كلمات كليدي : عيب، عيب جويي، عيب پوشي، عداوت، حسد، هُمَزَه
نویسنده : علی محمودی
"عیب" در لغت به معنی کمبود در ذات چیزی یا صفتش میباشد و در مقابل آن صحت و سلامتی است.[1] عیب جویی یکی از رذایل اخلاقی است که قرآن با تعبیرهای مختلف از آن نهی کرده و عیب جو رامورد نکوهش قرار داده است.[2]
عیب پوشی نقطه مقابل تجسس و عیب جویی است و در فضیلت و شرافت آن همین بس که یکی از اوصاف خدای سبحان است. (خداوند ستار العیوب میباشد).[3]
ریشه و اساس پیدایش این صفت مذموم در دل انسان از دیدگاه علم اخلاق می تواند موارد زیر باشد:
1- عیب جویی نتیجۀ عداوت و حسد است به این معنا که اگر کسی کینه و دشمنی دیگری را در دل داشته باشد به دنبال عیوب او میافتد تا آنها را پیدا کند و رسوایش سازد.
2- تجسس ممکن است در برخی موارد از آثار طغیان قوۀ شهوت باشد به این معنا که شخص بدون اینکه کینه و حسد نسبت به دیگران داشته باشد دنبال لغزشها و عیوب آنها میافتد.[4] به طوری که در این قوه نوعی پستی و زبونی پدید میآید که فرد بیمار از آشکار شدن زشتیها و عیوب دیگران، شاد میشود.[5]
3- بدگمانی، عامل دیگری بر عیب جویی و بدگویی است.[6]
پیامدها:
اعمال و افکار انسان چه خوب و چه بد، هم بر خودش تأثیر گذار است و هم بعضاً بر دیگران و اجتماع، عیب جویی نیز به عنوان یک بیماری اخلاقی آثاری شوم و منفی بر خود عیب جو و بر دیگران دارد. از جمله بدترین این آثار، رسوایی خود عیب جو است. آبروی مؤمنین نزد خداوند، ارزشمند است و اجازه نمیدهد تا حیثیت آنها، توسط عدهای بی تقوا و حسود به خطر بیفتد و علاوه بر مجازات اخروی، در همین دنیا نیز او را رسوا میسازد.
امام صادق (ع) از حضرت رسول اعظم (ص) نقل میفرماید:
«لغزشهای مؤمنین را جستجو نکنید زیرا هر که لغزشهای برادرش را جستجو کند، خداوند لغزشهایش را دنبال نماید و هر که خدا لغزشهایش را دنبال کند، رسوایش سازد گرچه در درون خانهاش باشد.»[7]
از دیگر آثار تجسس و عیب جویی میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
عیب جویی مایۀ ریخته شدن آبروی دیگران،باعث تهییج کینهها و عداوت باعث از بین رفتن محبت و از دست دادن دوستان و موجب از هم گسیختگی نظام و شیرازۀ اجتماع میگردد.[8]
راه علاج:
هر کسی بامراجعۀ به نفس خویش متوجه میشود که خودش مانند دیگران خالی از عیوب نیست و خداوند از روی لطف، صفات بد و زشت و اشتباهات او را از دیگران مخفی کرده است.[9] توجه به این نکته همچنین توجه به آثار شوم عیب جویی بر خود فرد و دیگران، چه دنیوی و چه اخروی، از مهمترین راهکارهای درمان این صفت زشت است.
حضرت امیر (ع) در این باره میفرماید:
«مَنْ نظَرَ فی عَیْبِ نَفْسِهِ اِشْتَغَلَ عَنْ عَیْبِ غَیرِهِ »[10]
«هر که عیب خود را ببیند از پرداختن به عیب دیگران باز ایستد.»
تجسس ممدوح یا عیب جویی جایز:
لازم به تذکر است که در پی عیوب دیگران افتادن و تجسس در امور مردم و به طور کلی عیب جویی، بعضاً نه تنها مذموم نیست بلکه واجب است از جمله:
1- عیب جویی از خود در جهت خودیابی و خودسازی (رفع اشکالات و دفع بیماریهای اخلاقی).
2- کشف عیوب دیگران در انتخاب افراد مسئول برای مسئولیتهای اجتماعی و نیز جهت انتخاب همسر و...
3- عیب جویی از بیگانگان و زیر نظر گرفتن افراد اجنبی و مشکوک، جهت جلوگیری از رسیدن به اهداف شوم خود.
4- در عیوبی که فراگیر هستند، برخی از آنها را مورد توجه قرار دادن و بازگو نمودن آن جهت اخطار و هشدار به دیگران.
