دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مسئولیت تابع اختیار و قدرت

ممکن است گفته شود: وقتی امری از سنت‌های الهی است و باید واقع شود، به عبارت دیگر، مورد تقدیر الهی است، نتیجه‌اش، نتیجه تقدیر خداست و باید پذیرفت و ما در مقابل آن دست بسته‌ایم.
مسئولیت تابع اختیار و قدرت
مسئولیت تابع اختیار و قدرت
نویسنده: آیت الله محمد تقی مصباح یزدی

مسئولیت در سلسله مراتب اسباب فتنه

ممکن است گفته شود: وقتی امری از سنت‌های الهی است و باید واقع شود، به عبارت دیگر، مورد تقدیر الهی است، نتیجه‌اش، نتیجه تقدیر خداست و باید پذیرفت و ما در مقابل آن دست بسته‌ایم. از افرادی که دیدی سطحی دارند، زیاد شنیده می‌شود که در مورد مشکلات پیش رو می‌گویند: «این امور از فتنه‌های آخرالزمان است و چاره‌ای از آن نیست و اینها در سخنان بزرگان پیش بینی شده است»! حتی وقتی به نحوه تربیت فرزندانشان و رفتار خانواده‌هایشان شکایتی مطرح می‌شود، می‌گویند: «آخرالزمان است دیگر، این‌ها مقتضای زمان است و باید پذیرفت»! این گونه افراد در واقع با این منطق، می‌خواهند خودشان را تبرئه کنند. نظیر این سوال، شبهه‌ای است که در مورد فتنه‌های شیطان مطرح می‌شود. به این بیان که خدا خواسته انسانها آزمایش شوند. شیطان را هم خلق کرده برای این که این نقش را ایفا کند؛ پس شیطان نباید مورد رجم و لعن قرارگیرد. البته نظیر این شبهه درسایر اسباب فتنه هم مطرح می‌شود؛ به این صورت که وقتی خدا خواسته این فتنه‌ها واقع شود: «... ان هی الافتنک تضل بها من تشاء و تهدی من تشاء...»1، دیگر نباید آنها را مواخذه کرد؛ چرا که آنها اسباب امتحان هستند!

همه این شبهات از مقایسه بین آزمایش‌های انسانی به آزمایش‌های الهی پیدا می‌شود. مثلاوقتی درنظر می‌گیریم که مدیر یک دبیرستان کسی را برای طراحی سوالات و برگزاری امتحان معین می‌کند، و او این کار را انجام می‌دهد، می‌گوییم: باید ممنون او باشد؛ چرا که هم سوالات را طرح کرده و هم امتحان را برگزار کرده است. چنین کسی در برابر اشتباه شرکت کنندگان، مسئولیتی ندارد. این گونه موارد را با آزمایشات الهی مقایسه می‌کنیم و می‌گوییم: خدا ابلیس را خلق کرده برای این که مردم به وسیله او آزمایش شوند؛ در این صورت او عامل آزمایش است؛ پس چرا باید او را مذمت کنند و او را عامل گمراهی افراد بدانند؟ اینها سه شبهه شبیه به هم هستند.

