24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : قياس مضمر، قياس ضمير
نویسنده : مهدي افضلي
زندگی انسانی ساحات و لایههای مختلفی دارد، به همین دلیل زبانی که در هر ساحت اتخاذ میشود الزامات خاص خود را دارد. در زندگی علمی انسان در گفتار و نوشتار میبایست پاس زبان علمی را بدارد، تمام مقدماتی که برای رسیدن به نتیجه مفید است باید در گفتار و نوشتار بیان شود. ولی در زندگی عرفی و غیر دقیق یا چنین چیزی ضرورت ندارد یا از آن غفلت صورت میگیرد. این احتمال نیز وجود دارد که در هر دو ساحت زندگی علمی و عرفی گوینده یا نویسنده با مخاطب یا مخاطبانی رو به روست که خود رخنهها را رفو میکنند و اگر برخی از مقدمات در گفتار و نوشتار کسی ذکر نشود خود بدان ملتفت میشوند و مقصود را در مییابند، لذا برای رعایت اختصار از ذکر آن دیده فرو میبندند. گاه با انگیزه مغالطه و سرپوش نهادن بر نیت خویش یکی از مقدمات را حذف میکند تا کسی به آسانی مغالطه بودن آنرا نفهمد.
اگر از قیاسی نتیجه یا یکی از مقدمات حذف شود در این صورت آنرا "قیاس مضمر" مینامند، یعنی چیزی که نتیجه یا یکی از مقدمات در آن پنهان شده است؛ ولی اگر صرفا کبرای قیاس بیان نشود در این صورت آنرا "قیاس ضمیر" مینامند. از باب نمونه اگر گفته شود: "این انسان است، چون خردورز است"، آنرا قیاس ضمیر مینامند، زیرا کبرای آن حذف شده است. شکل منطقی قیاس چنین است:
(1) این خردورز است؛
(2) هر خردورزی انسان است؛
(3) این انسان است.
ولی اگر گفته شود: "هر فلزی هادی الکتریسیته است؛ پس آهن نیز هادی الکتریسیته است"، یک نوع قیاس مضمر است زیرا صغرای آن حذف شده است. در اصل چنین بوده است:
(1) هر آهنی فلز است؛
(2) هر فلزی هادی الکتریسیته است؛
(3) پس آهن نیز هادی الکتریسیته است.
چنانکه اگر گفته شود: "آهن فلز است؛ فلز هادی الکتریسته است." در این قیاس نتیجه یعنی "اثبات هادی الکتریسیته بودن برای آهن" حذف شده است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان