نویسنده: سیدرضا حجتی
بررسی نوع دوستی در آموزههای عقلانی و دینی
در مقاله حاضر نویسنده به برخی آموزههای عقلی و دینی پیرامون ضرورت دوستی با مردم و نوعدوستی اشاره کرده راههای تقویت این نوعدوستی را تشریح نموده است که با هم آن را از نظر میگذرانیم.
شاید یکی از زیباترین اصطلاحات در ادبیات جهان، نوعدوستی باشد. نوعدوستی انگیزه همدردی با دیگران را در انسان بوجود میآورد همراهی و همدلی آنان را سبب میشود. تاثیر این واژگان در ادبیات و گفتمان جهانی تا آن اندازه است که بسیاری از سیاستمداران جهان برای دست یابی به اهداف خود و تسلط بر افکار و قلوب جهانیان در یک جنگ نرم از آن به عنوان سلاحی کارآمد و بی هزینه بهره میگیرند؛ چرا که مسایلی چون حقوق بشر، آزادی، برابری و برادری و مانند آن که در جنگ نرم مهم ترین و کارآمدترین سلاح است، تحت مقوله نوعدوستی معنا مییابد.
به سخن دیگر، نوعدوستی و مردم دوستی در ذات انسان نهفته است و آدمی به هر دلیلی به طور طبیعی گرایش به هم نوع دارد و در جنگ هم نوع و طبیعت همواره بی توجه به نژاد، زبان، فرهنگ، دین و مذهب به یاری همنوع میشتابد.
البته شاید وجود نزاعها و درگیریها در گوشه جهان شما را به اندیشه فروبرد که اگر خصلت و طبیعت آدمی این گونه است، چرا این همه جنگ و کشتار در جهان به وقوع میپیوندند؟ در پاسخ باید به این مطلب توجه داشت که تضاد منافع عامل بسیاری از جنگها و کشتارهاست. انسانها در برابر طبیعت با هم متحد هستند؛ چون منافع ایشان این گونه اقتضا میکند که پشتیبان یک دیگر باشند، اما هر گاه دشمن غیر همنوع شکست خورد، آن خاستگاههای دیگری از این قبیل، به جنگ هم میروند بدین ترتیب هم نوع دوستی به کناری میرود و جای آن را جنگ و کشتار میگیرد.
عقل و فطرت، خاستگاه نوع دوستی
با این همه، اگر انسانها هواهای نفسانی را به کنار نهند و به جای وسوسههای شیطانی و هواهای نفسانی، فطرت و عقل خود را معیار داوری و سنجش قرار دهند، این دو، حکم به نوعدوستی میکند و اختلافات از هر نوعی را امری ناپسند میشمارد، چرا که آن را سد راه پیشرفت فردی و جمعی بر میشمارد. به این معنا که حتی اگر شخص بخواهد به منافع بیش تری دست یابد، تحصیل آن از طریق تعاون، شدنی تر و امکان پذیرتر است؛ زیرا رقابتی که بوی خون و خشونت بدهد، هرگز به پایان نمی رسد و بار کژی است که به منزل و مقصد نرسد؛ چرا که خشونت، زاده خشونت است و هزینههای گزافی بر شخص و جامعه تحمیل میکند و در یک حساب سرانگشتی همواره اختلاف و خشونت، موجب زیان و ضرر حتی برای طرف برنده نزاع و درگیری است. از این رو خداوند بر تعاون بر نیکی و تقوا تاکید میکند؛ چرا که این دو را عامل اساسی در رشد و پیشرفت همگانی بشر بر میشمارد که آسایش و آرامش عمومی را موجب میشود.
