دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ادله اشاعره بر حسن و قبح شرعی

No image
ادله اشاعره بر حسن و قبح شرعی

كلمات كليدي : حسن و قبح شرعي، حسن و قبح عقلي، اشاعره

نویسنده : سيد ايوب هاشمي

ادله اشاعره بر حسن و قبح شرعی

اشاعره در موضوع حسن و قبح افعال قائل به شرعی بودن آنها بوده و از آن دفاع می‌کنند؛ یعنی می‌گویند: عقل ما توان درک حسن و قبح هیچ فعلی را ندارد و اصولاٌ حسن بودن یا قبیح بودن، صفت ذاتی فعلی نیست و یک فعل را وقتی می‌توان گفت زشت و قبیح است که شارع آن را بداند و هنگامی می‌توان گفت نیکو و حسن است که شارع آن را قبیح بداند و هنگامی می‌توان گفت نیکو و حسن است که شارع آن را نیکو دانسته و خبر از نیکو بودن آن را بدهد. آنان برای اثبات مدعای خود دلایلی را آورده‌اند که در ذیل آن‌ها را نقل و بررسی می‌کنیم:

1. اگر حسن و قبح افعال عقلی باشد و از ضروریات عقلیه باشد که همه خردمندان بر آن اتفاق نظر دارند، لازمه‌اش آن است که هیچ تفاوتی میان این حکم ضروری با احکام ضروری دیگری؛ مانند «محال بودن اجتماع نقیضین» و «بزرگ‌تر بودن کل از جزء» نباشد. حال آن که بین آنها تفاوت است. زیرا در محال بودن اجتماع نقیضین و مانند آن هیچ اختلافی نیست و همگان (هم امامیه و معتزله وهم اشاعره) بر طبق آن حکم می‌کنند ولی در حسن و قبح افعال اختلاف است. چون ما (اشاعره) مخالف عقلی بودن آن هستیم. نتیجه این که نمی‌توان گفت افعال حسن و قبح عقلی دارند.[1]

بررسی

اگر چه هر دو قسم احکام فوق بدیهی هستند، اما همه بدیهیات عقلی در یک مرتبه از وضوح و روشنی نیستند بلکه برخی مانند؛ اولیات که استحاله اجتماع نقیضین و بزرگ‌تر بودن کل از جزء از آن دسته‌اند. از بداهت بیشتری برخوردارند[2]، پس صرف این که وضوح قضیه‌ای کمتر از وضوح و روشنی «اصل تناقض» باشد دلیلی بر بدیهی یا عقلی نبودن آن نمی‌کند.[3]

2. اگر حسن و قبح عقلی باشد هیچ گاه فعل نیکو زشت و فعل زشت نیکو نمی‌شود؛ یعنی اختلاف جهات و ملاحظات نباید تاثیری در تبدل فعل نیک به زشت و فعل زشت به فعل نیک داشته باشد حال آنکه در مواردی چنین می‌شود، برای مثال گاهی دروغ‌گویی خوب است؛ اگر سبب نجات جان مؤمنی گردد و همین طور راست‌گویی که در جایی که سبب از دست رفتن جان مؤمن گردد، زشت و بد است.[4]

بررسی

هنگامی که دو عنوان با هم تعارض کردند و یکی از دیگری مهم‌تر بود، عقل هر انسان خردمندی حکم به انتخاب امر مهم‌تر می‌کند. یعنی میان دو چیز که هر دو خوب‌اند خوبتر را انتخاب می‌کند و میان دو چیز که بد است و چاره‌ای جز انتخاب یکی از آن دو را ندارد، آن را که بد است انتخاب می‌کند نه بدتر را. بنابراین فعل زشت تبدیل به فعل خوب نشد و فعل خوب تبدیل به فعل بد نشده و زشتی و خوبی هر کدام به حال خود باقی است.

علاوه این که نجات جان مؤمن منحصر در دروغ‌گویی نبوده تا گفته شود دروغ‌گویی خوب بوده چون راه دیگری هم وجود دارد و آن «توریه» است. یعنی طوری سخن بگوید که هم مرتکب دروغ نشود و هم سبب نجات مؤمن گردد.[5]

3. اگر حسن و قبح اشیا عقلی محض باشد مستلزم آن است که گاهی جهات مختلف با یکدیگر تزاحم کنند؛ مانند حسن وفا به وعده در جایی که وعده به دروغ گفتن داده باشد که از طرفی وفا به وعده واجب است، بنابراین باید گفت: که دروغ گفتن خوب است و از طرف دیگر وفا به وعده دروغ گفتن لازم نیست، چون دروغ‌گویی قبیح است و لازمه آن بد و زشت دانستن راست‌گویی است پس اگر حسن و قبح عقلی باشد عقل در این گونه موارد متحیر می‌ماند که چه کند ولی اگر شرعی باشد، شرع وظیفه را مشخص می‌کند.[6]

بررسی

وعده به دروغ گفتن دو جهت قبح دارد: یکی خود فعل دروغ گویی که قبح فعلی به شمار می‌آید و یکی عزم بر دروغ که قبح فاعلی دارد، و یک جهت حسن و خوبی دارد که تصدیق وعده است. در مقابل اگر به وعده‌اش عمل نکند و دروغ نگوید دو جهت حسن دارد و یک جهت قبح، دو جهت حسن، ترک دروغ گویی و ترک عزم بر دروغ است و جهت قبح تکذیب وعده است و عقل در این موارد حکم می‌کند آن را که مهم‌تر است و از مفسده کمتری برخوردار است و مصلحتش بیشتر است انتخاب کند.[7]

مقاله

نویسنده سيد ايوب هاشمي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

در زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهی بود که یکی از آنها برداشته شد، دومی را دریابید و به آن چنگ زنید. اما امانی که برداشته شد رسول خدا (ص) بود و امانی که باقی مانده استغفار است. خداوند تعالی می فرماید: خداوند آنها را عذاب نمی کند تا تو در میان آنها هستی و خداوند آنها را عذاب نمی کند در حالی که استغفار می کنند.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
Powered by TayaCMS