كلمات كليدي : مريم، انجيل مقدماتي يعقوب، انجيل شبيه متي، تولد مريم، يوسف نجار، هميشه باكره، حواي جديد، پرستش مريم، يواقيم، حنه، مادر خدا، صعود مريم
نویسنده : محمد ضياء توحيدي
جایگاه حضرت مریم در الهیات مسیحی تا بدان حد مهم است که شاخهای از الهیات با عنوان مریولوجی (Mariology) به وجود آمده است که منحصرا به بررسی شخصیت و جایگاه حضرت مریم میپردازد.[1] اما شگفت آنکه در انجیلهای قانونی، مطلب چندانی را نمیتوان در مورد آن حضرت یافت. و شگفتآورتر آنکه حتی در کتابهای آباء کلیسا نیز تنها اشاراتی کوتاه در مورد آن حضرت وجود دارد. بنابر این ما صرف نظر از انجیلها، در منابع پذیرفتهشدهی مسیحی مطلبی در مورد مریم نداریم.[2] البته در منابع اپوکریفایی[3] مطالب قابل توجهی را در مورد زندگی حضرت مریم میتوان یافت که به آنها خواهیم پرداخت.
نام مریم
مریم نامی یونانی است که معادل عبری آن کلمهی Miriam به معنی "یاغی" و "تندخو" میباشد.[4]
پدر و مادر، تاریخ ولادت و..
در عهد جدید، نام پدر و مادر حضرت مریم ذکر نشده است. اما در متون اپوکریفایی از جمله "انجیل مقدماتی یعقوب"[5] و نیز "انجیل شبیه متی"[6] نام پدر وی یواقیم و نام مادرش "حنـّه" دانسته شده است.
البته برخی از عالمان مسیحی، با استناد به شجرهنامه حضرت مسیح در انجیل لوقا[7] اظهار داشتهاند که مریم، فرزند شخصی به نام هالی بوده است.[8]
تاریخ تولد آن حضرت را در حدود سال 20 قبل از میلاد و زمان وفات ایشان در حدود سال 35 میلادی تخمین میزنند.[9]
در مورد محل تولد مریم، منبع معتبری در دست نیست.[10] همچنین هیچ گزارشی از محل و چگونگی وفات مریم، به طور عمومی مورد پذیرش کلیساها قرار نگرفته است و محل دفن ایشان نیز نامشخص است.[11]
حضرت مریم در عهد جدید
حضرت مریم در کتاب مقدس، حضوری بسیار کمرنگ دارد. مطالب مربوط به مریم در عهد جدید را در دو بخش میتوان مورد بررسی قرار داد. بخش اول، مطالب مربوط به بارداری و طفولیت حضرت مسیح است. بخش دوم، مربوط به دوران رسالت حضرت مسیح و عهد رسولان است که در تمام عهد جدید، تنها در پنج مورد به جناب مریم، اشاره شده است.
بارداری مریم
داستان بارداری معجزهآمیز مریم تنها در دو انجیل متی و لوقا ذکر شده است. آنگونه که از گزارش انجیل متی بر میآید، حضرت مریم نامزد شخصی به نام "یوسف نجار" بوده است. یوسف که هنوز با مریم ازدواج نکرده و با وی همبستر نشده بود، متوجه بارداری مریم میشود. او که فردی پارساست تصمیم میگیرد تا بدون آنکه دیگران را از این گناه مریم خبردار سازد، وی را طلاق گوید. در این زمان است که فرشتهی الهی در خواب بر او ظاهر شده، میگوید که مریم، پاکدامن است و فرزندی که در رحم اوست از روحالقدس است. پس از این واقعه، یوسف مریم را به همسری خویش در میآورد.[12] در این انجیل، در مورد ملاقات جبرئیل با مریم و مطلع ساختن مریم از باردار شدنش توسط روحالقدس گزارشی وجود ندارد.[13]
در انجیل لوقا، داستان کمی متفاوت ذکر شده است. حضرت مریم، توسط جبرئیل بشارت مییابد:
«و اینکه حامله شده، پسری خواهی زایید و او را عیسی خواهی نامید».[14] در این انجیل چیزی در مورد واکنش یوسف به باردارشدن مریم نیامده و مطلبی نیز در مورد اینکه مریم، یوسف را از این واقعه خبردار ساخته باشد، نیامده است؛ گویا که یوسف از واقعیت امر بیخبر بوده و عیسی را فرزند خود میدانسته است.!
