كلمات كليدي : ثمود، صالح، ناقة، صاعقة
نویسنده : علی محمودی
مفهومشناسی
برخی از لغتشناسان "ثمود" را واژهای عربی برگرفته از «ثمد» دانستهاند.[1]به معنی آبی که ماده نداشته باشد و در زمستان جمع گردد و در تابستان خشک شود.[2]برخی دیگر آن را غیر عربی میدانند و برخی نیز گفتهاند ثمود نام پدر قبیله بوده که قبیله به نام او نامیده شده است.[3]
قوم ثمود در سرزمین «الحجر» در نزدیکی وادی القری که میان حجاز و شام است زندگی میکردند.[4]
قوم ثمود در قرآن
نام ثمـود 26 بار در قـرآن آمده اسـت. این قـوم مـردمی بتپرسـت و جانشیان قوم عاد بودهاند.
« وَاذْکُرُواْ إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَکُمْ فِی الأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُیُوتًا »[5]
«و به خاطر بیاورید که شما را جانشینان قوم عاد قرار داد و در زمین مستقر ساخت که در دشتهایش مقرها برای خود بنا کنید و در کوهها برای خود خانهها میتراشید»
قوم ثمود و رسالت حضرت صالح
ثمود در ناز و نعمت غوطهور شده و پروردگار خویش را فراموش کرده بودند، خداوند حضرت صالح (ع) را برای هدایت ایشان مبعوث کرد تا قوم خویش را به دین توحید و ترک بتپرستی دعوت کند،[6] وی از آنان خواست
تا در زمین فساد نکنند،[7] اما قوم سرکش ثمود به صالح (ع) گفتند:
« أَتَنْهَانَا أَن نَّعْبُدَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِی شَکٍّ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَیْهِ مُرِیبٍ »[8]
«آیا ما را از پرستش آنچه پدرانمان میپرستیدند، نهی میکنی؟ در حالی که ما در مورد آنچه به سوی آن دعوتمان میکنی در شک و تردید هستیم»
معجزه حضرت صالح (ع)
قوم ثمود برای اثبات حقانیت رسالت صالح (ع) از او خواستند تا شتر مادهای را با ویژگیهای خاصی از دل کوه بیرون آورد، در مقابل چشمان حیرت زده مردم، ماده شتر با همان ویژگیها از صخره بیرون آمد، عدهای ایمان میآوردند اما گروهی دیگر همچنان بر کفر خود باقی ماندند.[9]
صالح (ع) از ایشان خواست آب چشمه را یک روز در میان در اختیار ماده شتر قرار دهند؛
« وَیَا قَوْمِ هَـذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَکُمْ آیَةً فَذَرُوهَا تَأْکُلْ فِی أَرْضِ اللّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابٌ قَرِیبٌ »[10]
«وای قوم من این ناقه خداوند است که برای شما نشانهای است، بگذارید در زمین خدا به چرا مشغول شود، هیچگونه آزاری به آن نرسانید که عذاب خدا شما را خواهد گرفت»
با تمام تاکیدهایی که صالح (ع) درباره ناقه کرده بود، شقیترین افراد بنام «قدار بن سالف» مامور کشتن ناقه میشود[11] و او را از پای در میآورد:
« فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ »[12]
«سپس ناقه را پی کردند»
قوم لجوج ثمود از صالح (ع) میخواهند تا اگر راست میگوید عذابی را که وعده داده بود بیاورد:
«یَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن کُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ »[13]
«و گفتند ای صالح اگر تو از فرستادگان (خدا) هستی، آنچه ما را با آن تهدید میکنی بیاور»
صالح به آنها اخطار کرد که بعد از سه روز عذاب الهی آنها را فرا خواهد گرفت.[14] نقل شده در روز اول صورت ایشان زرد شد و در روز دوم سرخ و روز سوم روی ایشان سیاه گردید.[15]
کیفیت نزول عذاب قوم ثمود
مجازات قوم ثمود به طرق مختلف در قرآن بازگو شده است که به خاطر اختصار فقط به آنها اشاره میکنیم.
1- رعد و برق: (الصاعقة)[16]
2- زمین لرزه: (الرجفة)[17]
3- صدای عظیم و وحشتناک: (الصیحة)[18]