كلمات كليدي : قياس، مقدم، تالي، متصله، منفصله، حقيقيه، مانعه الجمع، مانعه الخلو
نویسنده : مهدي افضلي
در تقسیمبندی قیاس گفته میشود که برخی از قیاسها به گونهای است که نتیجه یا نقیض در مقدمات به تصریح یا با صورت نقیض آن ذکر شده و در برخی دیگر ذکر نشده است. اگر به لحاظ هیئت و صورت، نتیجه یا نقیض نتیجه در مقدمات ذکر شده بود قیاس را استثنایی مینامند. در قیاس استثنایی همیشه یکی از مقدمات شرطی است به همین دلیل به تبع تقسیم شرطیه به متصله و منفصله قیاس استثنایی نیز به دو قسم اتصالی و انفصالی تقسیم میشود. در زیر هر یک از اقسام و شرایط نتیجه بخش بودن قضایا بیان خواهد شد.
شرایط نتیجه بخشی
برای اینکه یک قیاس استثنایی نتیجه مورد نظر را افاده کند، لازم است واجد شرایط زیر باشد:
1. یکی از دو مقدمات کلی باشد، از دو مقدمه جزئی نمیتوان نتیجه به دست آورد، البته از دو مقدمه کلی میتوان نتیجه را به دست آورد.
2. قضیه شرطیه نباید اتفاقیه باشد، این شرط بدین معناست که چون قیاس استثنایی از شرطیه تشکیل شده است، شرطیه نباید اتفاقی باشد و گرنه میان مقدم و تالی ملازمه برقرار نمیشود و بدون ملازمه نمیتوان انتظار استنتاج را داشت.
3. موجبه بودن شرطیه؛ هریک از قضایا به دو قسم موجبه و سالبه تقسیم میشود، در قیاس استثنایی از شرطیه سالبه نمیتوان نتیجه را بدست آورد.
قیاس استثنایی اتصالی
در اینگونه قیاس از دو راه میتوان نتیجه را به دست آورد:
1. استثنای عین مقدم برای استنتاج عین تالی
به این دلیل که میان مقدم و تالی رابطه لزوم برقرار است، اگر در جایی ملزوم تحقق پیدا کند، ناگزیر لازم آن نیز محقق خواهد شد. در این صورت تفاوتی نمیکند که لازم اعم باشد یا نه. از باب نمونه وقتی گفته میشود:
1. هرگاه خورشید طلوع کند روشنایی موجود است،
2. ولی خورشید طلوع کرده است؛
نتیجه این میشود که
.: روشنایی موجود است.
در این مثال عین مقدم که طلوع کردن خورشید باشد استثنا شده است، لذا عین نتیجه که وجود روشنایی است نتیجه گرفته میشود. در این مورد هر چند روشنایی یک لازم اعم است و امور دیگر نیز میتوانند سبب روشنایی باشند مانند نور چراغ و مهتاب و مانند آن، ولی در عین حال با تحقق هر یک از اینها وجود روشنایی تردید بردار نیست.
چنانکه پیداست از استثنای عین تالی نمیتوان عین مقدم را نتیجه گرفت، اگر روشنایی موجود باشد نمیتوان گفت حتما خورشید طلوع کرده است چون لازم اعم است، چه بسا سبب روشنایی وجود مهتاب یا نور چراغ باشد.
2. استثنای نقیض تالی برای استنتاج نقیض مقدم
چنانکه بیان شد میان تالی و مقدم رابطه لزوم برقرار است، لذا اگر در جایی لازم منتفی شود بدین معناست که ملزوم نیز تحقق ندارد. حتا اگر لازم نیز همانند مثال پیشگفته اعم باشد باز هم از انتفای آن انتفای ملزوم لازم میآید. اگر روشنایی نباشد معلوم میشود که هیچیک از اسباب آن یعنی نور خورشید، نور مهتاب و نور چراغ تحقق ندارند. اما از استثنای نقیض مقدم نمیتوان نقیض تالی را نتیجه گرفت، زیرا در مثالهایی مانند مورد پیشگفته نمیتوان از عدم طلوع خورشید عدم تحقق روشنایی را نتیجه گرفت، زیرا لازم اعم است، میتواند نور مهتاب یا چراغ باعث پیدایش روشنایی شود.
قیاس استثنایی انفصالی
برای دستیابی به نتیجه در ایننوع سه شیوه وجود دارد، زیرا قیاس شرطی انفصالی به سه گونه تقسیم میشود، پیرو آن میتوان سه راه برای استنتاج قیاس استثنایی انفصالی نشان کرد:
1. اگر قضیه شرطیه منفصله حقیقیه باشد، از استثنای عین یکی از طرفین میتوان نقیض طرف دیگر را نتیجه گرفت و از استثنای نقیض یکی از طرفین میتوان عین دیگری را نتیجه گرفت.
وقتی گفته میشود:
1. عدد یا زوج است یا فرد،
به چهار طریق زیر میتوان نتیجه گیری کرد.
الف)
2.لکن این عدد زوج است، (عین یک طرف)
3. .: پس فرد نیست؛
ب)
2. لکن این عدد فرد است (عین یک طرف)
3..: پس زوج نیست؛
ج)
2 لکن این عدد زوج نیست؛ (نقیض یک طرف)
3. .: پس فرد است؛
د)
2. لکن این عدد فرد نیست، (نقیض یک طرف)
3. .: پس زوج است.
اگر منفصله بیش از دو طرف داشته باشد یا با نفی یکی بقیه به صورت انفصالی باقی میمانند. از باب مثال گفته میشود:
1. این کلمه یا اسم است یا فعل است یاحرف است
2. اسم نیست
.: این کلمه یا فعل است یا حرف است.
و یا با اثبات یکی بقیه نفی میشوند. از باب نمونه گفته میشود:
1. این کلمه یا اسم است یا فعل است یاحرف است
2. اسم است
.: این کلمه فعل و حرف نیست.
2. اگر قضیه شرطیه منفصله مانعه الخلو باشد، از استثنای نقیض یکی از طرفین عین طرف دیگر نتیجه گرفته میشود، ولی از استثنای عین یکی از طرفین نقیض دیگری را نمیتوان نتیجه گرفت، زیرا در این نوع منفصله جمع میان دو طرف اشکالی ندارد، آنچه محال است خالی بودن از هردو طرف است. از باب نمونه گفته میشود:
1. جسم یا در آب است یا غرق نمیشود
2. لکن در آب نیست
.: غرق نمیشود.
ولی نمیتوان گفت:
2. لکن غرق نمیشود
3. در آب نیست؛
زیرا ممکن است کسی هم در آب باشد و هم غرق نشود.
3. اگر قضیه شرطیه منفصله مانعه الجمع باشد، از استثنای عین یکی از طرفین نقیض طرف دیگر نتیجه گرفته میشود، از باب نمونه گفته میشود:
1. جسم یا سیاه است یا سپید
2. لکن سپید است
.: سیاه نیست ؛
ولی از استثنای نقیض یکی از طرفین عین دیگری را نمیتوان نتیجه گرفت، زیرا در این نوع منفصله جمع میان دو طرف محال و خالی بودن از هر دو طرف بیاشکال است. از باب نمونه در مثال فوق نمیتوان چنین قیاسی ترتیب داد:
2. لکن سپید نیست
3. سیاه است.
زیرا ارتفاع دو طرف اشکال ندارد، میتواند جسم قرمز باشد.