عکسالعمل یهودیان نسبت به باردار شدن مریم
در انجیلها هیچ سخنی در مورد عکسالعمل یهودیان نسبت به باردار شدن مریم نیامده است زیرا چنانکه اشاره گردید، یوسف چیزی در مورد اینکه فرزند مریم از او نیست، به مردم نگفت و تنها خود او بود که (طبق گزارش متی) از طریق فرشتهی الهی از واقعیت امر، خبردار گردید.
ازدواج یوسف با مریم و فرزندان آن دو
چنانکه از عبارت متی[15]، بر میآید یوسف تا پیش از آنکه عیسی به دنیا بیاید با مریم همخواب نمیشود.
اما در مورد اینکه آیا پس از تولد حضرت عیسی، مریم را به همسری میگیرد یا آنکه مریم برای همیشه باکره میماند، میان فرقههای مختلف مسیحی اختلاف نظر وجود دارد. همین مسأله سبب شده که مسیحیان در مورد اینکه آیا مریم، دارای فرزندان دیگری به جز عیسی بوده یا نه، اختلاف نظر داشته باشند.
در رساله پولس به غلاطیان[16]، از شخصی به نام یعقوب که برادر حضرت عیسی میباشد یاد شده است. همچنین در انجیلهای لوقا 8: 19 – 20 و متی 12: 46 – 47 مطلبی در مورد برادران و خواهران حضرت عیسی وجود دارد. حتی در انجیل مرقس 6: 3 نام برادران حضرت عیسی ذکر شده و به خواهران وی نیز اشاره شده است:
«مگر این نیست نجار پسر مریم و برادر یعقوب و یوشا و یهودا و شمعون؟ و خواهران او اینجا نزد ما نمیباشند؟».
ظاهر این عبارات، آن است که حضرت عیسی، دارای برادران و خواهرانی بوده است اما این مطلب از سوی برخی از مسیحیان مردود شناخته شده است.
آتاناسیوس در قرن چهارم میلادی، کلمه "همیشه باکره" را برای اولین بار در مورد حضرت مریم به کار برد. استفاده از این لقب به معنای آن بود که مریم، هرگز با یوسف نجار همخواب نشده است و بنابر این، طبق باور وی، مطالبی را که در مورد برادران و خواهران عیسی در اناجیل وجود دارد باید به شکل دیگری تفسیر کرد.
آبای کلیسا در شرق و غرب نیز از قرن پنجم میلادی به بعد با پذیرش نظریه آتاناسیوس، رأی به باکرهبودن دائمی حضرت مریم دادند و اظهار داشتند که مریم هرگز با یوسف نجار ازدواج نکرده است.[17]
از نگاه کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس، مراد کتاب مقدس از برادران و خواهران، اقوام نزدیک و خویشان حضرت عیسی هستند.[18]
در مقابل، مسیحیان پروتستان که باورهای خود را بیشتر بر ظواهر کتاب مقدس، مبتنی میکنند، با استناد به ظاهر متن انجیلها بر این باورند که یوسف و مریم پس از تولد حضرت عیسی دارای فرزندانی شدهاند. به اعتقاد آنان، عبارت حضرت مسیح در لوقا 8: 21 که میفرماید: «مادر و برادران من اینانند که کلام خدا را شنیده آن را بجا میآورند» (و نیز متی 12: 48 – 50) نشان از آن دارد که مراد، برادران واقعی حضرت عیسی هستند[19] زیرا در این عبارت، حضرت مسیح در پی آن است که پیروان خویش را نزدیکترین افراد به خویش معرفی کند و آنها را همانند افراد خانوادهی خود یعنی مادر و برادرش بخواند.
