دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اخلاق دینی

No image
اخلاق دینی

كلمات كليدي : اخلاق دینی، اخلاق سکولار، حسن و قبح عقلی، وحی، ثبات

اخلاق دینی

دین و اخلاق دو موضوعی هستند که تصور یکی بدون دیگری امکان‌پذیر نیست، یا حداقل می‌توان گفت تا چند قرن اخیر همیشه همراه هم مورد توجه قرار می‌گرفتند. به عبارت دیگر هر دینی آمیخته با اخلاق بوده و دستورات و قواعد اخلاقی نیز از دین منشعب می‌شدند، تا آنکه مساله اخلاق مستقل از دین و به اصطلاح سکولاریسم در اخلاق مطرح گردید. گرچه موضوع استقلال اخلاق از دین و اعتقادات دینی امر جدیدی نیست و از دیر زمان و از همان یونان باستان مورد توجه بوده است[1] لکن ادعای استقلال اخلاق از دین سابقه طولانی ندارد و حداکثر به دوران روشنگری و عصر رنسانس برمی‌گردد. از همین روست که تا کنون سخن گفتن از اخلاق دینی در حقیقت سخن گفتن از خود اخلاق تلقی می‌شده است، اما هم اکنون به سبب پیدایش گرایشات اخلاقی غیردینی که مدعی استقلال آن از دین شده‌اند اخلاق دینی نیز معنی روشن‌تری پیدا نموده است و می‌توان آن را به نحو واضح‌تری تعریف نمود.

با توجه به این نکته می‌توان اخلاق دینی را چنین تعریف کرد:

گرایشی است در اخلاق مربوط به چگونگی صفات، رفتارها و هنجارهای حاکم بر آنها، مبتنی بر دیدگاه دینی، که دین و گزاره‌های دینی را اصلی‌ترین مرجع برای تنظیم اصول اخلاقی دانسته و سعادت دنیوی و رفاه اجتماعی بشر و نیز رسیدن به سعادت اخروی را غایت مطلوب آدمی می‌داند.

از دیدگاه این مکتب آنچه برای انسان ارزش نهایی و حقیقی دارد رسیدن به قرب الهی است که در سایه زندگی معنوی و اخلاقی به دست می‌آید. بر اساس این دیدگاه رفاه دنیوی انسان مورد غفلت نیست، اما اصالت هم ندارد. بر این اساس اگر امر دایر بر فدا کردن رفاه دنیوی در برابر به دست آوردن سعادت اخروی باشد اخلاق دینی توصیه به فدا کردن رفاه دنیوی می‌نماید.

از آنجا که در اخلاق دینی مرجع اصلی و مورد اعتماد برای تشخیص گزاره‌های صحیح اخلاقی دین می‌باشد، وحی و روایات نقل شده از معصومین جایگاه ویژه‌ای دارند. در اخلاق دینی به مساله عقل و توانایی آن در شناختن ارزشهای اصلی اخلاق اهمیت داده می‌شود، تا جایی که بخش عمده‌ای از ادیان الهی مساله حسن و قبح را عقلی می‌دانند، اما از آنجا که تشخیص همه گزاره‌های اخلاقی و به خصوص تشخیص احکام موضوعات جدید و نیز تکلیف انسان در بیشتر موارد از عهده توانایی‌های عقل بیرون است رجوع به دین و گزاره‌های دینی جایگاه خاصی در اخلاق دینی دارد.

در میان متدینین گاهی اختلافاتی در مساله دینی بودن اخلاق وجود داشته است که مساله نظریه امر الهی یکی از مهمترین آنها است. در میان مسلمانان، اشاعره مشهور به پذیرش چنین دیدگاهی هستند. به اعتقاد ایشان تعریف خوب و بد تابع امر و نهی خداوند است، هم‌چنین این امر و نهی الهی است که موجب خوب یا بد شدن یک چیز می‌گردد؛ به نحوی که اگر امر و نهی خداوند متعال تغییر کند حسن و قبح آنها نیز تغییر می‌کند.[2] اما همان گونه که گفته شد دیدگاه صحیح در این مساله همان حسن و قبح عقلی است، در عین حال نیازمندی اخلاق به دین در موارد مختلفی است که در سطور ذیل به آنها خواهیم پرداخت.

