نویسنده: اختیار، معرفت، قیام امام حسین (ع)
عاشورا برخاسته از عالی ترین مدارج آگاهی و معرفت است
به همت پژوهشکده مطالعات راهبردی فرهنگ پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نشست علمی «معنویت گرایی و کاربردهای روان شناسی دینی» با سخنرانی دکتر سیدمحسن فاطمی، مدرس دانشگاه هاروارد و بریتیش کلمبیا مدتی قبل در محورهای «مداخلات دینی و آثار روان شناختی آن در بهبود ارتباط فردی و اجتماعی» و «نقش ذهن هیجان محور و آثار آن از منظر دینی» در این پژوهشگاه برگزار شد که اکنون بخشهایی کوتاه از این سخنرانی را با هم میخوانیم.
ذهن عقل محور، ذهن هیجان محور
دو نوع ذهن عقل محور و ذهن هیجان محور وجود دارد. کیفیت فهم و یادگیری این دو ذهن با یکدیگر متفاوت است. بیشترین تجلی ذهن عقل محور، اشراف در حوزه هایی است که شاید مقسم آن، قیاس ارسطویی در شکل اول باشد. ذهن عقل محور، ذهنی است که یادگیری را از منظر ماهوی بررسی میکند و با ذهن هیجان محور متفاوت است، لذا کسانی که در این حیطه (عقل محور) به اشراف میرسند، میتوانند به تولید گزاره هایی بپردازند که درک آن برای دیگران سنگین خواهد بود. در ذهن عقلی یا عقل محور، پذیرش مباحث عقلی برای مخاطب متفاوت جلوه میکند، این در حالی است که در ذهن عاطفی و هیجان محور به سادگی به بازنگری نمیپردازد و تن به اقناع نمیدهد. در تجربههای علمی جدید نشان داده شده است که ذهن هیجان محور انسانها به سادگی اغنا نمیشود، همچنین مخاطب بسرعت براساس استدلالها قانع نمیشود. برای مثال صورت کاربردی این ذهن در اضطراب فرد وقتی که بخواهد روی صحنه قرار گیرد، پدیدار میشود که اگر با او از استدلال و استحکام سخن بگوییم، به رغم موافقت با این مطلب و پذیرش استدلال ما، همچنان دچار اضطراب خواهد بود.
انسان دارای 2 نوع ذهن عقلانی و تجربی است، استدلال کردن تنها بر ذهن عقلانی تاثیر میگذارد و باید به گونهای ارتباط برقرار کرد که استدلال بر ذهن تجربی نیز موثر باشد. هنگامی که هیجانها عارض میشود، اگر بتوانیم آن را مدیریت کنیم، موجب ایجاد مدیریت هیجانها در کنار آگاهی هیجانها میشود و این مساله، مستلزم داشتن هوش هیجانی است.
بهره گیری از هوش هیجانی، کارآیی بالایی را در زندگی ایجاد میکند، بخصوص اگر ارتباط کلامی به همراه حرکات بدن بویژه چشم و دست باشد. رفتار انفعالی و تهاجمی از مهم ترین رفتارهاست؛ رفتار انفعالی و تهاجمی نیاز به آموزش ندارد و هوش هیجانی در بخش رفتار بیانگر سرمایه گذاری است زیرا بهترین نوع رفتار، رفتار بیانگر است.
باید هوش هیجانی را در ارتباط با مسائل تقویت کرد، دستورات دینی نکتههای عمیقی را بیان میکند که در ارتباطات تجلی زیادی دارد و منجر به آثار اجتماعی مثبت میشود. هوش انسان ژنتیکی است اما هوش هیجانی نیازمند آموزش صحیح است هوش هیجانی مثبت، موجب آرامش و افزایش سلامت و موجب حل بسیاری از مشکلات است.
میراث هیجانی
میراث هیجانی ناظر به تعاملاتی است که فرد در تجربه زیسته و خود آنها را تجربه کرده و حاصل رفتار و کنش او و مبتنی بر همین تجربه خواهد بود. برای انسانی که با میراث هیجانی مانند کمبود محبت، کمبود صمیمیت، تحقیر و... رشد کرده، استدلالهای محکم اثری نخواهد داشت. تاثیر میراث هیجانی و ردپای عواطف، حتی در فلاسفه بزرگ که در بالاترین مرحله عقلانیت هستند نیز مشاهده میشود، مثلاشوپنهاور و مارکس با وجود این که فلاسفه بزرگی بودند و دارای تاملات عقلی بالایی بودند اما تاثیر عواطف در آثارشان مشاهده میشود. مارکس عاشق دختری بود که شعرهای عاشقانه و دلسوزانهای برایش سروده است. این نکته باعث میشود تا ما در حوزه برخوردهای روان شناختی، بدون توجه به ذهن عاطفی نتوانیم پروژهای را تعریف کنیم.
