دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اعاده حیثیت

No image
اعاده حیثیت

بازگرداندن، حقوق، اهليت قانوني، حقوق اجتماعي، اعاده قضايي و قانوني، هتك حيثيت، بزهكار

نویسنده : محسن نجف پور

اعاده در لغت به معنای، اعطاء، بازگرداندن، رجعت، جبران کردن و برگرداندن است.

اما حیثیت در لغت به معنای آبرو، اعتبار، حقوق، اهلبیت و شخصیت می‌باشد.

اعاده حیثیت نیز اعطاء و بازگرداندن حقوق و اعتباراتی که به موجب حکم دادگاه یا قانون از مجرم به جهت ارتکاب جرم سلب گردیده است.[1] اعاده حیثیت به دو صورت می‌باشد:

‌أ. اعاده حیثیت قضایی

اعاده حیثیت و حقوق اجتماعی سلب شده مجرم بخاطر رعایت شرایط قانونی و مقرر در حکم دادگاه از سوی بزهکار به موجب حکم دادگاه را گویند پس به حکمی که دادگاه در مورد اعاده حیثیت بدهد آن اعاده را اعاده قضایی حیثیت نامند.

‌ب. اعاده حیثیت قانونی

هرگاه به موجب قانون مدتی معین از محکومیت بزهکار گذشته باشد و در طی این مدت مرتکب جرم جدیدی نشود یا دستورات دادگاه را نقض ننماید به حکم قانون اهلیت و حقوق سلب شده به وی بازگردانده می‌شود. پس اگر قانون حکم اعاده را بدهد، آن را اعاده قانونی حیثیت خوانند.[2]

بیان موضوع

انسان‌ها از حیث شخصی و شهروندی و از آن جهت که انسان هستند عموماً دارای حیثیت فردی و اجتماعی می‌باشند. از آنجایی که تعقیب کیفری و بطریق اولی محکومیت کیفری، حیثیت افراد شدیداً خدشه‌دار کرده و از اعتبارات و امکانات حضور در اجتماع و مشارکت اجتماعی محروم می‌کند لذا مجرمی که حیثیت او به واسطۀ ارتکاب جرم از دست رفته مطابق شرایط قانونی و رعایت تشریفات ویژه می‌تواند حیثیت از دست داده را دوباره به دست آورد و این امر در حقوق جزائی اصطلاحاً اعاده حیثیت گفته می‌شود، حیثیت مجرم معمولاً با عنوان سوء پیشینه کیفری و ثبت آن در سجل کیفری مخدوش گردیده و تا اعاده آن همچنان بسیاری از حقوق اجتماعی وی مسلوب می‌ماند. بنابراین اعاده حیثیت عبارتست از:

رفع اثر محکومیت جزایی محکوم علیه از طریق حذف پیشینه سوء قضایی از سجل کیفری به منظور باز آوری و اعطاء مجدد زندگی مدنی به محکوم با هدف پیشگیری از تکرار جرم و تثبیت آرامش فردی و اجتماعی در سطح جامعه.[3]

منابع قانونی اعاده حیثیت در قوانین ایران

1- لزوم اعاده حیثیت افراد از دیدگاه قانون اساسی اصل 171.

2- اعاده حیثیت در قوانین مصوّب مجلس شورای اسلامی:

اول: جبران ضرر معنوی قربانی تقصیر یا اشتباه قاضی موضوع ماده 58 قانون مجازات اسلامی.

دوم: طرق جبران زاینهای مادی و معنوی موضوع ماده 10 قانون مسئولیت مدنی مصوب 1339.

سوم: اعاده حیثیت قربانی نشر اکاذیب موضوع ماده 698 قانون مجازات اسلامی.

چهارم: برقراری اعاده حیثیت با انقضای مدت محرومیت از حقوق اجتماعی و یا اجرای حکم موضوع ماده 62 مکرر قانون مجازات اسلامی.[4] در قانون مجازات اسلامی در مورد اعاده حیثیت همانند مرور زمان ماده‌ای وجود نداشت زیرا طبق مقررات جزایی اسلام علی الاصول فردی که مجازات خود را تحمل کند می‌تواند فوراً به جامعه برگردد و مسأله باز اجتماعی شدن یا اعاده حیثیت به شکل مطرح شده در حقوق جزای عرفی در قواعد شرعی مطرح نمی‌شود. تا اینکه در قانون اصلاح دو ماده و الحاق یک ماده و تبصره به قانون مجازات اسلامی در سال 1377 به این امر اشاره شده است.[5]

اکنون اعاده حیثیت را در دو بخش مورد بررسی قرار می‌دهیم:

الف: اعاده حیثیت قضایی

شرایط ماهوی اعاده حیثیت:

1- محکومیت‌های قابل اعاده حیثیت

هر شخصی اعم از ایرانی یا تبعه بیگانه نسبت به حکم مجازات صادره حق دارد از مقامات صالحه درخواست کند تا از وی اعاده حیثیت بعمل آید.

