دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

محمد مؤمن قمی (دانش زاده)

محمد مؤمن قمی (دانش زاده)
محمد مؤمن قمی (دانش زاده)

محمّد مؤمن

(متولّد: 1316ش.)

عنوان مقاله: آیت ایمان

نویسنده: سعید عباس زاده

تولّد

آیت الله محمّد مؤمن، روز پنج شنبه 23 دى ماه 1316ش. در خانواده اى مذهبى در شهرستان قم پا به عرصه وجود نهاد.[1] پدرش مرحوم حاج عباس مؤمن، فردى سرشناس و مورد اعتقاد به شمار مى آمد و مادرش نیز زنى پرهیزکار و از خویشان (دختر عموى) وى بود. آیت الله مؤمن مى گوید:

«پدر و مادرم هر دو متدین و علاقه مند به اسلام و مذهب و ائمه(علیهم السلام) بودند و من در یک خانواده متدین و کشاورز پرورش یافتم.»

نیاکان

نیاکان آیت الله مؤمن در شهر قم زندگى کرده اند هر چند به روایتى اجداد وى در اصفهان زندگى کرده اند. شهرت این خانواده، به مؤمن به این جهت بوده که پدربزرگ وى انسانى دیندار و با ایمان بوده است:

«آنچه که من مى دانم، همه اینها قمى بودند. پدربزرگ پدرمان و مادرى مان هم که اصلاً من ندیده ام، شنیده ام که از قم بوده اند. یکى از پدربزرگ هایم مى گفت: پدربزرگ هاى ما از جاى دیگر، شاید از اصفهان آمدند. من هیچ خبر ندارم. آنچه که براى ما گفته شده و معروف بوده، ما به اصطلاح خودمان و پدر بزرگمان، همه شان از قم بودند و ساکن قم بودند. پدربزرگ هاى من، آدم هاى سالمى بودند، مخصوصاً پدر پدرم و پدر مادرم اینها آدم هاى متدیّن خوبى بودند... . پدربزرگ ما معروف به مؤمن بود شاید به این جهت بود که ایشان آدم صالحى بودند. از این جهت، هم، پسرهاى ایشان به مؤمن معروف شدند و این شهرت در خانواده ما ماند.[2]

تحصیل

آیت الله مؤمن تحصیلات مقدماتى را از مکتب خانه آغاز کرد. در محله باغ پنبه قم (خیابان نوزده دى) مکتبى دایر بود و استادان خوبى در آنجا به تدریس و پرورش کودکان مشغول بودند. آیت الله مؤمن در این مکتب به فراگیرى قرآن اشتغال داشت:

«چند سالى در مکتب خانه هایى که در قم بود، آنجا فرستاده شدم و تحصیلات ابتدایى خود را شروع کردم. استادى داشتم که در همین محل باغ پنبه که الان هم ساکن هستیم، سکونت داشت مقدارى قرآن را یا همه قرآن را در خدمت ایشان بودم. ایشان از دنیا رفت و من استاد دیگرى که او هم مکتب دار و بسیار شخص شریفى بود، خدمت ایشان رفتیم و یکى دو سال هم آنجا بودم که در سنّ 11 یا 12 سالگى مرا به دبستان گذاشتند. دبستان هایى که در قم بود، نوعاً دولتى بودند ولى یک دبستانى اسلامى بود من به همین دبستان رفتم. خاطرم هست که به جهت همان معلومات مکتبى که داشتم، پذیرفتند که من در کلاس چهارم باشم».

آیت الله مؤمن تا سال سوم دبیرستان ادامه تحصیل داد و پس از حدود سال 1332ش. به تحصیل علوم دینى روى آورد. در دو سال اوّل تحصیل علوم دینى، ادبیات عرب، معالم الاصول و بخش زیادى از مطول را خواند و به دلیل تنگى معیشت خانواده، چند سالى به تدریس در دبیرستان مشغول شد و بعد به طور رسمى درس هاى حوزوى خود را ادامه داد.