پروژههای صرفاً عقلی در بعد فرهنگ سازی و آموزش بدون توجه به ذهن عاطفی ره به جایی نخواهند برد، در شناخت احوال آدمیان حتی در مراتب بالای فلسفی، تنظیم روابط عاطفی یا مدیریت هیجانها تاثیرات پویا یا مخربی دارد. زمانی یک پروژه آموزشی و فرهنگی به نتیجه خواهد رسید که به ذهن هیجان محور توجه کند.
ذهن هیجان محور یکی از بحثهای مهم روان شناسی دینی است و در روایات ما در حوزه ارتباط درون فردی و برون فردی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. حدیثی از امام صادق(ع) که میفرمایند: «به غیر زبانهایتان، مردم را به دین دعوت کنید»، نشان دهنده تاثیر فعل بر ذهن هیجان محور در زمینههای رفتاری و تعاملی است. این امر نیز اشاره به همین مبحث روان شناسی دارد که ذهن هیجان محور در آموزش بسیار نقش موثری دارد و زمانی در عرصههای فرهنگی اثرگذار خواهیم بود که به ذهن هیجان محور توجه کنیم. کاربرد این مساله در ارتباطات نشان میدهد که ذهن هیجان محور هرچه بیشتر مورد توجه قرار گیرد، آسیبها کمتر خواهد شد. در حوزه روان شناسی دینی از ابزارهایی برخوردار هستیم که ضمن آن که بر یک منظر عمیق عقلانی (معرفت شناختی و هستی شناختی) مبتنی هستند، حوزه هیجانی و احساسی به صورت کاملا کاربردی دخالت میکند.
فاطمی: نیاز به دوست داشتن و مورد محبت واقع شدن، از وجوه تاثیر و تاثرات ذهن هیجان محور است. این نیاز در آرامش و امنیت انسان نقش مهمی دارد. انسان هایی که کارهای بزرگ انجام دادهاند، محور انگیزش آنها درونی بوده است
همه انسانها به نوعی به دنبال وصل هیجانی هستند و رفتارهای استنکافی و ستیزه جویانه به قطع هیجانی منجر خواهد شد. انسانها به نسبت میزان شدت قطع هیجانی متفاوت تر عمل خواهند کرد و به هر اندازه که قطع هیجانی را بیشتر تجربه کنند، در ارتباطات خود بیشتر دچار فقر هیجانی خواهند شد. هرچه قطع هیجانی بیشتر شود، به همان میزان امنیت و آرامش درونی فرد در تعاملات درون فردی و برون فردی کمتر خواهد شد، در بعد روان شناسی دینی صرفاً ذهن عقل محور مطرح نیست و ذهن هیجان محور از اهمیت بالایی برخوردار است.
در روایات بسیاری نگاه با محبت به اعضای خانواده مانند نگاه کردن به کعبه است. در برخی دیگر از روایات نیز آمده پیغمبر(ص) وقتی برای خواندن نماز شب بیدار میشدند اگر همسرشان بیدار بود قبل از عبادت، کمی با او صحبت میکردند. تمام این روایتها بیانگر اهمیت حوزه ارتباطات درون فردی و برون فردی است. حضرت علی(ع) فرمودهاند پیامبر(ص) آنقدر در مورد حقوق همسایهها سفارش میکردند، این گمان پیش آمده بود که همسایگان هم ارث میبرند. برهمین اساس هر قدر ذهن هیجان محور کمتر مورد توجه قرار گیرد، آسیبها هم بیشتر خواهد شد.
وجوه تاثیر و تاثرات ذهن هیجان محور
نیاز به دوست داشتن و مورد محبت واقع شدن، از وجوه تاثیر و تاثرات ذهن هیجان محور است. این نیاز در آرامش و امنیت انسان نقش مهمی دارد. انسان هایی که کارهای بزرگ انجام داده اند، محور انگیزش آنها درونی بوده است و پایین آمدن میزان قدردانی و تشکر و امتنان در یک خانواده یا سازمان با بی انگیزگی و رخوت افراد نسبت مستقیم دارد. علامه مجلسی بحارالانوار را در 120 جلد نوشته است. ایشان برای نوشتن این کتابها، هزاران جلد کتاب مطالعه داشته است. همچنین علامه حلی و شیخ بهایی نیز با استفاده از انگیزش درونی خود توانستهاند کتب بسیاری را به نگارش درآورند. به هر میزان که انسان تلاش کند، توشه بیشتری هم به همراه خواهد داشت، معصوم (ع) فرمودهاند هر قدر توسعه اندیشه بیشتر باشد، جهشها نیز بیشتر خواهد شد.
