25 آبان 1396, 2:58
خداوند در آيه 25 سوره حديد مي فرمايد: لَقَدْ اَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَاَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَاَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَاْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ الله مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ؛ به راستي ما پيامبران خود را با دلايل آشکار روانه کرديم و با آنها کتاب و ترازو فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند، و آهن را که در آن براي مردم خطري سخت و سودهايي است، پديد آورديم، تا خدا معلوم بدارد چه کسي در نهان، او و پيامبرانش را ياري مي کند. آري، خدا نيرومند و شکست ناپذير است.
در اين آيه به صراحت از جدايي ناپذيري کتاب و ميزان سخن گفته شده است. درباره اينکه مراد از ميزان چيست مي توان دو قول را مطرح کرد: 1. مراد از ميزان همان نبوّت و وحي و عصمت و سيره و سنّت هر پيامبري باشد. در اين صورت ميزان بيان جزء پس از کل و براي تأکيد و اهتمام به آن خواهد بود؛ 2. مراد و مقصود از ميزان همان انسان کاملي است که به عنوان اسوه حسنه معرفي شده تا به عنوان معيار سنجش حق و باطل و درست و نادرست به آن مراجعه شود.
به نظر مي رسد که مراد و منظور همين اخير باشد؛ زيرا ادله تفسيري از سوي پيامبري که خود مفسر و مبين قرآن است، دلالت مي کند که مقصود، انسان کامل و معصوم (ع) است که معيار قرار مي گيرد و به عنوان ترازو و ميزان اعمال به کار مي رود. بنابراين، نمي توان گفت: حسبنا کتاب الله، کتاب خدا براي ما کافي و بس است؛ زيرا ميزان و ترازوي صحت فکر و عقيده و عمل، همان انسان معصوم است که خداوند به عنوان ميزان قرار داده است. به اين معنا که خداوند تنها کتاب الله از جمله تورات و انجيل و قرآن را نفرستاده است، بلکه به همراه آن انسان معصومي را نيز قرار داده تا با آن، عمل سنجيده و داوري شود. از همين رو ابوذر از قول پيامبر(ص) نقل مي کند: شنيدم هنگامي که پيامبر در حالت احتضار بود مي گفت: من به راستي ميان شما دو ثقل و بار سنگين کتاب الله و عترت خود اهل بيتم را گذاشتم؛ پس آن دو هرگز تا زماني که بر من بر سر حوض درآيند جدايي ندارند، مانند اين دو و حضرت(ص) دو انگشت اشاره خويش را جمع کرد و در کنار هم قرار داد و ميان آن دو مساوات قرار داد و فرمود: و نمي گويم مانند اين دو و ميان دو انگشت مياني و اشاره خويش مقارنت قرار داد؛ زيرا يکي از اين دو بر ديگري سبقت مي گيرد و بزرگ تر؛ بدانيد و آگاه باشيد که مثل آن دو در ميان شما همانند کشتي نوح است. هر کس بر آن نشست و سوار شد نجات يافت و هر کسي آن را ترک کرد و رها ساخت غرق شد. (دعائم الاسلام ، قاضي نعمان مغربي، ج 1، ص 28)
بر اين اساس، هر پيامبري يا وصي پيامبري در زمان خودش به عنوان ميزان مطرح بوده است؛ چنانکه پيامبر(ص) اميرمؤمنان علي(ع) وصي خويش را ميزان حق و باطل معرفي مي کند و مي فرمايد: عليٌّ مع الحقّ و الحقّ مع عليٍّ و لن يفترقا حتّي يردا عليّ الحوض يوم القيامة؛ «علي با حق است و حق با علي است، از هم جدا نميشوند تا در حوض کوثر پيش من آيند.» (بحارالانوار، ج 38، ص 27 - 40، به طور مشروح از شيعه و اهل سنت نقل کرده است، الغدير، ج 3، ص 176)
در سوره الرحمن خداوند مي فرمايد: ولاتطغوا في الميزان؛ طغيان مکنيد در ميزان. امام صادق(ع) فرمودند: ميزان ما اهل البيت هستيم.(روايات تفسيري) امام صادق(ع) هم چنين در تفسير آيه: هذا صِراطٌ عَلَي مُسْتَقِيمٌ (41/حجر) مي فرمايد: قَالَ هُوَ وَ اللَه عَلِيٌّ هُوَ وَ الله عَلِيٌّ الْمِيزَانُ وَ الصِّرَاطُ؛ به خدا سوگند او علي است و به خدا سوگند علي ميزان و صراط است. (تفسير اثني عشري؛ ج 7؛ ص111-110)
امروز امام زمان(عج)، هم صراط مستقيم الهي و هم ميزان و ترازوي الهي و هم شاهد و گواه امت است که مي بيند و در قيامت به عنوان شاهد گواهي مي دهد؛ زيرا هرگز کتاب الله بدون عترت طاهره و معصوم و انسان کامل و خليفه الهي و مفسر و مبين قرآن نيست و هرگز از هم جدايي ندارند.
روزنامه كيهان، شماره 21732 به تاريخ 4/7/96، صفحه 6 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان