23 بهمن 1389, 0:0
مشاركت آگاهانه و مستمر
علی خانی
مشارکت مردم و حضور آنها در عرصههای مختلف ادارة جامعه یکی از اساسی ترین پایههای ثبات و استواری هر نظام سیاسی، است. تفکیک نظامهای سیاسی حاکم بر جوامع بشری به «دموکراتیک» و «غیردموکراتیک»، بر اساس میزان مشارکت و نقش مردم در حکومت و امور جامعه و عدم آن، قابل ارزیابی است. محصور نبودن اسلام در بعد فردی و تاکید فراوان این دین توحیدی بر مسئولیت اجتماعی هر فرد مسلمان، اهتمام ویژه به فریضة امر به معروف و نهی از منکر، لزوم پاسخگو بودن زمامداران در برابر مردم، توجه به شورا و مشورت در تصمیم گیریهای حکومتی و ... در نهادینه کردن حضور مردم در عرصههای مختلف اجتماعی، زمینه و فضای بسیار مساعدی را فراهم نموده است. بینش سیاسی اسلام، با تبیین این حقیقت که «حکومت به خود مردم تعلق دارد و حاکمان، امانتدارانی بیش نیستند»، مردم را بیگانه از حکومت و حکومت را تافته جدا بافته از مردم نمیداند و به هر یک از آحاد مردم، به دید مسئول نگریسته، حضور و مشارکت همه جانبه آنها را در تعیین سرنوشت خود و حفظ و حراست از آن، الزامی میداند.
در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز که مبتنی بر مردمسالاری دینی و بر پایة اندیشه و تعالیم اسلامی بنا شده است، حق مردم در تعیین سرنوشت خویش، از اصول مسلم و غیر قابل انکار است، که البته استیفاء این حق، مستلزم مشارکت مردم و حضور آنها در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی میباشد. در اندیشه سیاسی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نیز، دارا بودن حق تعیین سرنوشت، از جمله اصولی است که مورد تاکید و توجه ایشان بوده است: «از حقوق اولیه هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد. ... ماهیت حکومت جمهوری اسلامی این است که با شرایطی که اسلام برای حکومت قرار داده است، با اتکا به آرای عمومی ملت، حکومت تشکیل شده و مجری احکام اسلام میباشد.
تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مردم نقشی در تعیین سرنوشت خود نداشتند. رژیم پهلوی چه در قانون و چه در عمل، نقش قابل توجه و موثری برای مردم در نظر نگرفته بود و آرا و نظرات مردم برای آنها ارزشی نداشت. اصولادر رژیمهای سلطنتی مردم نقش و جایگاه موثری در ساختار حکومتی و تعیین مقامات بلندپایه کشور و نیز تصمیم گیریهای مهم و کلان حکومت ندارند.
اما به برکت پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به این سیاست و بینش پایان داده شد. این دستاورد بزرگ انقلاب موجب گردید، مردم نقش اصلی و تعیین کننده ای در مهمترین ساختارهای حکومتی، وضع قوانین و همه پرسیها و نیز اداره کشور داشته باشند.
اصل اول قانون اساسی که بیان کننده نوع حکومت میباشد، تصریح به جمهوریت نظام دارد. در مورد جمهوریت و نقش اساسی مردم در اداره امور کشور قانون اساسی دولت را ملزم به مشارکت دادن مردم در سرنوشت خود کرده است. در بند 8 اصل سوم قانون اساسی که وظایف کلان دولت را مشخص کرده است، چنین آمده است: «مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش». در همین رابطه اصل ششم قانون اساسی نیز مقرر میدارد: «در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود از راه انتخابات، انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همه پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد».
به برکت پیروزی انقلاب اسلامی این دستاورد ارزشمند حاصل شد که حکومت و دولت برای حل مشکلات مهم کشور، متکی به مردم باشد. تجربه عملی سه دهه گذشته نیز نشان میدهد که حضور آگاهانه مردم در صحنههای مختلف، ضمن تقویت ارکان نظام، موجب رفع مشکلات و احیاناً بحرانهای حادث شده بوده است.
حضور مردم در جبهههای جنگ تحمیلی، حضور جدی در انتخابات، مقابله با تحریمهای اقتصادی، رفع غائله 18 تیر، حضور در راهپیمایی 9 دی امسال و حضور میلیونی در راهپیمایی 22 بهمن 88 تنها نمونههایی از مشارکت مردم و حضور مستمر آنان در حمایت از ولایت فقیه، نظام مقدس جمهوری اسلامی و آرمانهای امام و انقلاب است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان