نویسنده: علی پوریا
ایمان چیزی جز محبت نیست؛ البته کمال ایمان در نفی و اثبات است. این را به سادگی میتوان از لا اله الا الله به دست آورد که راه رستگاری را تبیین میکند. از این رو در برخی از روایات به دو بعدی بودن ایمان در نفی و اثبات اشاره شده و آمده است: هل الایمان الاالحب و البغض؛ ایمان جز حب و بغض نیست. بر این اساس یکی از مسائل کلیدی در فرهنگ اسلامی تولی و تبری است.
به سخن دیگر، انسان همان اندازه که به چیزی محبت و مهر میورزد به همان اندازه از ضد آن نفرت و بیزاری دارد و نمی توان مهر و محبت به چیزی را با محبت به ضد آن جمع کرد. اگر انسان به کمال گرایش داشته و کمالات محبوب اوست، به همان اندازه نسبت به نواقص، بیزاری و نفرت دارد و هیچ گونه گرایشی نسبت به آن در خود نمیبیند.
محبت پیامبر(ص) محور ایمان
پیامبر (ص) تجسم اسمای الهی و صورت کاملی از آن است. اگر خداوند بخواهد به شکل و صورتی درآید، پیامبر گرامی (ص) همان صورت کامل است. اگر خداوند در آینه خلقت و آفریده ها تجلی کند، پیامبر(ص) همان آینه تمام نمای خداوندی و صورت و وجه الله میباشد. این گونه است که تمام حقیقت ذات (هو) در الله بروز و ظهور میکند و پیامبر(ص) صورت و وجه الله همان میشود.
در این حالت، سجده بر انسان کامل، به معنای سجده بر وجه الله و صورت مجسم خداوند است. اما سؤال این است که چگونه جایزه شده تا انسان ها بر کعبه سجده برند و آن را به عنوان نمادی وجه الله بپذیرند اما انسان کامل مسجود نشود؟ در حالی که در وجه الله بودن انسان هیچ شک و شبهه ای نیست، زیرا صورت کاملی از حقیقت الله است. میگویند: علت سجده به سوی خانه آن است که باطن آن توجه به ولی الله است که صورت کامل و وجه الله تمام است. پس همان گونه که همه هستی بر انسان کامل سجده برده و به فرمان الهی تحت تسخیر او قرار گرفته تا به کمال شایسته و بایسته خودشان دست یابند، همه انسان ها میبایست حقیقت و باطن کعبه یعنی انسان کامل را مسجود خویش قرار دهند.
اما از آن جایی که انسان سخت به گمراهی تمایل مییابد، لازم است تا بر این حقیقت، پوششی چون کعبه نهاده شود تا حقیقت نه گم شود و نه مورد سوء استفاده قرار گیرد. با این همه حکم الهی بر این قرار گرفت تا هر که اطاعت خداوندی میخواهد باید از انسان کامل اطاعت برد؛ چنان که هر آفریدهای دیگر میبایست در مسیر کمال خویش و رسیدن به خداوند از مسیر انسان کامل به این حقیقت دست یابد.
خداوند در اشکال گوناگون و عبارات مختلف و متنوع، این حقیقت را بیان داشته است. از جمله در آیه 31 سوره آل عمران از زبان وجه الله و صورت کامل الهی، حضرت ختمی مرتبت (ص) میفرماید: ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله، اگر خداوند را دوست میدارید و او محبوب شماست، از من پیروی کنید تا شما نیز محبوب خداوند گردید.
محبت پیامبر، راهکار رسیدن به کمال
پس راه دست یابی به حقیقت کمالی و متاله شدن تنها از راه محبت پیامبر(ص) میگذرد. از این رو خداوند او را مسیر رسیدن به هر کمالی و راه بازگشت به خود معرفی میکند که مقام فناء فی الله و لقاءالله است: الی ربک الرجعی؛ چنان که آن حضرت پایان مسیر کمالی هر موجودی از جمله بشریت است؛ زیرا کسی نمی تواند برتر از پیامبر (ص) باشد و وجه الله را تحقق بخشد: الی ربک المنتهی.
این محبت میبایست دایمی و همیشگی باشد و رحلت پیامبر (ص) هیچ تأثیری در آن نداشته باشد؛ زیرا حقیقت محمدی و نور ایشان در نفس آن حضرت، یعنی در امیرمؤمنان علی (ع) ادامه دارد (آل عمران، آیه 61) و آن نیز اکنون در شکل مهدوی (عج) بروز و ظهور یافته است.
کسانی که رفیق و هم سفر محبت میشوند، حضرت پیامبر (ص) در اشکال گوناگون با ایشان رفیق و همراه است تا آنها را به مقام منتهای رجعت و سفر برساند. (نساء، آیه 69) پس هر که محبت خدا را دارد، محبت پیامبر (ص) را دارد و از طریق اتباع و اطاعت، این محبت را بروز و ظهور میدهد و کسی که محبت و اطاعت پیامبر (ص) را پذیرفته، پس از هجران و رفتن ظاهری آن حضرت (ص) به اهل بیت نور (ع) توسل میجوید (بحار الانوار، ج 8، ص 188) و همان مسیر کمالی شدن را میپیماید. در این راه کمالی میبایست نخست از خود و اهل بیت خویش بگذرد تا اهل بیت پیامبر (ص) و پیامبر (ص) از خودش و اهل بیت خودش محبوب تر باشد و جان خویش و خاندان خویش را فدای آنان سازد. اگر کسی فنای خود و اهل بیت خویش را در پیامبر (ص) و اهل بیت پیامبر (ص) تجربه نکند، چگونه میتواند مدعی فنای در ذات الهی شود؟ زیر گام نخست رجعت، فنای در پیامبر (ص) و اهل بیت اوست که منتهای سیر آدمی است.
از این رو پیامبر (ص) میفرماید: لایومن عبد حتی اکون احب الیه من نفسه و یکون عترتی احب الیه من عترته و یکون اهلی احب الیه من اهله و یکون ذاتی احب الیه من ذاته؛ ایمان بنده ای کامل نمی شود؛ مگر این که من نزد او از خودش محبوب تر باشم و عترت من نزد او محبوب تر از عترت خودش باشد و اهل بیت من پیش او از اهل بیت خودش و ذات من پیش او محبوب تر از ذات خودش باشد. (بحارالانوار، مجلسی، ج 17، ص13)
این حدیث در حقیقت ترجمه این آیه است که میفرماید: النبی اولی بالمومنین من انفسهم؛ پیامبر اولی از مؤمنین به جانهای خودشان است. (احزاب، آیه 6) پس اگر کسی محبت ایشان را بر محبت به خود و خاندانش ترجیح ندهد بویی از حقیقت ایمان نبرده است. بنابراین هیچ کس حق ندارد جان را برتر و بالاتر از جان جانان بداند؛ چرا که ایمان واقعی در این است که جان خویش را فدای جان جانان نماید که پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) ایشان است.