كلمات كليدي : قرآن پژوهي، معارف قرآن، خواب، رؤيا، نوم، رؤيت
نویسنده : محبوبه محجوب
"نوْم" کلمهای است عربی و در فارسی به معنی خواب می باشد و در اصطلاح "خواب" آن حالتی است که قسمتی از حواس انسان به واسطه عوامل طبیعی خاصی به هنگام آن رکود پیدا میکند.[1]
"رؤیا" از مادۀ (رأی) گرفته شده و تمامی مشتقات این ماده در معنای «دیدن» مشترکند، با این تفاوت که رویت، دیدن در بیداری و رؤیا، دیدن در خواب را گویند. لذا آنچه شخص در خواب میبیند (رویا) از مصادیق (رأی)، «دیدن» است و چون شخص چیزی را در خواب میبیند، لذا آن را رؤیا گفتهاند.[2]
خواب و رؤیا از منظر آیات قرآن
خواب قبل از اینکه یک پدیدۀ جسمانی باشد، یک پدیدۀ روحانی است، قرآن خواب رایک نوع «قبض روح» و جدائی روح از جسم میداند، امّا نه جدائی کامل و خداوند این مطلب را در سورۀ مبارکه زمر بیان فرموده است:
«اللهُ یَتَوَفَی الأنْفُسُ حِینَ مَوْتِها وَ الَّتی لَمْ تَهُتْ فِی مَنامِها فَیُمسِکُ الَّتی قَضی عَلَیْها الموتَ وَیُرسُلَ الأُخری اِلی أجَلٍ مُسَمّیً إنَّ فی ذلِکَ لآیاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکّرُونَ» (زمر/ 42)
«خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض میکند و ارواحی را که نمردهاند، نیز به هنگام خواب میگیرد، سپس ارواح کسانی را که فرمان مرگ آنها را صادر کرده نگه میدارد و ارواح دیگر را باز میگرداند تا سرآمد معینی...»
بنابراین آیه، خواب برادر مرگ است و شکل ضعیفی از آن، چرا که رابطه روح با جسم به هنگام خواب به حداقل میرسد و بسیاری از پیوندهای این دو قطع میشود.
امام باقر (ع) در این رابطه میفرماید: «هر کس میخوابد، نفس او به آسمان صعود میکند و روح در بدنش میماند. هرگاه خداوند فرمان قبض روح آدمی را صادر کند، «روح» دعوت نفس را اجابت میکند و به سوی او پرواز مینماید و هنگامی که خداوند اجازه بازگشت روح را دهد. «نفس» (به معنی روح انسانی) دعوت «روح» را اجابت میکند و به تن بازمیگردد[3]و این است معنی سخن خداوند سبحان که میفرماید:«الله یتوفی الانفس...»
«وَمِنْ ءَایتِهِ مَنامُکُم باللیلِ وَالنَهارِ ... »(روم/ 23)
«و از نشانههای خداوند، خواب شما در شب و روز است »
انواع رؤیا
1- رؤیای صادق: در اینگونه رویاها مستقیماً یا پس از تأویل و با استفاده از رموز،میتوان، مطلبی را کشف نمود. در روایات، این رویاها به عنوان نتیجۀ ملاقات روح با ملائک معرفی شدهاند.
در روایتی پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «رؤیایی را که انسان با حالت طهارت درخواب، میبیند، رویای صادقه و در غیر این صورت رؤیای غیر صادقه میباشد.[4]
2- رؤیای کاذب: به این گونه رؤیاها که بر خاطر پرخوری، پرخوابی و بیماری میباشند، نام اضغاث و احلام داده شده و نیز به همۀ رؤیاهای مبهم و مهمل و آنچه خالی از پیام و محتوای روشنی باشد، اطلاق میشود.[5]
در بین صاحبنظران، برخی مطلقاً به رؤیا به چشم حقارت و پوچی مینگرند و برخی، رویایی را حاوی پیام میدانند که از تحولات روانی، جسمی و خارجی، گزارشاتی ارائه کند. اما دین مبین اسلام، راه اعتدال را پیش گرفته و بر اساس جهان بینی الهی و شناخت صحیح و همه جانبه از جهان و انسان، دستهای از رویاها را دارای حجیّت و اعتبار و دستهای دیگر را کاذب و فاقد ارزش و اعتبار میداند.
امام صادق (ع) خطاب به یکی از شاگردانش در این باره میفرماید: «ای مفضّل! در ارتباط با رویاها فکر کن و ببین خداوند متعال چه تدبیر زیبایی را در مورد آنها اعمال نموده است و چگونه رویاهای صادق و کاذب را با هم در آمیخته است، زیرا اگر همه رویاها صادق بود، همه مردم پیامبر بودند؛ و اگر همه کاذب بود، نفعی در آن نبود و یک امر اضافی و بی معنی به حساب میآمد. اما برخی از آنها صادق هستند تا مردم به آن منتفع گردند و از هدایتها و هشدارهای آن بهرهمند شوند و در بسیاری از موارد، کاذب هستند تا مردم به آن زیاد اعتماد نکنند.[6]
رویاهای ذکر شده در قرآن
قرآن در سورههای مختلفی از رؤیاهایی نام برده که حقیقت آنها به وقوع پیوسته است، از جمله:
1- رویای پیامبر اکرم (ص)، که تعبیر به فتح مکه شد. (فتح 27)
2- رویای پیامبر اکرم (ص) دربارۀ بنی امیه و آینده حکومت اسلامی (اسراء 60)
3- رویای پیامبر اکرم (ص) دربارۀ عدد اندک و مشرکان در جنگ بدر که تعبیر به شکست مشرکان شد. (انفال 43)
4- رویای حضرت ابراهیم در مورد ذبح فرزندش حضرت اسماعیل. (صافات 102 و 103)
5- رویای حضرت یوسف دربارۀ سجده 11 ستاره و ماه و خورشید، که تعبیر به قدرت رسیدن او و تواضع پدر و برادران و مادر به او گردید. (یوسف 4)
6- رویای پادشاه مص دربارۀ خوردن گاو لاغر، گاو چاق را، که تعبیر به قحطی شد. (یوسف 43 و 49)
7- رویای دو یار زندانی حضرت یوسف، که بعداً یکی از آنها آزاد و ساقی پادشاه و دیگری به دار آویخته شد. (یوسف 36 و 41)
8- رویای مادر حضرت موسی که نوزادش را در صندوق گذاشته و به آب انداخت.
از مجموع آیات به خوبی استفاده میشود که بعضی از رویاها، ممکن است منبعی برای درک بعضی از حقایق و پردهبرداری از بعضی حوادث گردد.