دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آموزه گناه ذاتی و فدیه

No image
آموزه گناه ذاتی و فدیه

كلمات كليدي : گناه ذاتي، فديه، عيسي، نظريه جبران، پولوس، آنسلم، توماس آكويناس

نویسنده : رضا میرزائی

منظور از این آموزه که از اعتقادات مسیحیت است، این است که ما به خاطر خطائی که از اولین انسان‌ها ، یعنی حضرت آدم و حوا سر زد و باعث رانده شدن آنها از بهشت شد، دور از خدا متولد می‌شویم، و به علت رنج و مرگ عیسی مسیح می‌توانیم دوباره با او آشتی کنیم.[1] چرا که این گناه به همه فرزندان حضرت آدم نیز سرایت کرد و ذاتی انسان شد و تنها راه پاک شدن از آن فدا شدن مسیح از راه مصلوب شدن بود.

این تفکر بیشتر از طریق «پولوس» وارد اعتقادات مسیحیت شد. او که یهودی زاده‌ای اشرافی و از مخالفان سرسخت مسیحیت بود، به ادعای خودش در اثر مکاشفه ای که در آن حضرت مسیح را دیده بود، به مسیحیت ایمان آورد. پولوس معتقد بود که « با گناه آدم انسان‌ها همه گناهکار شدند و بدین ترتیب گناه و مرگ به جهان آمد. این گناه با زاد و ولد بین انسان‌ها اشاعه یافت و این جسم انسان است که عامل کسب و انتقال گناه است ... عامل ورود گناه به جهان، آدم است. گناه او گناه شخصی نیست لذا نزد او باقی نمی‌ماند و به همه سرایت می‌کند چرا که او با این گناه جوهر انسان را فاسد کرد و بدین ترتیب انسان تحت سلطه گناه درآمد. انسان به سبب سرپیچی آدم گناهکار شد و به دلیل تبعیت از آدم ثانی (عیسی مسیح) از گناه پاک می‌شود و جلال خدا را درک می‌کند.»[2] به نظر پولوس اگر حضرت مسیح به صلیب کشیده نمی‌شد جهان تحت سلطه گناه باقی می‌ماند و انسان هرگز راهی به نجات نداشت، لذا برای نجات انسان باید یگانه پسر خدا قربانی می‌شد.[3]

چون همه مردم در اثرات وضعیِ گناه آدم شریک هستند، لذا یک نماینده از سوی بشریت می‌تواند کفاره این گناه باشد. به عقیده مسیحیان عیسی (ع) کفاره آن آسیب و اثر وضعی را یک باره و برای همیشه محقق ساخت. به نظر آنها عیسی با تسلیم شدن کامل و اطاعت مطلق، دیواری را که گناه بین خدای بینهایت شایسته و انسان طغیانگر و متمرد قرار داده بود، منهدم کرد. این کفاره شدن و انهدام را فقط کسی می‌تواند انجام دهد که خودش بی گناه و با حکمت الهی کاملا متحد باشد.[4]

یکی دیگر از نظریات در مورد این آموزه دیدگاه «آنسلم» قدیس در قرون وسطی است که به «نظریه جبران» معروف گردید. بر اساس این نظر اهمیت اهانت را باید با اهمیت شخصی که به او اهانت می شود سنجید. بشر با گناه خود به خدا که بی نهایت عظیم است اهانت کرده است. از این رو جبران این اهانت نیز باید به شکل مناسبی باشد و آن جز از طریق مردن پسر خود خدا عملی نیست.[5]

از نظر «توماس آکویناس» نیز گناهی که ما با آن زاده می‌شویم سه اثر بر ما می گذارد:

1) آلودگی روح و درنتیجه تمایل فطری ما به گناه

2) تسلط و نفوذ شیطان بر انسان

3) در خور کیفر بودن گناه ما، چون انجام گناه تخطی از فرمان خداوند و روی گرداندن از اوست ، و این کار اهانتی عمیق به ساحت خداست و تنها حکم شایسته آن کیفر ابدی است .

طبق تلقی توماس ما بصورت جمعی نمی‌توانیم دِینی را که ناشی از گناه نخستین یا ذاتی است ادا کنیم، زیرا هیچ یک از افعال آدمیان نمی‌تواند زیانی را که از گناه آدم متوجه کل بشریت شده است جبران نماید. همچنین ما بطور فردی نیز نمی‌توانیم بهای گناهان خود را بپردازیم. تنها راه این است که خود خداوند این دین را ادا کند و او از طریق رنج و مرگ مسیح این کار را انجام داده است .[6]

نقد و بررسی

شکی نیست که این آموزه از جمله تحریفاتی است که در اعتقادات مسیحیت وارد شده است و مخالفت و ناسازگاری آن با عقل امری مسلم است.

به دلیل غیر عقلانی بودن تفکر گناه ذاتی و آموزه نجات، این دیدگاه از سوی متفکرین مسیحی نیز مورد نقد قرار گرفته است. از جمله این اشخاص «فلیپ کوئین» (متولد 1940) است که معتقد است وجدان ما می گوید معنا ندارد شخصی برای جبران جرم شخص دیگر جای او را بگیرد و او را از زیر بار تکالیف اخلاقی‌اش خلاصی دهد و هرگز نمی‌توان مجازات عادلانه جرم یک شخص را بر دوش یک فرد بی‌گناه گذاشت.[7]

بر اساس تعالیم و آموزه‌های ادیان الهی و بالخصوص دین اسلام که تنها دین غیر تحریف شده می‌باشد، نیز این آموزه مردود و غیر قابل توجیه است. چرا که از نظر اسلام گناهی که شخص مرتکب می‌شود هرگز به دیگران منتقل نمی شود و هرکس مسئول گناه خود می‌باشد و در مقابل آن باید پاسخگو در پیشگاه خدا باشد و اینکه انسانِ بی گناهی، به خاطر گناه دیگران در رنج و سختی بیفتد، هرگز با عدالت خداوند سازگار نیست. از سوی دیگر اگر شخص گناهگار از گناه خود توبه کند دیگر نسبت به آن گناه مواخذه‌ای نخواهد شد و بلکه گناهان او به حسنات تبدیل می‌شود واین گونه نیست که گناه کسی ذاتی او شود؛ «کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدل می کند و خداوند همیشه آمرزنده و مهربان است .»[8] «هرکس هدایت شود، برای خود هدایت یافته؛ و آن کس که گمراه گردد، به زیان خود گمراه شده است؛ و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد ... .»[9]

مقاله

نویسنده رضا میرزائی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

در زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهی بود که یکی از آنها برداشته شد، دومی را دریابید و به آن چنگ زنید. اما امانی که برداشته شد رسول خدا (ص) بود و امانی که باقی مانده استغفار است. خداوند تعالی می فرماید: خداوند آنها را عذاب نمی کند تا تو در میان آنها هستی و خداوند آنها را عذاب نمی کند در حالی که استغفار می کنند.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
Powered by TayaCMS