دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

امیرعبدالملک (امیررشید)343ـ350ق

No image
امیرعبدالملک (امیررشید)343ـ350ق

كلمات كليدي : اميرعبدالملك، رشيد، سقوط سامانيان، سيطره ترك

نویسنده : حميده سلطاني مقدم

عبدالملک بزرگترین پسر "امیر نوح" از میان چهار پسرش بود که در سال 343ق به امارت رسید و شغل وزارت را به "منصور بن محمد بن عبدالعزیز" و سپهسالاری کل عساکر خراسان را به "ابوسعید بکر بن مالک" سپرد.

امیر عبدالملک در هنگام امارت ده ساله بود[1] و می‌توان گفت همه امور به دست وزیر و سپهسالارش انجام می‌گرفت. وی در همان سال اول وارد نیشابور شد و با مردم با خوبی و مهربانی و عدالت رفتار کرد.[2] اما اوضاع دوره عبدالملک خوب نبود. در اواخر عمر امیر قبلی سامانی، امیر نوح، خبر رسید "خلیفه مطیع" امارت خراسان را به "ابوعلی چغانی" واگذار کرده است. ابوعلی در یک فرصت مناسب بعد از اینکه از طرف "وشمگیر زیاری" متحد سامانیان به تبانی با دشمن؛ یعنی بویهیان متهم شده بود، به بویهیان پیوسته بود.[3]

ابوعلی نزد "رکن‌‌الدوله" رفت و به کمک او و برادرش "معزالدوله" که صاحب اختیار بغداد بود، در سال 334 ق منشور فرمانداری خراسان را از خلیفه مطیع گرفت. معزالدوله ابومنصور، "ورزن بن سهلان" را برای کمک به ابوعلی بر ضد امیر سامانی با او همراه کرد. فرستاده ابوعلی به بغداد آمد. با معزالدوله دیدار کرده، مورد پذیرایی گرم واقع و به پیشگاه خلیفه برده شد تا فرمان حکومت خراسان را به نام "ابوعلی بن محتاج" به جای "نوح بن نصر" صادر کرد.[4] ابوعلی در نیشابور خطبه را به نام المطیع خواند. این رویداد با تایید و موافقت خلافت بغداد انجام می‌شد، زیرا برای اولین بار بغداد از کاسته شدن نفوذ سامانیان در هراس نبود.[5]

عبدالملک، "بکر بن مالک" سپهسالار را به سوی نیشابور فرستاد؛ اما سپاه مالک با مشکلات زیادی همچون نبود آذوقه، تامین نشدن سپاه از سوی امیر مواجه شد، اما در همین موقع (سال 343) ابوعلی و پسرش که همراه رکن‌الدوله وارد گرگان شدند و وشمگیر زیاری که از طرف سامانیان بر گرگان امارت داشت به خراسان فرار کرد.[6]

سپاه رکن‌الدوله تا جاجرم پیشروی کرد؛ اما بکر بن مالک آنها را به طبرستان فراری داد.[7] چندی بعد رکن‌الدوله با بکر بن مالک مصالحه کرد و مقرر شد که شهر ری و بلاد جبال در اختیار رکن‌الدوله باشد. «حسن همی ضمان کرد که از ری و کور جبال هر سال دویست هزار دینار همی فرستد و هدیه‌های دیگر».[8]

بر اثر این صلح، دشمنی و عداوت از میان برخاست و امور خراسان انتظام یافت، اما مطیع از این قضیه بسیار خشمگین شد و نامه‌ای به "حسن بویه" نوشت و از این صلح ابراز شکایت کرد.[9] در همین زمان در سال 343 ابوعلی و پسرش در وبای عمومی شهر ری از دنیا رفتند.[10]

سرانجام بکر بن مالک و وزارت وزرای بعدی

بکر بن مالک که از عداوت ابوعلی چغانی و حسن بن بویه خیالی آسوده یافت، و به جای ابوعلی به امارت خراسان رسید. این امیر ترک که دره فرغانه برای خود ثروتی بدست آورده بود، بدست محافظ ترک خود بعد از کمتر از ده سال به قتل رسید. داستان از این قرار بود: «سپاهیان بکر بن مالک از او ناخشنود بودند بکر بن مالک حشم را خوار داشتی اندر حاجت‌هاشان تقصیر کردی تا از او کینه گرفتند و به بخارا باز آمدند و پیش عبدالملک گله کردند».[11]

عبدالملک، سپهسالار را به بخارا خواند او نیز با عده‌ای از امرای خود عازم بخارا شد؛ اما امیر سامانی از او خواست که همراهان خود را برگرداند و به تنهایی به دربار بیاید. او نیز همراهان را مرخص کرد و به دربار آمد؛ اما الپتگین او را به قتل رسانید.[12]

بعد از او وزارت را به "محمد بن عبدالعزیز" سپردند و اندکی بعد او را به جرم قرمطی بودن به بند کشیدند و پس از این ماجرا وزارت را به "ابوجعفر عتبی دادند".[13] و سپهسالاری نیز به عهده "ابوالحسن‌ سیمجور" گذاشته شد. عتبی به محض اینکه به وزارت رسید در تنظیم امور خزاین سعی بلیغ کرد به همین واسطه بر عدد دشمنان خود افزود و او را در خدمت امیر تهمت زدند و امیررشید بر اثر شکایات متوالی ناچار به عزل عتبی شد و "ابومنصور بن اسحاق" را به جای او برگماشت. او را نیز در سال 349 از کار برکنار کرد و فرمان سپهسالاری را برای "ابومنصور محمد بن عبدالرزاق" فرستادند. «ابومنصور مردی پاکیزه بود و رسم دان و نیکوعشرت.»[14] مدتی کوتاه وزیر ابومنصور عزل شد «"ابوعلی محمد بلعمی" به وزارت رسید از بخت بد پسر به باکفایتی پدر نبود.»[15]

سیطره ترک بر امارت سامانیان

در حالی که عبدالملک، عتبی را وزیر کرد، (آن هم از خاندان برجسته‌ای که وزیر قدیم را نیز عرضه داشته بود)، با این همه روشن بود که نهاد نظامی ترک در بخارا کنترل حکومت را به دست گرفته است، زیرا عبدالملک نمی‌توانست بدون موافقت ایشان کاری صورت دهد. رهبر ترکان "الپتگین" بود که به عنوان والی خراسان حکمروایی می‌کرد در عین حال از وزارت ابوعلی بلعمی هم حمایت می‌کرد در این حین روابط عبدالملک جوان و حاجب بزرگ ترک الپتگین به سردی گراییده بود. عبدالملک فرمان داد تا الپتگین به عنوان حاکم بلخ به آنجا برود؛ اما وی این فرمان را نپذیرفت و گفت «عامل نباشم به هیچ حال بعد از آنکه حاجب الحجاب بودم.»[16] در اینجا دربار سامانی مجبور شد ابومنصور عبدالرزاق را از سپهسالاری برکنار و مقام او را به الپتگین بدهد او حتی وزیری به نام "محمد بن احمد شبلی" هم داشته است. الپتگین و ابوعلی بلعمی قرار گذاشته بودند که هر یک در مقام خود نائب دیگری باشد و بلعمی هیچ کاری بدون آگاهی الپتگین انجام نمی‌داد. در این میان عبدالملک در روز هشتم شوال 350 در حین بازی چوگان در حالی که مست بود از یکی از اسب‌هایی که الپتگین برایش فرستاده بود بر زمین خورد و گردنش شکست و شب همان روز جان سپرد.[17]

با این اوصاف می‌توان دریافت که دوره امارت عبدالملک بدون اتفاق مبارک و یا حتی موثر پایان پذیرفت. تنها عزل و نصب‌های پی در پی مشخصه این دوران است. قدرت گرفتن امرا ترک نیز به دلیل جوانی و بی‌تجربگی امیررشید نیز چشمگیر بود. تنها بخت، موافق امیر بود که دوره امارتش جنگی رخ نداد، چرا که سردار باکفایتی نیز در اطراف او وجود نداشت در هر حال رقابت درباریان و بر سر قدرت برآمدن بویهیان از یک طرف و قدرت گرفتن "الپتگین" و سربر آوردن سلسله‌ای نو به نام "غزنویان" توسط او نشان از سراشیبی سقوط سامانیان در این دوره بود.

مقاله

نویسنده حميده سلطاني مقدم
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام - دولتهای تابع حکومت اسلامی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

نمایش فیلم تگزاس در روزهای اخیر نشان می دهد که مسعود اطیابی تغییر بزرگی در رویه فیلمسازی خود داده است. او که پیش از این با فیلمی درباره حوادث هشتاد و هشت نشان داده بود که در فکر پرداختن به مسائل جدی و حرکت در راستای سینمای اجتماعی است، حالا با تگزاس به جریان فیلم های پرفروشی پیوسته که اتفاقا بر خلاف فیلم قبلی اش دچار موانع ممیزی و عدم مجوز اکران نشده و با توجه به فضای سینمای ایران، سود قابل توجه‌ی را به جیب تهیه کننده واریز می کند.
مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