حضرت مریم پس از آغاز فعالیتهای حضرت عیسی
چنانکه پیشتر اشاره شد، صرف نظر از حوادث مربوط به طفولیت مسیح، در تمام عهد جدید، تنها در پنج مورد به آن حضرت، اشاره شده است. این موارد عبارتند از:
1. عروسی در قانای جلیل. این داستان تنها در انجیل یوحنا ذکر شده است. در مجلس عروسیای که در قانای جلیل برگذار میشود، حضرت مریم و فرزندش حضور دارند. در این مجلس، شراب تمام میشود و مریم نزد فرزند خویش آمده و از وی میخواهد تا برای این مشکل کاری کند. حضرت عیسی او را خطاب قرار داده و میگوید: «ای زن، مرا با تو چکار است؟».[20]
2. بیتوجهی عیسی به مریم. دومین مورد مربوط به داستانی است که حضرت مریم به همراه برادران عیسی، به دنبال وی میآیند و میخواهند با وی سخن بگویند. زمانی که شخصی آمده و حضرت عیسی را از حضور مادر و برادرانش خبردار میسازد، چنین پاسخ میشنود: «کیست مادر من و برادرانم کیانند.؟ و دست خود را به سوی شاگردان خود دراز کرده، گفت: اینانند مادر من و برادرانم».[21]
3. حضور مریم در هنگام مصلوب شدن مسیح. حضرت مریم، پای صلیب حضرت عیسی حاضر میشود. در این زمان است که مسیح، مادر خویش را به شاگرد محبوب خویش[22] میسپارد.[23]
4. حضور در بالاخانه به همراه حواریون. چهارمین مورد، پس از صعود حضرت عیسی به آسمان[24] است که شاگردان حضرت عیسی به همراه تنی چند از زنان و از جمله حضرت مریم، در بالاخانهای گرد هم میآیند و به عبادت میپردازند.[25]
5. مریم مادر یعقوب و ... . پنجمین مورد هم، ذکر حضرت مریم به عنوان مادر یعقوب، یوشا، یهودا، شمعون و چند دختر است.[26]
این تمام مطلبی است که (صرف نظر از دوران کودکی عیسی) در مورد حضرت مریم در عهد جدید وجود دارد و بنابر این اطلاع ما از زندگی آن حضرت (در کتاب مقدس) بسیار اندک است.[27]
حضرت مریم در سنت مسیحی
در نوشتههای آبای کلیسا نیز به ندرت به مریم اشاره شده است.[28] تنها در قرون وسطی بود که توجه به حضرت مریم، اهمیت یافت. در این دوره، مقامی شامخ برای حضرت مریم مطرح گردید که از حد الوهیت پایینتر اما از فرشتگان و مقدسان بالاتر بود. باور عمومی در این دوره آن بود که فرشتگان و مقدسان، خدمتگذاران حضرت مریم هستند.[29]
القاب حضرت مریم
در سنت مسیحی، القاب و عناوین فراوانی را در مورد حضرت مریم به کار بردهاند؛ القابی که در بسیاری از موارد، دارای مفاهیم خاص الهیاتی نیز میباشد. از جمله این القاب میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
حوای جدید، باکرهی مقدس، مادر خدا، ستاره دریا، شفیعه، مادر فیض الهی، مادر بسیار پاکیزه، آئینهی عدالت، قرارگاه حکمت، آوند روحانی[30]، رُز رازگونه[31]، صندوق عهد[32]، دروازهی آسمان، ملجأ گناهکاران و ملکهی فرشتگان.
یکی از دیگر القاب پرکاربرد در مورد حضرت مریم "بانوی مصیبتها" است که اشاره به تحمل رنج مصلوب شدن مسیح دارد.[33]
مادر خدا
در قرن پنجم میلادی، نزاعی الهیاتی در مورد جایگاه حضرت مریم به عنوان مادر خدا در گرفت. نستوریوس[34] (381 – 451) که شخصی با نفوذ بود و به به عنوان پاتریارک انطاکیه دستگذاری شده بود، نامگذاری مریم به مادر خدا Theotokos را که در کلیسا رواج یافته بود، مردود شناخت. او بر این باور بود که مریم فقط مادر عیسای انسان است و باید او را مادر عیسی Christotokosنامید و نه مادر خدا.[35]
در شورای افسس (431 میلادی) نظر نستوریوس مردود شناخته شد و تأکید گردید که مریم، مادر خداست.[36]
پرستش حضرت مریم