نیازهای اخلاق به دین

1. نیاز آن به یافتن تعریفی صحیح و کامل از موضوعات و مفاهیم اخلاقی . به تعبیری گرچه می‌توان مفاهیم اخلاقی را بدون مراجعه به دین تعریف کرد ولی زمانی می‌توان تعریفی کامل و جامع از آنها ارائه داد که با توجه به سعادت حقیقی انسان که همان قرب الهی است صورت پذیرفته باشند.[3]

2. نیاز آن در توجیه منطقی گزاره‌های اخلاقی. بر اساس دیدگاه اخلاق دینی، گزاره‌های اخلاقی بدون پشتیبانی باورهای دینی توجیه منطقی خود را از دست داده و دچار سستی مبنا می‌گردند.[4]

3. نیاز به دریافت گزاره‌های اخلاقی و علم به آنهاست. به عبارت دیگر در دیدگاه اخلاق دینی گفته می‌شود بدون مراجعه به متون و متولیان دین نمی‌توان همه گزاره‌های اخلاقی را به صورت صحیح تشخیص داد.[5]

4. آخرین نیازی اخلاق به دین که طرفداران اخلاق دینی مدعی آن هستند نیاز آن به تضمین عمل به دستورات اخلاقی است. به اعتقاد ایشان بدون تشویق و تحذیری که دین ارائه می‌دهد انگیزه کافی برای عمل به دستورات اخلاقی برای اغلب انسانها به وجود نمی‌آید.[6]

برای شناخت بیشتر اخلاق دینی و تفاوت آن با اخلاق سکولار می‌توان ویژگی‌های چندی را برشمرده و بدین وسیله وجوه تمایز این دو اخلاق را بیشتر آشکار ساخت.

ویژگی‌های اخلاق دینی:

1. مهم‌ترین ویژگی اخلاق دینی این است که در آن، نه تنها در مسائل جزئی از دین کمک گرفته می‌شود؛ بلکه به اعتقاد طرفدار اخلاقِ دینی بدون اعتقادات صحیح دینی، منطقاً نمی‌توان اخلاق صحیحی پایه‌گذاری کرد.

2. در اخلاقِ دینی، علاوه بر توجّه به سعادت دنیوی، آخرت نیز در نظر گرفته شده و اصالت به آن داده می‌شود.

3.در اخلاقِ دینی، هدف اخلاق حفظ و تقویت فضایل پیشین و به وجود آوردن فضایلی جدید در انسان است، به گونه‌ای که آنها را به موجوداتی برتر و متعالی مبدل سازد.[7] علاوه بر آن در اخلاقِ دینی، برای حفظ و اشاعه عفّت عمومی، محدودیت‌های ویژه‌ای برای آزادی‌های انسان وضع شده و عمل بر خلاف آنها، غیراخلاقی تلقّی می‌شود.[8]

4. در اخلاقِ دینی، نیت یکی از عناصر مهمّ فعل اخلاقی است. به عبارت دیگر، برای اخلاقی بودن یک فعل، حسن فعلی کافی نیست؛ بلکه حسن فاعلی هم لازم است. اگر فعلی برای رضای خدا و قرب الهی صورت پذیرد ارزشمند، و در غیر آن صورت فاقد ارزش اخلاقی تلقی می‌گردد. یکی از نکات جالب توجّه در بررسی تطبیقی اخلاقِ دینی در ادیان مختلف، تشابه آنها در تعلیمات و دستورالعمل‌های اساسی اخلاق است. تقبیح قتل، جرح، اغفال، شکستنِ قسم شرعی و مانند آن؛ و از طرف دیگر، تحسینِ احسان به نیازمندان، نیکی به همسایه، گشاده‌دستی، صبر و مانند آن، مواردی است که در ادیان الهی کاملاً مشترک است،[9] بر خلاف اخلاق سکولار، در اخلاق دینی اصول و قواعد اخلاقی از ثبات و اطلاق برخوردارند. این ثبات از تاثیر واقعی رفتارهای اختیاری انسان بر هدف اخلاق که همان سعادت حقیقی است، ناشی می‌شود. البته در احکام فرعی و جزئی تا حدودی نسبیت و کثرت حاکم است، اما این کثرت ربطی به غیرواقع‌گرایی ندارد و اتفاقاً به دلیل واقع‌گرایی اخلاق دینی، چنین کثرتی حاکم می‌شود. به عنوان مثال راست‌گویی در برخی مواقع درست و در برخی مواقع نادرست محسوب می‌گردد. کثرت در این‌گونه موارد به خاطر تفاوت قیود و شرایطی است که باعث تغییر موضوع شده و ناگزیر حکم را تغییر می‌دهد.