«در مدرسه اى که بودم، مرا به کار گماشتند مدتى مشغول تدریس شدم. دو سال گذشت، به زحمت پدرم موافقت کرد که طلبه رسمى بشوم که شاید این از سال 1334 باشد که درس طلبگى را رسماً شروع کردم. یادم هست که شرح لمعه را در آن سال در مدرسه فیضیه، در درس آیت الله محمّدتقى ستوده شرکت کردم. به زودى توانستم جلدین شرح لمعه را به استثناى کتاب دیات و قوانین، در طى یک سال و مکاسب و رسائل شیخ انصارى را طى دو سال فرا بگیرم و به زودى پاى درس بزرگان حوزه علمیه حاضر شدم».[3]

استادان

آیت الله مؤمن بخش زیادى از شرح لمعه (فقه) و قوانین (اصول) را نزد آیت الله ستوده و قسمتى را از آیت الله شیخ مهدى باقرى کنى فرا گرفت و کفایه را نزد آیت الله سیّد محمّدباقر سلطانى آموخت و در این مدّت با آیت الله سیّد حسن طاهرى خرم آبادى، حاج آقا مصلحى اراکى(فرزند مرحوم آیت الله اراکى) هم مباحثه بوده است. آیت الله مؤمن، مدتى در درس آیت الله بروجردى شرکت جست و پس از آن مدت زیادى از عمر خود را در محضر امام خمینى در راه فراگیرى علوم و معارف دینى صرف کرد.

«در اصول امام خمینى نیز شرکت مى جستم و چند ماهى هم در درس فقه مرحوم آیت الله حاج آقا حسین بروجردى حضور پیدا کردم سپس به درس خارج فقه حضرت امام (ره) که مکاسب محرمه را شروع فرموده بودند، شرکت کردم و تا زمانى که ایشان در قم مشرف بودند، در درس خارج فقه (مکاسب محرمه و بیع) و اصول ایشان مرتّب شرکت مى کردم و بحمده تعالى، اساس و پایه فکر استنباطى فقه و اصولم را از آن بزرگوار فرا گرفتم».[4]

وى پس از امام خمینى، از محضر آیت الله سیّد محمّد محقّق داماد و آیت الله آقا مرتضى حائرى بهره برده و مدّت کوتاهى نیز از درس فقه آیت الله گلپایگانى و آیت الله اراکى و نیز از درس اصول آیت الله آقا محسن فرید اراکى استفاده نمود و در اواخر سال 1342ش. به نجف اشرف مشرف شد و حدود شش ماه در بحث هاى خارج فقه آیت الله خویى و شیخ حسین حلّى و نیز در درس خارج اصول آیت الله سید محمود شاهرودى شرکت کرد.

آیت الله مؤمن، بخش زیادى از شرح منظومه سبزوارى را نزد آیت الله حاج آقا مصطفى خمینى فراگرفت، سپس الهیات شفا و همچنین قسمت عمده اسفار را از محضر علاّمه طباطبایى بهره برد و چند سالى نیز در درس تفسیر آن بزرگوار حضور یافت.[5]

«براى بحث هاى بالاتر، ابتدا الهیات شفا را نزد مرحوم علاّمه طباطبایى خواندم. این درس شفا را مرحوم علاّمه طباطبایى در ایّام حیات آیت الله بروجردى فرمودند. محل تدریس ـ حدود 11 صبح ـ مسجد سلماسى بود. مجموع این الهیات، دو سال طول کشید. پس از فوت مرحوم بروجردى، مجددً ایشان اسفار را از جلد اوّل شروع کردند. من در بحث اسفار ایشان هم شرکت کردم. مرحوم علامه طباطبایى مکرر تدریس اسفار داشتند. حاشیه عمیقى هم مى فرمودند. با توجه به احاطه اى که نسبت به مسائل فلسفى داشتند، مطالب مرحوم آخوند ملاّصدرا را بیان مى فرمودند و نظر خودشان را نیز مى گفتند. چند سالى ج 1 و 2 و 3 اسفار را در حضور ایشان خواندیم و جلد ششم و هفتم اسفار در مباحث الهیات به معناى الاخص نیز شرکت مى کردیم.