2- کیفیت و نوع مجازات

که در ماده 62 مکرر قانون مجازات اسلامی بیان شده است مراجعه شود.

3- وصف هویتی محکوم علیه

اشخاصی که به مناسبت محکومیت‌های کیفری و مجازات‌های تبعی از حقوق اجتماعی محروم گردیده و یا قربانی اشتباه قضایی باشند حق دارند متقاضی اعاده حیثیت گردند.

4- شرط اجرای کیفر

اصولاً اعاده حیثیت وقتی مطرح می‌گردد که مجازات بطور کامل اجرا شده یا مهلت مرور زمان به علت عدم تعقیب جرم منقضی شده باشد. در ضمن عضو کلی یا تخفیف قسمتی از مجازات از طریق عضو خصوصی معادل با اجرای کلی یا بخشی از مجازات است لذا مهلت لازم برای درخواست اعاده حیثیت از روزی محاسبه می‌شود که عفو خصوصی به مورد اجرا گذارده شود و همینطور حق درخواست اعاده حیثیت در صورت مشمول صدور قرار تعلیق اجرای مجازات شده باشد منتفی می‌باشد.[6]

شرایط شکلی اعاده حیثیت

1- تقدیم تقاضانامه

توسط شخص محکوم علیه یا نماینده قانونی وی بعمل می‌آید.

2- مرجع رسیدگی به درخواست

به دئیس حوزه قضایی یا دادستان محل اقامت محکوم علیه تقدیم می‌شود.[7]

ب) اعاده حیثیت قانونی یا قهری

در موارد زیر اعاده حیثیت مستلزم درخواست نیست و زوال و اعاده حیثیت به حکم قانون صورت می‌گیرد:

1- ترک تکدیی گری و ولگردی و اعاده اعتبار شهادت متکدی و ولگرد موضوع تبصره 3 ماده، 155 ق.آ.د.ع.ک.

2- زوال و اعاده حیثیت در جرائم قابل گذشت بدون نیاز به صدور حکم.

3- زوال و اعاده حیثیت در امور تجاری.

4- نحوه اعادۀ‌حیثیت و جبران ضرر و زیانهای مادی و معنوی. موضوع ماده 58 ق.م.ا.[8]

اعاده حیثیت مانند عفو عمومی سبب محو محکومیت و از بین رفتن آن می‌شود ولی بواسطه خصوصیات ذیل از آن مشخص می‌باشد.

فرق اعاده حیثیت با عفو عمومی

1- عفو عمومی ممکن است قبل از هر محکومییتی اعطاء شود در صورتیکه در اعاده حیثیت باید یک محکومیت قطعی وجود داشته باشد. بعلاوه غیر از موارد استثنایی لازم است که مجازات اصلی کاملاً به موقع اجرا گذارده شده باشد.

2- اعاده حیثیت عطف به گذشته نمی‌شود تا موجب فراموشی جرمی که ارتکاب شده بشود تنها اثر آن نسبت به آینده است و موجب می‌شود که آثار قضائی بعضی از نتایج محکومیت را قطع کند.

3- علل تأسیس این دو نهاد یعنی اعاده حیثیت و عفو عمومی یکسان نیست زیرا هدف اعاده حیثیت این است که محکوم را در اصلاح کردن خود تشویق نماید و سیرت نیک او را پس از انقضاء مجازات پاداش دهد اعاده حیثیت باعث احیاء اخلاقی شخصی می‌شود که در معرض محکومیت عادلانه قرار گرفته و شایستگی او را برای خدمت به اجتماع فراهم می‌سازد. البته اعاده حیثیت جزائی را نباید با اعاده حیثیت تجاری اشتباه کرد موضوع اعاده حیثیت تجاری این است که آثار ورشکستگی را قطع نماید و غیر از موارد استثنائی (مانند قوانین 1925 و 1921) واجد اثر جزائی نمی‌باشد همینطور نباید آن را با اعاده حیثیت انتظامی که بعضی از قوانین آن را پیش بینی نموده‌اند اشتباه نمود.[9]

مقاله

نویسنده محسن نجف پور
جایگاه در درختواره حقوق جزای اختصاصی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
آفرینش انسان در نهج البلاغه

آفرینش انسان در نهج البلاغه

سپس از روح خود در آن دمید، پس به شکل انسان هشیارى در آمد که به تحرک برخاسته و ذهن و فکر و اعضاى خود را به خدمت مى‏گیرد، و از ابزار جابجائى استفاده مى‏ کند، حق و باطل را مى ‏شناسد، و از حواس چشیدن و بوئیدن و دیدن برخوردار است معجونى است با سرشتى از رنگهاى مختلف و اشیاى گرد آمده که برخى ضد یکدیگر بوده و برخى با هم متباین هستند، مانند: گرمى و سردى، ترى و خشکى، بدحالى و خوش حالى.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
Powered by TayaCMS