5. ویژگی دیگر اخلاق دینی مقدس بودن آموزه‌های آن است. اساسا می‌توان گفت اخلاق دینی بدون معنویت و تقدس معنا ندارد. امر قدسی و دلبستگی به آن، از ارکان اخلاق دینی به شمار می‌روند؛ به همین دلیل مفهوم عشق نیز فقط در اخلاق دینی معنا پیدا کرده، ایثار و از جان‌گذشتگی در راه اهداف مقدس تنها در چنین اخلاقی مطرح می‌شوند.

>

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

و آبهای ساکن را به مواج سرکش برگردانید تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قله های بلند کوهها بالا آمدند امواج تند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا بردند تا جایی که از آن هفت آسمان پدید آمد.آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان بالا را مانند سقف استوار قرار داد.
مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

به عكس در جوامعي كه انسجام و هستي آنها را بايد پيوند دروني، بدون ارتباط با مبداء و مركز خارجي، تامين و تضمين كند، اولويت با نظام است . تازه آن نظام است كه جا و مكان و موقعيت فرد و جمع را در چهارچوب خود و در قلمرو خود مشخص مي كند . نظام حاكم بر فرد و جمع است و كيفيت و نوع حاكميت نظام بر فرد و بر جمع است كه سرنوشت مساله سابق الذكر، يعني اصالت فرد يا اصالت جمع را مشخص مي كند .
انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

نهج البلاغه یک شاهکار ادبی در تعلیمات اسلامی است که در آن توجه به عزّت و کرامت انسان و سلامت عقل و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان حکمت آمیز این کتاب که با عقل و اندیشه آدمی سروکار دارند حقایق بسیار متعالی و معانی بسیار ژرفی را در مورد شناخت خدا، انسان، و جهان با فصاحت و بلاغت تمام بیان می کنند و آگاهی های ارزشمندی را در هریک از این زمینه ها ارائه می دهند. خطابه ها احساسات راکد انسان را در جهت ستیز با فساد و تباهی و بی عدالتی بر میانگیزند، و موعظه ها انسان را از خواب غفلت بیدار و خطراتی را که می توانند دل و روان آدمی را ضعیف و بیمار کنند یادآور می شوند.

پر بازدیدترین ها

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

به عكس در جوامعي كه انسجام و هستي آنها را بايد پيوند دروني، بدون ارتباط با مبداء و مركز خارجي، تامين و تضمين كند، اولويت با نظام است . تازه آن نظام است كه جا و مكان و موقعيت فرد و جمع را در چهارچوب خود و در قلمرو خود مشخص مي كند . نظام حاكم بر فرد و جمع است و كيفيت و نوع حاكميت نظام بر فرد و بر جمع است كه سرنوشت مساله سابق الذكر، يعني اصالت فرد يا اصالت جمع را مشخص مي كند .
انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
No image

نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

و آبهای ساکن را به مواج سرکش برگردانید تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قله های بلند کوهها بالا آمدند امواج تند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا بردند تا جایی که از آن هفت آسمان پدید آمد.آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان بالا را مانند سقف استوار قرار داد.
Powered by TayaCMS