در قرنهای نخستین مسیحیت، نزاعهای فراوانی در مورد مسائل الهیاتی و از جمله تثلیث، وجود داشت. برخی[37]، منکر تثلیث بودهاند.[38] گروهی[39] تنها الوهیت پدر و پسر را میپذیرفتهاند.[40] برخی نیز تثلیثی مرکب از پدر، پسر و مادر را میپذیرفتند. دیدگاه اخیر در برخی مجامع و از جمله در میان برخی از مسیحیان جزیرةالعرب رواج داشت.[41]
یک نویسنده مسیحی در این باره مینگارد:
«در قرن چهارم، بسیاری از بتپرستان داخل کلیسا گردیدند.... این اشخاص بعضی موهومات و رسوم و اعتقادات بت پرستی سابق خود را نیز با خود همراه آورده مسیحیت خود را با آن رسوم و عقاید ملبس ساختند. مثلا به جای آنکه الهه زمان بت پرستی خود را عبادت نمایند به عبادت مریم باکره پرداختند».[42]
البته گویا مسأله پرستش حضرت مریم، اختصاص به قرون نخستین مسیحیت نداشته است. چنانکه در تاریخ آمده است، حتی تا قرن شانزدهم میلادی نیز برخى از شهرهاى اروپایى به پرستش مریم باکره مشهور بودهاند.[43]
صعود مریم به آسمان
آموزه صعود جسمانی مریم، توسط گریگوری اهل تورس[44] (متوفای 594) مطرح گردید. آموزهای که در کتب اپوکریفایی مربوط به قرن چهارم میلادی، وجود داشت. در قرن ششم میلادی جشن صعود مریم به صورت گسترده رواج یافت.[45]
به هر حال این عقیده به مرور زمان تبدیل به باوری عمومی گردید تا آنکه در سال 1950 میلادی، پاپ پیوس دوازدهم[46] اظهار داشت که مادر معصوم خدا، مریم همیشه باکره، پس از پایان دوران زندگی زمینیاش با جسم و روحش به آسمانها برده شد و این عقیده، به باوری ضروری برای کلیسای کاتولیک، تبدیل گردید.[47]
در کلیسای ارتدوکس نیز این آموزه پذیرفته شده است. امروزه روز پانزدهم آگوست، جشن صعود حضرت مسیح به آسمان در این کلیسا برگزار میگردد.[48]
از آنجا که مسیحیان پروتستان، باورهای خود را بر کتاب مقدس (و نه سنت مسیحی) بنیان نهادهاند، این عقیده در کلیساهای پروتستان جایگاهی ندارد.[49]
عصمت مریم
پیشینه بحث در مورد عصمت مریم، به قرون وسطی باز میگردد. در این دوره برخی اظهار میداشتند که نطفه مریم به عنوان مادر خدا، بدون گناه (و مبرای از گناه نخستین) بسته شده است. قدیس آنسلم، از مخالفان این عقیده بود و با قاطعیت این نظر را رد میکرد.[50] توماس آکویناس نیز به دیده تردید به آن مینگریست و بر این اعتقاد بود که مریم در رحم مادرش تقدیس شده و از گناه مبرا گردید.[51]
در مقابل، دانز اسکوتس[52] آموزه معصومیت مریم[53] را مطرح ساخت؛ دیدگاهی که بر اساس آن، مریم نه تنها در زمان حیاتش و در زمان تولدش بلکه از زمان انعقاد نطفهاش به واسطه فیض الهی از گناه نخستین، مبرا بوده است.[54]
در نهایت کلیسای کاتولیک، نظریه اسکوتس را پذیرفت و پاپ پیوس نهم در سال 1854، این عقیده را به عنوان یک آموزه خطاناپذیر مطرح ساخت.[55]
البته از نگاه کاتولیکها عصمت مریم، یک امر ذاتی برای او نیست اما از آنجا که وی مادر خدا بوده و به خاطر فیض الهی، در سراسر زندگیش از هرگونه گناهی معصوم بوده است. عصمت مریم به معنی پاکی او از گناه شخصی و هرگونه کاری است که با کمال منافات دارد. همچنین مریم از هرگونه خطای اخلاقی نیز مبرا دانسته شده است.[56]
در کلیسای ارتدوکس تعلیمی در این باره وجود ندارد و بسیاری از الهیدانان این کلیسا منکر عصمت مریم از گناهان هستند. به اعتقاد آنان، بیگناهی صفتی است که تنها اختصاص به حضرت مسیح دارد.[57]
جشنها و روزهای یادبود حضرت مریم در سنت مسیحی
در سنت مسیحی، جشنهای فراوانی برای حضرت مریم، بر پا داشته میشود. حتی تا کمی پیشتر، تعداد جشنهایی که به افتخار حضرت مریم برگزار میشد بیش از جشنهایی بود که برای حضرت عیسی برگزار میشد. اما در شورای دوم واتیکان، تصمیم بر آن شد تا در این زمینه، گونهای اعتدال به وجود آید.
