ایشان میدهد، بر آنها منت میگذارد.[7]
«قَولٌ مَعرُوفٌ وَ مَغفِرَةٌ خَیرٌ مِن صَدقَةٍ یَتبَعُها اَذیً وَالله غَنیٌّ حلیمٌ »[8]
«گفتار پسندیده (در برابر نیازمندان) و عفو و گذشت از خشونتهای آنها) از بخششی که آزاری به دنبال آن باشد بهتر است. و خداوند، بینیاز و بردبار است »
خداوند از صدقات و از طاعتهای شما بینیاز است و امر خدا از روی نیاز و احتیاج نیست. بلکه به خاطر شما و نیازتان به پاداش است که به شما زمان انجام کارهای نیک میدهد و در کیفر دادن به شما یا در عقوبت کسی که در صدقه منت میگذارد و آزار میدهد عجله نمیکند.[9] غنی بالذات خداوند است و بینیازی بشر در واقع سرابی بیش نیست به علاوه خداوند در برابر ناسپاسی مردم نیز بردبار است.
یکی از مهمترین مصادیق حلم، کظم غیظ میباشد:
« الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ »[10]
«همانا که در توانگری و تنگدستی، انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از خطای مردم در میگذرند، خدا نیکوکاران را دوست دارد »
خشم و غضب از خطرناکترین حالات انسان است که گاهی اوقات به صورت یک نوع جنون درمیآید و باعث از دست دادن کنترل اعصاب میشود. کظم غیظ دومین صفت پرهیزکاران بعد از انفاق برشمرده شده است.[11]
حضرت امیر (ع) میفرماید:
«اَفضَلُ الحِلمِ کَظمُ الغَیظِ وَمِلکُ النَفسِ عنِ القُدرَة »[12]
«برترین بردباری فرو خوردن خشم و خویشتن داری در هنگام توانایی است »
عفو و اعراض از جاهلین و مسالمت با ایشان از مصادیق دیگر حلم است.[13]
حلم مذموم
اگر حلم سبب جرأت و جسارت جاهلان متعصب گردد و بر فشار و فساد و عصیان ایشان بیافزاید در اینجا حلم پسندیده نیست، اگر به زیان جامعه و مکتب انسان تمام شود باز هم غلط است.[14] باز از حضرت علی (ع) نقل شده است:
«اذا کَانَ الحِلمُ مَفسَدَةً کَانَ العَفوُ مَعجَزَة ً»[15]
«آنجا که بردباری تباهی آورد، گذشت و عفو نشانگر ناتوانی است»
الگوهای حلم و بردباری
در قرآن هیچ یک از انبیاء به وصف حلم ستایش نشدهاند؛ جز حضرت ابراهیم(ع)[16]و فرزندش حضرت اسماعیل (ع)[17].
حلم حضرت شعیب (ع) نیز از زبان قوم او (یا به صورت استهزاء یا به صورت بیان واقعیت) بیان شده است.[18]
پیامبر اعظم (ص)، حضرت امیر (ع)، امام حسن (ع) و... از جمله انسانهای برجستهای هستند که حلم ایشان در تواریخ بیان شده است.[19]
آثار حلم
برخی از مهمترین آثار عفو و گذشت و حلم و بردباری را از زبان حضرت رسول (ص) بیان میکنیم:
«حاصل بردباری، آراسته شدن به خوبیها، همنشینی با نیکان، ارجمند شدن، عزیز گشتن، رغبت به نیکی، نزدیک شدن بردبار به درجات عالی، گذشت، آرامش، تأنی، احسان و خاموشی میباشد »[20]