5- بازگو نمودن برخی عیوب به افراد ذیصلاح و دلسوز و مربی جهت علاج و اصلاح.[11]
عیب جویی از منظر قرآن:
این اصطلاح در قرآن به کار نرفته است اما با تعابیری همسان در برخی از آیات تجسس و عیب جویی مورد نکوهش واقع شده است:
«وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ * الَّذی جَمَعَ مالاً وَعَدَدَّه »[12]
«وای بر هر عیب جوی مسخره کنندهای. همان کسی که مال فراوانی جمع آوری و شماره کرده (آنکه مشروع و نامشروع را حساب کند)»
«هُمَزَه» از مادۀ «هَمْز» در اصل به معنی شکستن است و از آنجائیکه افراد عیب جو و غیبت کنند، شخصیت دیگران را در هم میشکنند به آنها «هُمَزَه» اطلاق شده است. «لُمَزَه» نیز به معنی غیبت کردن و عیب جویی نمودن است برخی این دو کلمه را به یک معنی گرفتهاند و معتقدند ذکر این دو با هم برای تأکید بیشتر میباشد. اما گروهی برای همزه و لمزه تفاوتهایی قائلاند، از جمله اینکه:
1- همزه کسانی هستند که با اشارت دست و سر عیب جویی میکنند ولی لمزه با زبان، این کار را انجام میدهند.
2- همزه، عیب جویی از روبرو و آشکار است و لمزه عیب جویی نهان یا پشت سر.
اما در کل این دو واژه به یک معنی است و مفهوم وسیعی دارد که هر گونه عیب جویی و غیبت و طعنه و استهزاء به وسیله زبان و علائم و اشارات و سخن چینی و بدگویی را شامل میشود.[13]
به عقیدۀ برخی این آیه هشداری است به کسانی که غیبت دیگران را میکنند و با سخن چینی و دو به هم زنی، بذر کینه و حسد و دشمنی را
درون ایشان میافشانند.[14]
«الَّذینَ یَلْمِزونَ المُطَّوِّعینَ مِنَ المؤمنینَ فی الصَّدَقاتِ وَ الّذینَ لا یَجِدونَ اِلّا جُهْدَهُم فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللهُ مِنْهُم وَ لَهُم عَذابٌ اَلیمٌ »[15]
«آنهایی که از مؤمنان اطاعت کار، در صدقاتشان عیب جویی میکنند و کسانی را که (برای انفاق در راه خدا) جز به مقدار (ناچیز) توانایی خود دسترسی ندارند، مسخره مینمایند،خدا آنها را مسخره میکند (و کیفر استهزاء کنندگان را به آنها میدهد) و برای آنها عذاب دردناکی است.»
روایات متعددی در شأن نزول این آیه در کتب تفسیری و حدیث نقل شده است که از مجموع آنها چنین استفاده میشود که: پیامبر (ص)تصمیم میگیرد تا لشکر اسلام را برای مقابله با دشمن آماده سازد به همین دلیل نیاز به کمک مالی داشت، عدهای کمک قابل توجهی کردند ولی برخی به دلیل درآمد کم، کمک ناچیزی داشتند. منافقان عیبجو به هر یک ایرادی میگرفتند. کسانی که زیاد پرداخته بودند به عنوان ریاکار معرفی میکردند و کسانی را که ظاهراً کمک کمی کرده بودند به باد استهزاء میگرفتند آیه فوق نازل شد و این عمل آنها را نکوهش کرد و عیب جویان
را از عذاب آخرت بیم داد.[16]
«یا أیّها الّذینَ امَنوا اجْتَنِبوا کَثیراً مَنَ الظَنِّ اِنَّ بَعضَ الظَّنِ اِثْمٌ وَلا تَجَسّسَوا وَلا یَغتَبْ بَعْضُکُمْ بَعضاً...»[17]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید از بسیاری از گمانها بپرهیزید چرا که بعضی از گمانها گناه است و هرگز (در کار دیگران) تجسس نکنید و هیچ یک از شما دیگری زا غیبت نکند...»
این آیه با صراحت تمام از تجسس منع کرده و از آنجا که هیچ قید و شرطی برای آن قائل نشده نشان میدهد که جستجوگری در کار دیگران و تلاش برای افشای اسرار آنها گناه است البته قرائتی در داخل و خارج آیه وجود دارد که این حکم را مربوط به زندگی شخصی و خصوصی افراد میداند و در زندگی اجتماعی تا آنجا که تأثیری در سرنوشت جامعه نداشته باشد (تأثیر مثبت) نیز این حکم صادق است.[18] اموری که مردم میخواهند از دیگران پنهان بماند نباید پی گیری و تفحص شوند و نباید دنبال عیوب مسلمانان افتاد و آنها را فاش نمود.[19]