آن وقت که درس فلسفه ایشان مى رفتیم، در تفسیر ایشان نیز شرکت مى کردیم.»[6]

آیت الله مؤمن درباره دیگر درس هایش چنین مى گوید:

«رسائل و مکاسب و کفایه را عمدتاً با حضرت آیت الله حاج میرزا ابوالحسن مصلحى اراکى (فرزند مرحوم اراکى) مباحثه مى کردیم و براى این که بحث ما دقیق تر باشد، از نوشته هایى که آیت الله اراکى داشتند، در کنار درس استفاده مى کردیم. کیفیّت تحصیل ما در سطح تحصیل، عمیق و قوى بود. در فلسفه با دوستان متعدّدى مباحثه کردیم و همین مباحثه باعث شد که بر قسمت زیادى از اسفار حواشى بزنم و این حواشى را در کتاب خودم که هفت جلدى بود، هنوز دارم. درس خارج فقه و اصول را با عدّه اى از فضلا و علما مباحثه داشتم و بیشتر با آیت الله سیّد حسن طاهرى خرم آبادى و مقدار زیادى را با برادر بزرگوار، حضرت آیت الله حاج سیّد محمّد حسینى کاشانى بحث مى کردیم و چند سالى مرحوم ربانى املشى در بحث ما شرکت مى کرد. مدتى مرحوم شهید حیدرى نهاوندى در بحث ما شرکت مى کرد و استاد بزرگوار حاج شیخ حسن آقا تهرانى سال هاى متمادى در بحث فقه و اصول ما شرکت مى کردند. مثلاً سعى مى کردیم در مباحثه از گفته هاى علما و از کتاب هاى متعدد در بحث استفاده کنیم و سعى مى کردیم گفته هاى آنها را دقیق مورد ارزیابى قرار دهیم. در واقع خودمان یک اجتهاد مستقلّى داشتیم که بحث ما را این گونه پیش مى برد».[7]

حضور در جلسات پربار استادان بزرگ حوزه علمیه قم، از آیت الله مؤمن، استادى مسلّم ساخت. وى به سرعت مراحل و مدارج علمى را سپرى ساخت، در عرض و عمق مطالب نیز به مطالعه مى پرداخت و با مباحثه با افراد ممتاز و برجسته حوزه، هر چه بیشتر کیفیت اجتهاد و استنباط خویش را نیز ارتقا مى بخشید. وى درباره معیار و علاقه اش به درس برخى از استادان مى گوید:

«بعد از درس امام، در درس آقاى داماد که درس محقّق پرورى بود، شرکت کردم و تا آخر مباحث اجتهاد و تقلید، در محضر ایشان بودم. بعد از فوت ایشان، در درس فقهى آیت الله العظمى مرتضى حایرى، فرزند ارشد شیخ عبدالکریم حایرى (قدس سره)مؤسّس حوزه علمیّه شرکت کردم که تا سال 52 ادامه داشت ولى درس اصول را خودمان با دوستان مباحثه کردیم و نیازى به استاد نبود. من موفق شدم آن مباحث را بنویسم».

مسند تدریس

آیت الله مؤمن از سال 1353ش. صاحب کرسى تدریس در حوزه علمیه قم گردید. وى چندین دوره رسائل و مکاسب، شرح تجریدالاعتقاد، بدایة الحکمه و نهایة الحکمه و بخشى از اسفار را تدریس کرده است و تدریس برخى از این درس ها توسط ایشان هم اکنون نیز ادامه دارد. وى در این باره مى گوید:

«در سال 1362ش. به تدریس خارج اصول فقه پرداختم که یک دوره کامل آن نُه سال به طول انجامید و اکنون نیز مشغول ادامه دوره دوم هستم همچنین توفیق یافتم کتب متعددى از معاملات تحریر الوسیله امام خمینى و همچنین کتاب قضا و شهادات و عمده حدود آن را به صورت درس خارج فقه تدریس کنم. از کارهاى دیگرم در زمینه تدریس، این بود که توفیق داشتم چند سالى مسائل مستحدثه را به صورت بحث خارج فقه ]بیان کنم[ و نیز به تدریس خارج فقه اشتغال ورزم».[8]

تدریس مباحث مستحدثه توسط آیت الله مؤمن از این جهت حائز اهمیت است که وى به همراه تعداد محدودى از عالمان و استادان بزرگ نسل انقلاب، با تبیین مواضع و دیدگاه هاى اسلام در خصوص مسائل نوین سیاسى، اجتماعى و قضایى به یارى انقلاب و حکومت نوپاى اسلامى ایران شتافت. وى پس از پیروزى انقلاب اسلامى در مدرسه عالى قضایى، به تدریس مباحث قضایى و حقوقى پرداخت. و با طرح قوانین و مقررّات اسلامى، در پایه گذارى و جایگزینى قوانین اسلام به جاى قوانین نظام گذشته، نقشى اساسى ایفا کرد.