اولین جشن که عنوان "یادبود مریم" را داراست در یکشنبهی پیش از کریسمس برگزار میشود. هشتم دسامبر، هشتم سپتامبر، بیست و پنجم مارس، دوم فوریه، 31 می و 31 ژانویه از جمله دیگر روزهایی است که در آنها جشنهایی به افتخار حضرت مریم، برگزار میگردد.[58]
در برخی از کلیساهای مسیحی تعداد این جشنها بسیار زیاد است و حتی در کلیسای ملی اتیوپی، تعداد این مراسم به 33 جشن، بالغ میشود.[59]
حضرت مریم در متون اپوکریفایی
بخشهایی از زندگی حضرت مریم در اناجیل اپوکریفایی وجود دارد. اگرچه برخی از داستانهای مربوط به حضرت مریم به صورت مشترک در اناجیل رسمی و اپوکریفایی وجود دارد اما بخشهایی از زندگی حضرت مریم (و به خصوص قسمتهای مربوط به کودکی آن حضرت) را، تنها در اناجیل اپوکریفایی میتوان یافت. توجه به این نکته نیز ضروری است که اگرچه این اناجیل، بخشی از کتاب مقدس شمرده نمیشوند اما آنها در میان مسیحیان اولیه، مورد احترام بودهاند[60] و حتی امروزه نیز به روشنی میتوان تأثیر این داستانها را در سنت مسیحی یافت.[61]
در این بخش، تنها به مطالبی از اناجیل اپوکریفا که در متون قانونی و انجیلهای رسمی وجود ندارد اشاره میشود.
نام پدر و مادر؛ باردار نشدن حنه و لطف خداوند به او
آنگونه که از این انجیلها بر میآید، نام پدر وی یواقیم و نام مادرش حنـّه بوده است. حنه که باردار نمیشد از خداوند خواست تا او را مورد عنایت خویش قرار دهد. خدا دعای او را مستجاب کرد و او حامله گردید.[62]
پدر مریم او را نذر معبد میکند
یواقیم نذر کرده بود تا مریم را در دو سالگی به معبد ببرد اما حنه مانع او شد و اظهار داشت، بگذار مریم سه ساله شود تا بهانهی پدر و مادر نگیرد. این خواسته حنه عملی گردید و مریم را زمانی که سه سال داشت به معبد برده، او را به کاهن سپردند.[63]
نامزدی مریم و یوسف سالخورده
در دوازده سالگی، کاهنان تصمیم گرفتند تا مریم را به وسیله قرعه، به نامزدی کسی در آورند. قرعه به نام یوسف نجار در آمد اما یوسف از پذیرش مریم امتناع ورزید و اظهار داشت من مردی پیر و دارای فرزندان متعددی هستم در حالی که او دختری کوچک است. اما با این حال، وی به دستور کاهن پذیرفت که مریم را به نامزدی خویش، درآورد، البته این نامزدی تنها برای مصون ماندن مریم بود و یوسف حق همخوابی با او را نداشت.[64]
باردار شدن مریم و متهم شدن یوسف به خیانت
یوسف پس از چندی، عازم سفر گردید و زمانی که او در سفر بود، مریم توسط فرشته الهی، حامله گردید. یوسف، زمانی که مریم در ماه ششم حملش بود از سفر بازگشت و متوجه بارداری مریم گردید. یوسف از این واقعه آشفته گردید اما در خواب بود که توسط فرشته از واقع امر، خبردار شد.[65]
آزمایش یوسف و مریم
زمانی که کاهن اعظم، از باردار شدن مریم خبردار شد از این مسأله عصبانی گردید و گمان برد که یوسف، خیانت ورزیده و با مریم (که نذر معبد بود) همبستر شده است. تصمیم بر آن شد که یوسف و مریم را با آزمایش الهی (که نوشاندن آبی خاص بود) مورد امتحان قرار دهند. این آزمایش در مورد آن دو اجرا گردید و آنها از این آزمایش، سربلند بیرون آمدند.[66]
در ادامه، این انجیلها به بخشهای مربوط به تولد حضرت عیسی میپردازند که تا حدود زیادی با اناجیل قانونی شباهت دارد. گزیدههایی که در این بخش ذکر گردید مهمترین بخشهایی است که در متون اپوکریفایی ذکر شده و در اناجیل رسمی، از آنها اثری وجود ندارد.