از امام حسین(ع) نیز نقل شده که خدا کارهای بزرگ را دوست دارد، البته این امر از توجه خانوادهها و اهمیت آنها نمی کاهد بلکه هر قدر سازمانی در تشخیص محرکها و تشویقها فعالتر باشد، عدم احساس رضایت و کم کاری در مجموعه نیز کمتر خواهد شد. در خانواده هم همین قاعده حکم فرماست و هر قدر خانواده به فرزندان خود توجه بیشتری کند، در آینده شاهد پیشرفت بیشتری در میانشان خواهند بود. روایتهای بسیاری در حوزههای توجه و تشویق وجود دارد، عمق نگری به این موضوعات باعث میشود تا افراد از نظر عاطفی بیشتر تامین شوند. هر قدر در خانوادهها میزان تشکر و تشویق کم شود، در مقابل شاهد کاهش عملکرد و انگیزه افراد خواهیم بود لذا این طور میتوان نتیجه گرفت که جذب افراد به حوزههای تعامل، مستلزم توجه به عامل هیجانی و عاطفی آنهاست. مداخلات دینی و آثار روان شناختی در بهبود ارتباطات فردی و جمعی، نقش محوری ایفا میکند. امیرالمومنین(ع) نیز با مردم به اندازه عقل شان برخورد میکردند. به این ترتیب، این که ما بتوانیم مفاهیم را به اندازه درک و فهم مخاطب ارائه کنیم، اهمیت بسیاری در گیرایی آنها دارد.
همچنین نیاز به کنترل و اختیار از دیگر ابعاد تاثیر و تاثرات ذهن هیجان محور است. حرکت امام حسین(ع) زیباترین تجلی اختیار است. این حرکت نه از مستغرق بودن در روزمرگی، بلکه از بالاترین مدارج آگاهی و معرفت برخاسته بود و امام(ع) در نهایت آگاهی، زیباترین تجلیات خود، یعنی خانواده و فرزندان خود را در راه خداوند اهدا کرد.
«به حساب آمدن» از دیگر وجوه ذهن هیجان محور در ارتباطات انسانی است؛ هرچه این نیاز کمتر مورد توجه قرار گیرد، پویایی انسانها بیشتر دچار اختلال خواهد شد و این امر ناظر به اهمیت همراهی و درک مخاطب در ابعاد گوناگون شناختی و هیجانی است و با اکتفا به ذهن عقل محور، راه به جایی نخواهد برد. هر قدر انسانها احساس به حساب آمدن را کمتر تجربه کنند، دچار عدم پویایی میشوند. در احادیث آمده است زمانی که پیامبر(ص) برای نماز دیر آمدند، اصحاب نگران شده و به دنبالشان رفتند. آنها با صحنه جالبی روبه رو شدند زیرا رسول اکرم(ص) با کودکان مشغول بازی بودند. همین روایت نشان میدهد که پیامبر اسلام(ص) چقدر به کودکان اهمیت میدادند و همین توجه به کودکان باعث میشود تا آنها در سنین بالاتر به پذیرش مباحث دینی علاقه بیشتری نشان دهند.
در حوزه روان شناسی دینی توجه به ذهن هیجانی در تعاملات درون فردی و برون فردی از اهمیت بالایی برخوردار است، گسترش و عمق بخشیدن به تقوا موجب ارتباط پویاتر انسان با خود و دیگران خواهد شد. همچنین بالاترین تجلی معنوی انسان در نماز ظهور مییابد و با نظری کوتاه به جنبههای روان شناختی نماز، آثار ارتباطات معنوی در اجزای آن آشکار میشود. تمامی مراحل نماز بیانگر یکی از مباحث ارتباط جمعی است به عنوان مثال پس از اتمام نماز تمامی نمازگزاران با یکدیگر دست میدهند و برای یکدیگر دعای قبولی طاعات میکنند.
دعا با تقویت ذهن هیجانی و احساس است کمال در فرد، او را از سنگلاخ حرمان و نومیدی نجات میدهد و وارد مرحله امید و تحول درونی میکند. هرقدر حوزه تقوا گسترده تر باشد، به ارتباط و پویایی بیشتری نیاز دارد؛ همچنین تقوا در حوزه دینی بدون وجود ارتباط امکان پذیر نخواهد بود.