آثار علمى

از آیت الله مؤمن تا کنون آثار ارزشمندى به چاپ رسیده و اکنون بخشى از آثار وى به عنوان پشتوانه علمى، فقهى و فرهنگى از سوى بسیارى از مراکز و نهادها مورد استفاده قرار گرفته است. این آثار را مى توان در مباحث فقهى و اصولى، به ویژه بحث قضا و حدود اسلامى، مباحث علمى و فلسفى و پاسخ به پرسش ها و نیازهاى جامعه کنونى دانست. وى درباره آثار علمى اش مى گوید:

«قسمت مهمى از تقریرات درس هاى اصول، مکاسب محرمه و بیع حضرت امام خمینى را به رشته تحریر درآوردم و آن گاه نظریات خودم را به صورت پاورقى مطرح کردم. همچنین قسمتى از تقریرات بحث صوم و صلات مرحوم آیت الله دامادرا به همان سبک تقریر کردم. کتابى در اصول نگاشتم که یک دوره کامل اصول فقه استدلالى است و تسدیدالاصول نام دارد. همچنین رساله هاى متعدد دیگرى درباره مسائل مستحدثه دارم که بیش از ده رساله آن به چاپ رسیده است. رساله نسبتاً مفصّلى در موضوع ولایت امام و پیامبر بزرگوار سلام الله علیه براى قانون گذارى کلى و نیز ولایت امام و پیامبر بزرگوار سلام الله علیه بر امر قانون گذارى کلى و نیز ولایت امر آنان بر جامعه اسلامى، به طورى مبسوط نگاشته ام که بیش ترین بخش آن (در حدود 350ص) در مجموعه آثار چاپ شده کنگره دوم جهانى امام رضا(علیه السلام) (جلد دوم) به چاپ رسیده است و همچنین شرح نسبتاً مختصرى به کتاب قضا و شهادات و حدود تحریرالوسیله تا آخر بحث سرقت نوشته، به اسفار و شواهد ربوبیه نیز حاشیه زدم.»[9]

آثار علمى آیت الله مؤمن عبارتند از:

1. تقریر مباحث فقه امام خمینى و آیت الله محقّق داماد.

2. تسدیدالاصول که یک دوره کامل اصول فقه استدلالى است.

3. تألیف رساله هاى متعددى درباره مسائل مستحدثه که بیش از ده رساله آن به نام کلمات سدیده به چاپ رسیده است.

4. تألیف رساله نسبتاً مفصلى در موضوع ولایت امام و پیامبر بزرگوار(صلى الله علیه وآله)، دو جلد.

4. شرح نسبتاً مختصرى بر کتاب قضا، شهادات و حدود تحریرالوسیله تا آخر بحث سرقت.

6. حاشیه بر اسفار وشواهد الربوبیه.[10]

همچنین از استاد مؤمن، مقالاتى به شرح زیر در نشریه هاى متعدد به چاپ رسیده است:

1. بحثى پیرامون تلقیح و حکم شرعى آن، در مجله فقه اهل بیت.

در این مقاله ادله جواز و یا عدم جواز تلقیح مصنوعى و مسئله بارورى در رحم زن، بررسى شده و ابعاد آن نیز مورد بحث قرار گرفته است.

2. حکم شرعى کودکان به وجود آمده از طریق تلقیح مصنوعى، در مجله فقه اهل بیت.

3. دیدگاه فقها درباره عدّه زنانى که عادت ماهانه ندارند، در مجله فقه اهل بیت.

4. تبیین فتوایى درباره اخذ تابعیت کشورهاى غربى توسط مسلمانان، در مجله التّوحید.

5. بررسى شرایط و حدود تجدید نظر در حکم حاکم شرعى از دیدگاه فقه، در روزنامه رسالت.

6. بررسى مبناى فقهى و حقوقى تجدید نظر در احکام دادگاه، در روزنامه سلام.

7. رابطه حکومت اسلامى با حکومت دموکراسى، در روزنامه اطلاعات.

8. گفتارى پیرامون تشکیل دادگاه ویژه روحانیت، روزنامه جمهورى اسلامى.

9. تحلیل و بررسى قانون عملیات بانکدارى بدون ربا در سیستم بانکى کشور، روزنامه رسالت.

10. حکم شرعى خرید مشروبات الکلى و گوشت خوک و استفاده از آن براى دارو، مجلّه رسالة الثّقلین.

