دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سراج انصاری (حاج مهدی)

No image
سراج انصاری (حاج مهدی)

كلمات كليدي : حاج سراج انصاري، مطبوعات، بي ديني، مبارزه

نویسنده : نفیسه شکور

"حاج مهدی سراج انصاری" فرزند "آیت الله آقا میرزا عبدالکریم کلیبری انصاری" در 3 فروردین 1275ه.ش مصادف با 7 شوال 1313ه.ق در نجف اشرف به دنیا آمد و پس از 8 سال به همراه خانواده راهی تبریز شد و در این شهر به تحصیل پرداخت و بعد از فراگیری آموزش‌های لازم، به کارهای تبلیغی مشغول شد.

وی در سال 1313ش پس از آشنایی با کسروی و نشریه او، "پیمان"، در تهران، در سال 1315ش به هنگام بازگشت به تبریز به منظور گفتگوهای دینی، اخلاقی و تاریخی، انجمنی تأسیس کرد؛ اما با سفر به عراق در پی تشدید مسئله کشف حجاب، باعث تعطیلی انجمن شد.

او پس از سکونت در کاظمین به تحصیل نزد "آیت الله هبة‌الدین شهرستانی" پرداخت و در کنار آن به تجارت مشغول شد. و در شهریور 1322 ش برای همیشه به ایران بازگشت.

سراج، دین را عامل حرکت و تکاپوی جامعه می‌دانست و معتقد بود که دین وسیله اصلاح فرد و اجتماع است و لذا باید در تمامی عرصه‌ها حتی سیاست، حضور داشته باشد. در واقع آرمان زندگی او دفاع از دین در برابر بدعت‌ها، خرافه‌ها و کجروی‌ها بود، از این رو وی در دو جبهه فعالیت می‌کرد: از یک سو، در برابر افراطیونی چون "کسروی"، "قلمداران" و ... که به نام اصلاح طلبی در دین و مبارزه با خرافات با اساس دین و مذهب مبارزه می‌کردند و از سوی دیگر، با حفظ حرمت مرجعیت و روحانیت برای مقابله با خرافات رایج در جامعه شیعی تلاش می‌نمود.[2] شعار وی این بود که:

«باید امروز مصلحین جامعه مسلمانان بکوشند و میان عموم فرق مسلمین رابطه برادری و هماهنگی را محکم نمایند و بدین وسیله مشت محکمی به دهان دشمنان اسلام بزنند».[3]

یکی دیگر از اندیشه‌های "حاج سراج"، سامان دهی به امور تبلیغات دینی به ویژه امور مربوط به روحانیت و مساجد بود. او بر نقش همه طبقات و اقشار اجتماع در حفظ سازمان دینی جامعه تأکید داشت.[4]

"حاج سراج" برای رسیدن به اهدافش بیشتر به نشریه متکی بود لذا پا به عرصه مطبوعات نهاد. اساساً آنچه که مرحوم "سراج" را در این مسیر قرار داد، مبارزه با رواج بی‌دینی در سطح جامعه ایرانی پس از شهریور 1320 بود.[5] بدین ترتیب در هفته نامه هراز، سلسله مقالات «مدعی پیامبری» را بر علیه "کسروی" نوشت که بعدها با عنوان «نبرد با بی‌دینی» به صورت کتاب درآمد. سپس در نشریه آیین اسلام مقالاتی را با عنوان «شیعه چه می‌گوید» در دفاع از مرام تشیع و بر ضد شیعیگری "کسروی" به چاپ رسانید. او مدتی نیز با نشریه دنیای اسلام همکاری نمود.[6] و در این اثنا به منظور هماهنگی مطبوعات دینی و جذب سرمایه به این حوزه، تلاش کرد تا شرکت سهامی مطبوعات دینی تأسیس کند.

"حاج سراج" علاوه بر فعالیت‌های علمی، برای نجات جوانان از گرداب تبلیغات "کسروی" و امثال او، با حمایت جمعی از علما و متدینین تهران «جمعیت مبارزه با بی دینی» را در سال 1323ش بنیان نهاد؛[7] و پس از مدتی سازمان «اتحادیه مسلمین» را با وظایف گسترده‌تر در سال 1324ش تأسیس نمود.[8] و در کنار آن از مرداد 1327ش ماهنامه‌ای با عنوان مسلمین منتشر کرد، که میدان عرضه اندیشه‌های مختلف شد.[9]

آثار "حاج سراج" به صورت کتاب و بیشتر در قالب مقاله بوده است. در این میان مقالاتی نیز وجود دارند که با اسم یا بدون اسم ایشان در نشریات مختلف چاپ شده است.[10] بعضی از آثار ایشان عبارتند از:

1)نبرد با بی‌دینی؛(درباره کسروی)

2)شیعه چه می‌گوید؟(نقد کتاب «شیعیگری» کسروی)

3)دین چیست و برای چیست؟(پاسخ به این توهم است که دین در زمره خرافاتی است که در عصر جدید از میدان علم و دانش حدف شده است.)