مسئولیت، تابع اختیار و قدرت

جواب این است که این دو آزمایش با هم متفاوت اند. تفاوت این دو در این است که افعالی که هم به خدا و هم به دیگران نسبت داده می‌شوند- یعنی هم گفته می‌شود- «...فتنتک...»2 هم گفته می‌شود: «...لایفتننکم الشیطان...»3 و هم گفته می‌شود: «...لیبلوا بعضکم ببعض...»4 به این جهت است که یک فعل ممکن است سه عامل داشته باشد: 1- انسانی که موجب گمراهی شده است. 2- شیطانی که آن انسان را وسوسه کرده است 3- خدایی که ابلیس را آفریده و زمینه وسوسه را فراهم کرده است. هرسه فاعل‌اند. در جلسه قبل توضیح دادم که در این موارد این گونه نیست که فتنه را باید به خدا نسبت دهیم، یا به شیطان و یا به انسان. انسان فتنه گر در حوزه کاری خود، وظیفه دارد که کارش را درست انجام دهد، حرف درست بزند، دروغ نگوید، تزویر نداشته باشد. حقه بازی نکند. او تکالیفی دارد. اگر این تکالیف را درست انجام دهد ثواب می‌برد و اگر این وظیفه را درست انجام ندهد، مردم را وسوسه کند، فریب دهد و فساد برپا کند؛ مواخذه می‌شود. این نسبت‌ها درسطح خودش حقیقت دارد. این شخص با اراده خود این افعال را انجام داده است و مسئولیت آن افعال به عهده اوست. در یک نگاه عمیق تر این شخص در عین حالی که فاعل است عامل دیگری برای برپایی این فساد به وی کمک کرده است؛ یعنی شیطان او را وسوسه کرده و او وسوسه شیطان را پذیرفته و به اغوای دیگران اقدام کرده است. چون با اختیار خودش وسوسه را پذیرفته، مسئولیت آن کار برعهده اوست. می‌توانست نپذیرد. شیطان او را مجبور نکرده بود. همچنین از آن جهت که وسوسه شیطان در انجام این عمل نقش داشته است، به همان اندازه به شیطان هم نسبت داده می‌شود. شیطان هم مجبور نیست که کسی را به هیجان بیاورد و در انجام فتنه یاری کند. خدا هم تشریعا او را نهی کرده است؛ ولی او با اختیار خودش عصیان می‌کند و اقدام به اغواء بندگان خدا می‌کند. بنابراین شیطان با این که عامل امتحان است، ولی نه مسلوب الاختیار است و نه معاف از مسئولیت. چون با امر خدا مخالفت می‌کند، معذب هم خواهدبود. او نسبت به کار خودش مسئول است؛ چون مسئولیت تابع اختیار و قدرت است هرجا قدرت باشد، مسئولیت هم هست و در این سه سطح قدرت وجود دارد. پس مسئولیت هم وجود دارد.به عبارت دیگر، حساب عالم تکوین از عالم تشریع جداست. هرجا تشریع و امر و نهی خدا باشد، به دنبال آن ثواب و عقاب هم خواهدبود. خداوند به شیطان فرمود: «باید به آدم سجده کنی، نباید بندگان خدا را گمراه کنی». این تشریع است اما تکویناً چه خواهدشد. البته ابلیس نقش خود را ایفاء و کسانی را هم گمراه خواهدکرد؛ ولی آن مربوط به تکوین عالم است. ابلیس درمقابل اعمال خود از آن جهت که نهی خدا به آن تعلق می‌گیرد. تکلیف دارد. اگر این تکلیف را انجام داد، ثواب دارد، و اگر مخالفت کرد، عقاب دارد.

ازطرفی، خداوند می‌داند که شیطان با اختیار خودش دراینجا وسوسه می‌کند و این شخص هم با اختیار خودش وسوسه او را می‌پذیرد یا درمعرض پذیرش آن قرار می‌گیرد. خداوند که بر همه اینها احاطه دارد، طرحی فوق طرح ابلیس، انسان فتنه گر و آن رفتار فتنه می‌زند و روی این مفروضات یک طرح کلی و تدبیر کلان قرار می‌دهد و آن عبارت است از این که باید انسانی و ابلیسی باشند و برخی از انسانها تحت تاثیر ابلیس قرارگیرند و جزء شیاطین انسی شوند با وجود این تدبیر، بدون این که هیچ جبری درکار باشد، همه تحت یک امتحان فراگیر قرار خواهندداشت. از جهت آن تدبیر فرقانی که این اسباب و وسایل را فراهم کرده است، این اعمال به خدا هم نسبت داده می‌شود.

1. الااعراف/ .155

2. همان

3. الاعراف/ 27

4-محمد/4

مقاله

نویسنده آیت الله محمد تقی مصباح یزدی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
Powered by TayaCMS