هنوز و بعد از گذشت حدود سه ماه از جشنواره فیلم فجر(سی و ششم) و دیدن فیلم سینمایی مصادره ، طعم تلخ تماشای آن هم زمان با اکران های نوروزی و فروش بالای این فیلم ذایقه ام را می آزارد. مصادره را شاید بتوان اروتیک ترین فیلم سینمای ایران پس از انقلاب برشمرد. این فیلم به شدت بیمار است و گویا به جز شوخی های سخیف جنسی حتی با دستمایه کردن یک کودک یا نوجوان راهی برای خندان و شادکردن مخاطبانش ندارد.
گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

خجالت نکش، یک فیلم مفرح است. فرحبخشی این فیلم نه از شوخی ها و تکه کلام ها، بلکه به جهت دنیای درونی فیلم است. دنیایی که در آن کودکی متولد می شود و پیری و گذر سن، مانعی برای زایش نیست. در روستای کوچک و کم جمعیت مهمت اباد، 231 نفر زندگی می کنند و این فیلم به ما می گوید که این جمعیت چگونه به اندازه یک نفر بیشتر می شود.
خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

اگر تلاش فیلم خوک در این است که یک کمدی متفاوت در سینمای ایران باشد، باید گفت که در این کار موفق شده است. این فیلم توجهی به شوخی ها کلامی و متدوال در سینمای طنز ندارد. تا حد زیادی می کوشد که از مزیت های واقعیت استفاده کند و در مناسبات انسانی و روابط فردی آدم ها دخل و تصرفی نکند و همزمان از سوی دیگر پیروزمندانه از میدان واقعیت بیرون بیاید بدون آنکه هیچ باج و امتیازی به آنچه که ما واقعیت صدایش می کنیم داده باشد؛ خوک خود را در واقعیت محدود نمی کند.
فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

صحبت از انیمیشنی سینمایی است که در فرم، تکنیک و ارائه مفاهیم به استاندارهای جهانی نزدیک شده و سعی دارد به‌دور از شعار و کلیشه به یک مقطع تاریخی با رگه‌های دینی بپردازد و آغازکننده راهی جریان‌ساز برای صنعت سینمایی انیمیشن در ایران باشد.

پر بازدیدترین ها

مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

هنوز و بعد از گذشت حدود سه ماه از جشنواره فیلم فجر(سی و ششم) و دیدن فیلم سینمایی مصادره ، طعم تلخ تماشای آن هم زمان با اکران های نوروزی و فروش بالای این فیلم ذایقه ام را می آزارد. مصادره را شاید بتوان اروتیک ترین فیلم سینمای ایران پس از انقلاب برشمرد. این فیلم به شدت بیمار است و گویا به جز شوخی های سخیف جنسی حتی با دستمایه کردن یک کودک یا نوجوان راهی برای خندان و شادکردن مخاطبانش ندارد.
فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

صحبت از انیمیشنی سینمایی است که در فرم، تکنیک و ارائه مفاهیم به استاندارهای جهانی نزدیک شده و سعی دارد به‌دور از شعار و کلیشه به یک مقطع تاریخی با رگه‌های دینی بپردازد و آغازکننده راهی جریان‌ساز برای صنعت سینمایی انیمیشن در ایران باشد.
شهرزاد در کشاکش سنت و مدرنیسم

شهرزاد در کشاکش سنت و مدرنیسم

این سریال ساخته فیلمساز موفق ایرانی حسن فتحی است که سریال های جذاب وموفقی چون پهلوانان نمی میرند، شب دهم، مدار صفر درجه و میوه ممنوعه را در کارنامۀ خود دارد. همگی این سریال های تلویزیونی مخاطبان بیشماری را به خود اختصاص دادند و این همه ناشی از توانایی او در نوشتن فیلمنامه و کارگردانی است.
خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

اگر تلاش فیلم خوک در این است که یک کمدی متفاوت در سینمای ایران باشد، باید گفت که در این کار موفق شده است. این فیلم توجهی به شوخی ها کلامی و متدوال در سینمای طنز ندارد. تا حد زیادی می کوشد که از مزیت های واقعیت استفاده کند و در مناسبات انسانی و روابط فردی آدم ها دخل و تصرفی نکند و همزمان از سوی دیگر پیروزمندانه از میدان واقعیت بیرون بیاید بدون آنکه هیچ باج و امتیازی به آنچه که ما واقعیت صدایش می کنیم داده باشد؛ خوک خود را در واقعیت محدود نمی کند.
فقدان بومی گرایی ; نگاهی به انیمیشن فیلشاه

فقدان بومی گرایی ; نگاهی به انیمیشن فیلشاه

پس از انیمیشن سینمایی نسبتا موفق شاهزاده روم، هادی محمدیان و اعضای گروه هنر پویا امسال هم با یک اثر سینمایی دیگر در جشنواره فجر حاضر شدند تا نشان دهند که قصد دارند در مسیری که انتخاب کرده اند ثابت قدم بمانند.
Powered by TayaCMS