پیامبر گرامی(ص) درباره نقش عقل در ایجاد نوعدوستی و محبت با مردم میفرماید: راس العقل بعدالایمان، التودد الی الناس؛ ریشه و راس عقل پس از ایمان، دوستی با مردم است. (بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 1، ص 131) به این معنا که اگر بخواهیم عقل را همچون انسانی فرض کنیم، ایمان و دوستی با مردم در مقام سر آن میباشد. بنابر این، عقل هر کسی را باید با توجه به میزان ایمان و نوعدوستی وی سنجید و ارزیابی کرد. پس اگر کسی اهل ایمان نیست و یا سست ایمان است و یا کسی که نوعدوستی در وجود او ریشه ندارد و یا نوعدوستی در او سست و ضعیف میباشد، باید در عقل او شک کرد.
این بدان معناست که عقل انسانی به طور طبیعی و فطری به دو امر مهم که نشانه عقل است، فرمان میدهد و آن ایمان و نوعدوستی است.
امام صادق(ع) از پیامبر گرامی(ص) نقل میکند که فرمود: التودد الی الناس، نصف العقل؛ دوستی با مردم نیمی از عقل است. (وسایل الشیعه، حر عاملی، ج8، ص 434) در این روایت نیز برای عقل و خرد دو مقوم برمی شمارد که یکی از آن نوعدوستی است. با توجه به روایت پیشین میتوان گفت که نیم دیگر عقل همان ایمان میباشد. بنابراین، نشانه عقل و خرد در کسی را باید در همان ایمان و نوعدوستی وی جست و کسی که از ایمان و نوعدوستی بی بهره است، در حقیقت بیبهره از عقل و خرد و انسان سفیه است.
راههای تقویت نوع دوستی
اکنون این پرسش مطرح میشود که چگونه میتوان عقل و خرد را در خود با نوعدوستی تقویت کرد و از تاثیر وسوسههای شیطانی و هواهای نفسانی رهایی یافت و از جنگ و نزاع در امان ماند؟
از سنت و سیره معصومان(ع) که الگوهای زندگی بهتر و برتر هستند، چنین بر میآید که باید به اموری توجه یافت که موجبات انس و تالیف قلوب میشود؛ چرا که انس هر انسانی با انسان دیگر، محبت را در دلها زنده میکند و همین آشنایی موجبات تالیف قلوب و همدلی و در نهایت همراهی و همکاریها را تحقق میبخشد. امیرمومنان علی(ع) برای تقویت نوعدوستی در میان مردم سفارش میکند که به ایجاد رابطه و بخشش به عنوان دو عامل مهم در تقویت نوعدوستی توجه ویژهای مبذول شود. آن حضرت(ع) در هنگام شهادت به فرزندان خویش چنین سفارش میفرماید: علیکم بالتواصل و التباذل و ایاکم و التدابر و التقاطع؛ همواره ملازم رابطه با یکدیگر و بذل و بخشش دو سویه باشید و از قطع رابطهها و پشت کردن به یکدیگر پرهیز کنید. (بحارالانوار، ج74، ص 400)
امام صادق(ع) نیز در این باره سفارش میکند که با یکدیگر رابطه داشته باشید و به یکدیگر نیکی و محبت و مهربانی کنید. (همان، ص 401) آن حضرت بر چهار چیز یعنی حفظ روابط (تواصلوا)، نیکی به یکدیگر (تباروا)، مرحمت و معاطفت به عنوان عوامل تاثیرگذار در تقویت بنیادهای نوعدوستی تاکید میکند.
از دیگر عوامل تاثیرگذار، ایجاد آشنایی و حمایت حقوقی و مالی از افراد جامعه است. اگر کسی این گونه با دیگران برخورد کند، محبت و مهر خود را در دلهای ایشان و محبت و مهر آنان را در دل خود میافروزد. امام موسی بن جعفر(ع) از پدرانش نقل میکند که پیامبر خدا(ص) فرمود: هرگاه یکی از شما برادر نوعی خود را دوست داشته باشد، باید از نام پدر و قبیله و عشیره او بپرسد؛ زیرا این از حقوق واجب به شمار میرود. اخوت و برادری حقیقی آن است که از برادرش در این باره بپرسد و آشنایی به دست آورد وگرنه اگر از این امور نپرسد معرفت و شناختی احمقانه است. (همان، ص 179)
از این روایت این معنا به دست میآید که ایجاد رابطه با شناخت اسمی عامل مهمی در ایجاد مهر و محبت برادری و نیز نوعدوستی در میان مردم است و اصولاعقل، این روش را میپسندد و اگر کسی از این روش بهره نگیرد در حقیقت انسان بی خرد و احمقی است.
از دیگر عوامل تاثیرگذار، اعلان عشق و محبت به دیگری است. اگر انسان کسی را دوست دارد این مطلب را به او اعلام کند تا محبت در میان آنان افزایش یابد. پیامبر گرامی(ص) میفرماید: هرگاه یکی از شما برادر و همنوع خود را دوست میدارد، باید به او اعلام کند؛ زیرا این بیان و اعلام، بیشتر مایه بقای الفت و استواری محبت میشود. (نهج الفصاحه، ج2، ص26)
امام صادق(ع) نیز بر این معنا تاکید میکند و میفرماید: هرگاه شخصی را دوست داشته باشی او را از دوستی خود آگاه کن؛ زیرا این بیشتر مایه استواری و استحکام محبت در میان شما میشود. (وسایل الشیعه، ج8، ص 435) اصولا توجه و اهتمام به دیگری موجب میشود، تا دوستی و محبت در میان آدمی پدید آید. این که شخص از نامش و نام پدرش و مانند آن میپرسد و یا به کارهایش توجه نشان میدهد و از همراهی با او اعلام خشنودی میکند، موجب میشود تا این عطف توجه، محبت را در دل او و طرف دیگر ایجاد کرده و یا بیفزاید. از این رو امیرمومنان(ع) سفارش میکند که برای جلب محبت، به دیگران توجه و تعاطف داشته باشیم: من تالف الناس، احبوه؛ اگر با مردم الفت و مهربانی کنیم محبت ایشان را سبب میشویم. (غرر الحکم، ص622)
چنان که گذشت، تواصل و پایداری در رابطهها و تکرار آن از عوامل تقویت نوعدوستی و محبت میان مردم است. حضرت امیرمومنان(ع) بر همین اساس است که دیدار دوست را مایه روشنی چشم بر میشمارد (الاثنا عشریه، ص 20) تا این گونه بیان کند که آدمی با دوست خود باید دید و بازدیدهایش را تجدید کند تا دلها و چشمها روشن شود و مهر و محبت استوار و پایدار گردد. در این دید و بازدیدها لازم است که شخص سخنان نیک بر زبان آورد و برای دیگری دعای خیر کند (بحارالانوار، ج74، ص 355)
برای ایجاد تالیف قلوب، انسان باید تواضع و فروتنی را رفیق خود قرار دهد و همواره با فروتنی به استقبال ایجاد محبت و مهر رود. در سیره پیامبر(ص) است که آن حضرت(ص) همواره بر دیگران در سلام پیشدستی میکردند و هنگامی که با کسی مصافحه میکردند دست خود را آنقدر نگه میداشتند تا آن که آن مرد دستش را از دست رسول خدا جدا میکرد.(همان،ص500)از این رو امام صادق(ع) از امیرمومنان علی(ع) نقل میکند که فرموده است: مومن مردی است که انس میگیرد و اگر کسی نه انس بگیرد و نه دیگران با او انس بگیرند، در چنین شخصی خیری نیست. (بحارالانوار، ج71، ص381) این بدان معناست که اصولا انسان مومن و سالم و عاقل کسی است که با دیگران انس میگیرد و به دیگران محبت و مهر میورزد و به هم، نوعدوستی و علاقه دارد؛ چرا که باید همانند پیامبرش(ص)، رحمت برای جهانیان باشد و برای رسیدن مردم به کمال و رهایی از خسران، خودش را حتی در رنج افکند، چنان که پیامبر(ص) این گونه بود و در این راه چنان رفت که خداوند وی را توصیه میکند که کمتر خود را بیازارد.