11. مقالاتى درباره کالبد شکافى، احکام شرعى حجاب، رؤیت ماه و... .

زندگى سیاسى

آیت الله مؤمن از پرورش یافتگان مکتب امام خمینى است. وى از ابتداى نهضت اسلامى همراه و همگام انقلاب بوده است. مبارزات وى از سال 1341ش. به ویژه بعد از تبعید امام خمینى آغاز شد. قبل از تبعید امام خمینى، فعّالیت هاى وى به طور عمده سخنرانى و بازگویى واقعیت ها و رساندن اعلامیه هاى علما و در رأس آنها اعلامیه هاى امام خمینى به مردم بوده است. پس از تبعید امام به ترکیه، وى به اتّفاق سایر همرزمان با تحصّن در منزل مراجع در قم، زمینه انتقال امام از ترکیه به نجف اشرف را فراهم ساختند. فعالیّت دیگر وى زنده نگه داشتن یاد امام خمینى و استمرار بخشیدن به حرکت هاى انقلابى آن رهبر فرزانه انقلاب اسلامى بوده است. وى در این مدت، با برگزارى جلسات، ضمن آگاهى بخشیدن به طلاّب و دیگر افراد جامعه، در برخى مواقع به عنوان رابط بین حوزه علمیه عراق و ایران پیام هایى را از ایران به عراق و از عراق به ایران منتقل مى کرد و در این راه کوشاه بود.

در پى این حرکت ها بود که به جرم بر هم زدن امنیّت شهر و به بهانه اخلال در تحصیل طلاّب علوم دینى، وى و 25 نفر دیگر از طلاّب و روحانیّون فاضل، در 19 فروردین 1353 ش. دستگیر و پس از آن به منطقه شهداد کرمان تبعید شدند. مدّت تبعید وى در شهداد سه سال طول کشید و پس از آن مدت هشت ماه در تویسرکان به حالت تبعید به سر برد و در فروردین سال 56ش. به قم بازگشت. وى در دوران تبعید فیزیکى از فعّالان سیاسى بود و در آگاهى دادن به مردم نقش آفرینى مى کرد و ساواک در همه این سال ها، همواره او را تحت نظر داشت.

آیت الله مؤمن پس از بازگشت از تبعید در کنار سایر بزرگان، پیشگام مبارزات امّت اسلامى بود.

آیت الله مؤمن از روزى که آتش انقلاب از مدرسه فیضیه قم شعله ور شد، با وجود این که هنوز طلبه جوانى بود، در این صحنه ها حضورى پرشور داشت. در سال 1342ش. همزمان با 25 شوال 1381ق. که طبق یک سنت دیرینه از طرف آیت الله گلپایگانى مراسم سوگوارى براى شهادت امام صادق(علیه السلام) برگزار مى گردید، رژیم طاغوت با روحانیت درگیر شد و به مدرسه فیضیه یورش برد که به شهادت و زخمى شدن تعدادى از طلاّب منجر شد. مبارزات روحانیت با استبداد ستم شاهى همچنان ادامه داشت تا این که امام خمینى در عاشوراى 1383ق. سخنرانى تاریخى و ماندگار خود را ایراد کرد.

آیت الله مؤمن درباره این مبارزات چنین مى گوید:

«پهلوى به دستور اوباش تصمیم گرفت که اقداماتى را که خلاف مصالح کشور و ضربه زدن به اسلام بود، انجام دهد.

مبارزات مردم ما به رهبرى روحانیت با رژیم ستم شاهى شروع شد علما به میدان مبارزه آمدند و مردم هم تبعیّت کردند. وقتى این مسائل پیش آمد، امام خمینى در رهبرى این مبارزه قرار گرفت و صریحاً مخالفت خود را در برابر سیاست هاى رژیم ـ تقسیم اراضى، تبدیل لفظ قرآن به کتاب آسمانى و... ـ اعلام داشتند و در سخنرانى هایى که براى مردم ایراد مى کردند، من حضور داشتم. در هر صورت، انقلاب با همه سختى ها شروع شد و جریان 15 خرداد پیش آمد عدّه اى مردم بى گناه کشته شدند. امام خمینى دستگیر شد و پس از مدتى زندانى شدن، تبعید گردید امّا انقلاب ادامه پیدا کرد. عدّه اى تلاش کردند تا این حرکت خاموش نگردد. ما هم در کنار این بزرگان بودیم و فعالیّت هایى داشتیم.