4)در پیرامون ماتریالیسم یا منشأ فساد؛(نقدی بر مارکسیسم در جامعه ایران از منظر اجتماعی و فلسفی)

5)خرد چیست خردمند کیست؟ (نقش خرد در زندگی)

6)سراج المجالس؛(مشتمل بر نکات اخلاقی و تاریخی که برای استفاده اهل منبر نگاشته شده است.)

7)مقالات

8)قهرمان تاریخ اسلام/تاریخ جاهلیت(تاریخ تفصیلی اسلام)

حاج مهدی سراج انصاری" پس از عمری فعالیت در حوزه فرهنگی و مطبوعاتی، در 8 شهریور 1341ه.ش مصادف با 18 ربیع الاول1381ه.ق به طور ناگهانی و گویا بر اثر سکته قلبی درگذشت و در قبرستان بقیع قم به خاک سپرده شد.

مقاله

نویسنده نفیسه شکور
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

و آبهای ساکن را به مواج سرکش برگردانید تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قله های بلند کوهها بالا آمدند امواج تند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا بردند تا جایی که از آن هفت آسمان پدید آمد.آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان بالا را مانند سقف استوار قرار داد.
مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

به عكس در جوامعي كه انسجام و هستي آنها را بايد پيوند دروني، بدون ارتباط با مبداء و مركز خارجي، تامين و تضمين كند، اولويت با نظام است . تازه آن نظام است كه جا و مكان و موقعيت فرد و جمع را در چهارچوب خود و در قلمرو خود مشخص مي كند . نظام حاكم بر فرد و جمع است و كيفيت و نوع حاكميت نظام بر فرد و بر جمع است كه سرنوشت مساله سابق الذكر، يعني اصالت فرد يا اصالت جمع را مشخص مي كند .
انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

نهج البلاغه یک شاهکار ادبی در تعلیمات اسلامی است که در آن توجه به عزّت و کرامت انسان و سلامت عقل و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان حکمت آمیز این کتاب که با عقل و اندیشه آدمی سروکار دارند حقایق بسیار متعالی و معانی بسیار ژرفی را در مورد شناخت خدا، انسان، و جهان با فصاحت و بلاغت تمام بیان می کنند و آگاهی های ارزشمندی را در هریک از این زمینه ها ارائه می دهند. خطابه ها احساسات راکد انسان را در جهت ستیز با فساد و تباهی و بی عدالتی بر میانگیزند، و موعظه ها انسان را از خواب غفلت بیدار و خطراتی را که می توانند دل و روان آدمی را ضعیف و بیمار کنند یادآور می شوند.

پر بازدیدترین ها

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

نهج البلاغه یک شاهکار ادبی در تعلیمات اسلامی است که در آن توجه به عزّت و کرامت انسان و سلامت عقل و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان حکمت آمیز این کتاب که با عقل و اندیشه آدمی سروکار دارند حقایق بسیار متعالی و معانی بسیار ژرفی را در مورد شناخت خدا، انسان، و جهان با فصاحت و بلاغت تمام بیان می کنند و آگاهی های ارزشمندی را در هریک از این زمینه ها ارائه می دهند. خطابه ها احساسات راکد انسان را در جهت ستیز با فساد و تباهی و بی عدالتی بر میانگیزند، و موعظه ها انسان را از خواب غفلت بیدار و خطراتی را که می توانند دل و روان آدمی را ضعیف و بیمار کنند یادآور می شوند.
انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

به عكس در جوامعي كه انسجام و هستي آنها را بايد پيوند دروني، بدون ارتباط با مبداء و مركز خارجي، تامين و تضمين كند، اولويت با نظام است . تازه آن نظام است كه جا و مكان و موقعيت فرد و جمع را در چهارچوب خود و در قلمرو خود مشخص مي كند . نظام حاكم بر فرد و جمع است و كيفيت و نوع حاكميت نظام بر فرد و بر جمع است كه سرنوشت مساله سابق الذكر، يعني اصالت فرد يا اصالت جمع را مشخص مي كند .
Powered by TayaCMS