قرآن و آيين پيامبر اسلام (صليالله عليه و آله)
جهاني است و به قوم و منطقة خاصي اختصاص ندارد.
بهترين
سند اين سخن، قرآن كريم است كه فرمود: « ما تو را بشارتدهنده و ترساننده، براى
عموم مردم فرستاديم». (سبا (34) آية 28)
نيز
فرمود: « ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم». (انبياء (21) آية 107) از اين
رو ميبينيم قرآن در دعوتهاي خود از لفظ «الناس» بهره گرفته و ميگويد: « اى
مردم، رسولى از جانب پروردگار شما به حق نزد شما آمده است. پس به او ايمان
بياوريد كه براى شما بهتر است». (نساء (4) آية 170)
قرآن
براي رساندن انسان به سعادت هميشگي نازل گرديده و در اين راستا كليات هر آن چه
براي رسيدن به اين هدف لازم بوده، بيان نموده است. به عبارت ديگر قرآن به عنوان
قانون اساسي اسلام دربرگيرنده مجموعهاي از اصول و ضوابط هماهنگ با خطرات انساني
است كه همواره بر تارك انديشهها چون خورشيدي ميدرخشد، و سعادت و عظمت را در گرو
آشنايي و عمل به قوانين خود ميداند. اصل عدالت و امانت، اصل كلي امر به معروف و
نهي از منكر، اصل مقابله به مثل در برابر متجاوزان، اصل مساوات مردم و تعيين معيار
امتياز از قبيل: علم و جهاد، نفي استبداد،
اصل عدم سلطه كافران بر مومنان، اصل صلح و اخوت، اصل بهرهبرداري از نعمتهاي
الهي، اصل وفاي به عقود، اصل توحيد به وحدت، اصل عدم حرج، و اصل پذيرش اختياري
دين، از جمله اصول كلي است كه قرآن بيان فرموده است. همچنين مقصود از اينكه قرآن كتابي براي همه
زمانها و همه دورههاست، اين است كه قواعد و قوانين و احكام و ارزشهاي اخلاقي و
معارفي كه در آن بيان شده، اختصاص به زمان و مكان و دوره خاصي از زندگي بشريت
ندارد، بلكه آنها جاودانه بوده و براي ملتي خاص يا دوره و زماني بويژه نيست. البته با توجه به اينكه قرآن داراي بطن بلكه
بطوني است، در اين كتاب الهي اشارات و اموري است كه اسرار و نهفتههايي كشف میكند
كه فهم عادي و متعارف نتواند آن را درك كند و علم اينگونه مسائل براي امامان معصوم
(عليهما السلام) و راسخون درعلم است.
قرآن برای
تمامی اعصار
دلايل
برون ديني و درون ديني زيادي بر اين نكته گواهي ميدهند كه در زير به برخي از آنها
اشاره ميكنيم:
1. كافي نبودن عقل براي برطرف كردن نياز هميشگي
بشر به هدايت.
الف.
بشر براي اين خلق شده كه با رسيدن به خدا به كمال برسد؛ پس بايد به اين سمت و سو
هدايت شود.
ب.
ابزارهاي موجود بشر از برآوردن تمام نيازهاي هدايتي او عاجز است.
ج.
اين نياز به گونهاي است كه در طول زمان و تمام اعصار پا بر جاست. از آنجايي كه
دين و قرآن براي برآورده ساختن نيازهاي هدايتي بشر آمده است، بايد پاسخگوي نيازهاي
هدايتي بشر تا روز قيامت باشد و اختصاصي به زمان پيامبر (صليالله عليه و آله)
نداشته باشد.
2. آياتي كه دلالت بر جامعيت قرآن ميكند:
آياتي
در قرآن وجود دارد كه بيان ميكند قرآن كتابي جامع است كه نيازهاي هدايتي انسانها
را پاسخگو است. اين آيات كه در زير به آنها اشاره ميگردد، اطلاق دارند و شامل
نيازهاي هدايتي همه انسانها در همه زمانها ميشوند:
1.
«مّا فرّطْنا فِي الكِتابِ مِن شيءٍ»[1]؛ ما در كتاب، بيان هيچ چيز را فرو گذار
نكرديم. مقصود از اينكه قرآن كتابي براي
همه زمانها و همه دورههاست، اين است كه قواعد و قوانين و احكام و ارزشهاي
اخلاقي و معارفي كه در آن بيان شده، اختصاص به زمان و مكان و دوره خاصي از زندگي
بشريت ندارد، بلكه آنها جاودانه بوده و براي ملتي خاص يا دوره و زماني بهويژه
نيست.
2.
[2]؛ و هيچ تر و خشكي نيست، مگر اينكه در كتابي روشن ثبت است. 3. [3]؛ پس داوري
جز خدا جوييم، با اينكه اوست كه اين كتاب را به تفصيل به سوي شما نازل كرده است؟
4.
[4]؛ سخني نيست كه به دروغ ساخته شده باشد، بلكه تصديق آنچه (از كتاب هايي) است
كه پيش از آن بوده و روشنگر هر چيزي است و براي مردمي كه ايمان ميآورند، رهنمود
و رحمت است.
5.
[5]؛ و ما بر تو اين قرآن را فرستاديم تا حقيقت هر چيز را روشن كند و براي
مسلمانان هدايت و رحمت و بشارت باشد.
گفتني
است كه اگر چه ظاهر اين آيات تمام نيازهاي بشر است اما اكثر مفسران بر اين باورند
كه مراد از اين آيات، جامعيت قرآن در بيان امور مربوط به هدايت است. اين گروه از
دانشمندان با توجه به قلمرو دين و هدف از نزول قرآن كريم، كه آن را مربوط به امور
هدايتي و ديني ميدانند، اطلاق آيات و جامعيت را قيد ميزنند. («تفسير نمونه»، ج
11، ص 361)
جاودانه
بودن دين اسلام
آياتي
در قرآن وجود دارد كه اسلام و فرمانهاي قرآن را جاودانه معرفي ميكنند؛ مانند:
زوال ناپذير و پر بركت است كسي كه قرآن را بر بندهاش نازل كرد تا بيمدهنده
جهانيان باشد. (آيه 1، فرقان) . بيترديد چيزي كه تا ابد استمرار دارد، بايد در
تمام اعصار به تمام نيازهاي انسان در زندگي فردي و اجتماعي، براي تحقق هدايت و
سعادت، پاسخ دهد.