در 19 فروردین سال 53 آمدند سراغ ما و مرا دستگیر و به شهداد کرمان تبعید کردند. این واقعاً لطف خداوند بود که این گرفتارى براى من پیش آمد به این صورت، حدود هشت ماهى در شهداد بودم و ]بقیه[ تبعید را تا سه سال در تویسرکان و در شهداد بودم. در آنجا اشتغالاتم ارشاد مردم... در فروردین سال 56 بود که به قم آمدیم.

آیت الله مؤمن پس از پیروزى انقلاب اسلامى همچنان در سنگر مبارزه براى استمرار انقلاب اسلامى در کنار امام خمینى ایستاد و تا تثبیت آن به تلاش خود ادامه داد. و در بحرانى ترین شرایط کشور، در موقعیّت هاى مهمى قرار گرفت.

مسئولیت ها و خدمات

پس از پیروزى انقلاب و تأسیس نظام جمهورى اسلامى، آیت الله مؤمن در مسئولیت هاى زیر انجام وظیفه کرد:

1. مسئول انتخاب و اعزام قضات شرع دادگاه هاى انقلاب در سراسر کشور به امر امام خمینى (1358ش.)

2. ریاست دادگاه عالى انقلاب اسلامى (1359ش.)

3. عضویت در شوراى عالى قضایى (1360ـ1361ش)

4. عضویت در شوراى محترم نگهبان، از سوى امام خمینى و مقام معظم رهبرى.

5. مدیر حوزه و عضو شوراى سیاستگذارى حوزه علمیه قم از سال 1371 تا 1374ش.

6. نماینده دوره اوّل و دوم مجلس خبرگان.

7. عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تأسیس.

8. ریاست مجمع فقه اسلامى.

9. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال 1368ش تا کنون.

ویژگى هاى اخلاقى و روحى

آیت الله مؤمن انسان وارسته اى است. وى که در مکتب اخلاقى و عرفانى انسان هاى بزرگى چون امام خمینى و علاّمه طباطبایى پرورش یافته است، علم را با عمل همراه کرده و توصیه ها و دستورات استادان خود را الگوى زندگى خود ساخته است. وى مى گوید:

«مرحوم علامه طباطبایى تنها یک استاد فلسفه و یا تفسیر نبود بلکه اسلام مجسّم بود و ساخته شده در مکتب اسلام اصیلى که پیامبر بزرگوار و ائمه معصومین آن را بیان فرموده اند. او، انس عجیبى با قرآن و همین طور به روایاتى ]که [حاوى معارف بلند اسلامى است، داشتند. در واقع، ساخته شده آن معتقداتى بودند که از قرآن شریف و روایات استفاده مى شود.»

آیت الله مؤمن انسانى متواضع است و با این که بیش از سه دهه از عمرش را در مسند تدریس و تعلیم گذرانده، امّا هیچ ادعایى نداشته، همچنان خود را شاگرد حوزه علمیه قم مى نامد. او با وجود شصت و چند سال سن و حضور مستمر در صحنه مبارزات سیاسى و فرهنگى و پذیرش مسئولیت هاى مختلف و تبلیغ و تدریس، همچنان چهره اى گمنام است و در کنج خلوت خویش، در جوار حرم حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام) اوقات خود را با تدریس و خدمت به نظام اسلامى و طلاّب و مؤمنین سپرى مى سازد.

توصیه هاى استاد

آیت الله مؤمن در مکتب انسان ساز قرآن و اسلام آموخته است که دانش آموختگان زمانى مى توانند به مدارج بالاى علمى و فضیلت حقیقى دانش و معارف دست یابند که علم جهت دار بیاموزند و همراه با تعلیم دانش، در سلوک درک و شناخت از حقیقت نیز گام بردارند. نمونه هایى از توصیه هاى آیت الله مؤمن به شرح زیر است:

1. آدم ها وقتى مى خواهند عالم فرهیخته شوند، سعى مى کنند این علم را با بینش و درایت بیارایند.

2. تمام آموخته هاى طلاّب، باید توأم با تفکّر باشد.

3. طلاّب باید یاد بگیرند که بدون استدلال، نه حرفى را و گزاره اى را بپذیرند و بیان بدارند این، همان قرار گرفتن در شرایط عالى خداست.

4. اگر شما خودتان نمونه مجسّم اسلامى باشید، تأثیر گذار خواهید شد که معصوم فرموده و سیره بر این بوده که با اعمالتان مبلغ ما باشید.

5. قرآن فرموده است عالم و غیر عالم در یک سطح مساوى نیستند بنابراین، باید تلاش کرد ]که[ آن امتیازات و نمونه هایى را که به عالم برترى مى بخشد، کسب نمود. ساده زیستى را زىّ خود قرار دهید و از بزرگانى چون امام خمینى الگو بگیرید».

خانواده مؤمن

آیت الله مؤمن داراى چهار بردار و پنج خواهر بوده است که یکى از برادرانش ـ آقا مهدى ـ در سال 1357ش. در راه پیروزى انقلاب اسلامى به شهادت رسیده است. آیت الله مؤمن درباره برادرش مى گوید:

«... از برادرانم کوچکترشون، مهدى که متولّد 1336ش. بود، در روز 22 بهمن 1357ش. شهید شد».

برادر دیگر آیت الله مؤمن، حاج شیخ على مؤمن نیز روحانى است و نیز یکى از فرزندانش در کسوت روحانیت است.

پدر آیت الله مؤمن پس از آن که نزدیک به صد سال در مسیر تدیّن و پاکى زندگى کرد، در 21 تیرماه 1377ش. به رحمت ایزدى پیوست و مادر وى نیز در سال 1372ش. یعنى پنج سال پیش از پدر، دار فانى را وداع گفته است. آیت الله مؤمن درباره نحوه فوت مادرش مى گوید:

«مادرم در سال 1372ش. از دنیا رفتند بعد از وفات ایشان، روز شهادت حضرت صدیقه طاهره (علیها السلام) جمادى الثانى بود و آخرین چیزى که ایشان از دنیا تناول کرد، یک مقدار آب قندى بود که مال همان روضه بود، روزهاى سوم ماه، منزل پدرم روضه بود مادرم که مریض بود، توى مجلس روضه یک دفعه از دنیا رفت بعد فردا که بنا بود تشییع شود، مقدّمات تشییع را فراهم کردیم و قصد داشتیم که ایشان را در قبرى که در قبرستان حاج شیخ داریم (قبرستان نو)، آنجا دفن کنیم حتى قبر را هم آماده کرده بودیم که طبقه بالایش ایشان را دفن کنیم بعد بعضى از دوستان گفتند که اگر حرفى نداشته باشید، مادر در یکى از مقابر حرم مطهّر حرم حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام) دفن بشود و بالاخره ظهر به ما گفتند که آنجا قبر آماده است».[11]

آیت الله مؤمن با وجود همه اشتغالات فکرى و درسى، همچنان در خدمت نظام و مؤمنین مى باشد.


[1]. خبرگان ملّت، ج 1، ص 499.

[2]. گفت و گو با آیت الله مؤمن.

[3]. همان.

[4]. همان.

[5]. خبرگان ملّت، ج 1، ص 499.

[6]. گفت و گو با آیت الله مؤمن.

[7]. همان.

[8]. همان.

[9]. خبرگان ملّت، ج 1، ص 102.

[10]. پژوهشها و پژوهشگران برتر حوزه دین، دبیرخانه دین پژوهان، ص 112.

[11]. گفت و گو با آیت الله مؤمن.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

مشخصات فردی

نام محمد
نام خانوادگی مومن(دانش زاده)
نام پدر حاج عباس مؤمن
نام معروف محمد مؤمن
تاریخ تولد (شمسی) 1316
تاریخ تولد (قمری) 1356
مکان تولد ایران،قم

تالیفات

No image

تسدیدالاصول

No image

رساله مسائل مستحدثه

No image

ولایت امام و پیامبر

حکایات

نصایح

No image

توصیه هاى استاد

مطلب مکمل

کتاب گلشن ابرار - جلد ششم

کتاب گلشن ابرار - جلد ششم

مجموعه گلشن ابرار خلاصه ای از زندگی و شرح حال علمای اسلام است که اثری است که در چندین جلد توسط جمعی از پژوهشگرن حوزۀ علمیۀ قم زیرنظر پژوهشکدۀ باقرالعلوم (علیه السّلام) تألیف شده است.

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS