دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

امور محال و قدرت الهی

No image
امور محال و قدرت الهی

كلمات كليدي : قدرت الهي، محال وقوع، محال ذاتي

نویسنده : سيد ايوب هاشمي , جابر توحيدي اقدم

اعتقاد به این که قدرت خداوند نامحدود و بی‌انتها است موجب گشته تا در این باره پرسش‌ها و شبهاتی مطرح شود؛ مانند این که:

آیا خداوند می‌تواند موجودی مانند خود بسازد؟

آیا می‌تواند جهان هستی را در تخم مرغی جای دهد بدون اینکه جهان را کوچک و یا تخم مرغ را بزرگ کند؟

آیا خداوند می‌تواند موجودی را خلق کند که نتواند آن را نابود سازد؟

آیا خداوند می‌تواند سنگی بیافریند که خود نتواند آن را بلند کند؟ اگر پاسخ به این پرسش‌ها منفی باشد آیا دلیل بر این نیست که خداوند بر هر کاری توانا نیست و قدرت الهی محدود است؟

پاسخ

کارهایی که انسان با آن برخورد می‌کند برای آن چند فرض تصور می‌شود:

1- کارهایی که انجام آن برای بشر با شرایط کنونی ممکن است مانند ساختن ماشین و هواپیما و...

2- کارهایی که با شرایط کنونی بشر انجام آن امکانی ندارد، ولی ممکن است با گذشت زمان و فراهم آوردن شرایط مخصوص انجام آن ممکن شود؛ مانند زندگی در کرامت آسمانی.

3- کارهایی که با وسایل عادی و طبیعی به هیچ وجه ممکن نیست ولی با علل ماوراء‌ طبیعی امکان پذیر است؛ مانند گلستان شدن آتش، اژدها شدن عصا، بیرون آمدن شتر از دل کوه و زنده شدن مرده یا مرغان گلی که برای پیامبران الهی با اتکاء به نیروی قابل انجام است.

4- کارهایی که به هیچ وجه امکان وقوع ندارد نه با علل طبیعی و نه با علل ماوراء طبیعی مانند اجتماع دو چیز نقیض، بودن و نبودن یک چیز در یک زمان و با شرایط و نسبت‌هاب مساوی، پنج شدن حاصل ضرب 2 در 2 و...این قسم برخلاف سه قسم اول محال ذاتی است با توجه به این کارها معلوم می‌شود که قدرت هر چه هم زیاد باشد و یا مانند قدرت خدا بی پایان باشد بالاخره به کاری تعلق می‌گیرد که انجام آن محال ذاتی نباشد، یعنی از سه قسم اول باشد نه چهارم بنابراین در قسم چهارم کار قابلیت انجام شدن ندارد و قصور و نارسایی در آفریننده و انجام دهنده نیست بلکه در آن کار است. پس در پرسش‌های بالا در یک کلمه می‌توان گفت همه آنها چون محال ذاتی هستند انجام آن ممکن نیست و قدرت به آن تعلق نمی‌گیرد و اصولاً نه پاسخ مثبت از این پرسش‌ها صحیح است و نه پاسخ منفی زیرا لازمه پرسش‌ اول این است که آن موجود هم مخلوق باشد و هم نباشد، اگر بخواهد مانند خدا باشد باید مخلوق نباشد در صورتی که ارگ خدا او را خلق کند مخلوق خواهد بود لازمه پرسش دوم این است که تخم مرغ در یک زمان هم کوچک باشد و هم بزرگ و جهان خلقت در یک زمان بزرگ باشد و هم کوچک زیرا باید تخم مرغ از این جهان بزرگتر باشد تا جهان در آن جا بگیرد با اینکه فرض کردیم تخم مرغ باید به همان کوچکی باقی بماند پس به مراتب باید از جهان کوچکتر باشد پس هم باید کوچک باشد هم بزرگ و لازمه چنین فرضی اجتماع در چیز نقیض است.

لازمه پرسش سوم هم عجز خداوند نیست بلکه لازمه‌اش این است که آن موجود هم ممکن الوجود و مخلوق باشد که فناپذیری و قابل نیستی بودن را در پی خواهد داشت. از طرفی چون قابل فنا و نیستی نیست پس ممکن نیست پس باز این امر مستلزم اجتماع نقیض و محال است.[1]در پرسش چهارم نیز مفهوم «سنگی که خداوند قادر به بلند کردن آن نباشد». تناقض درونی دارد، در این صورت آفریدن چنین سنگی منطقاً محال است.[2]

به بیان فنی می‌توان گفت امور محال یا ممتنع را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

1- محال ذاتی

امری است که در ذات خویش بدون آنکه پای امر دیگری در میان باشد محال و ناشدنی است مانند اجتماع یا ارتقاع نقیضین که از روشن‌ترین مصادیق محال ذاتی است.

2- محال وقوعی

امری است که فی حد نفسه و با نظر به ذات آن محال نیست ولی وقع آن مستلزم محال ذاتی است مانند وجود معلول بدون علت که محال وقوعی است، زیرا تحقق آن مستلزم تناقض خواهد بود چون باید در یک آن، یک شیء (معلول) هم به علت نیاز داشته باشد (چون معلول است) و هم نیاز نداشته باشد (بنابر فرض) و اجتماع نیاز و عدم نیاز، اجتماع نقیضین است. محال ذاتی و محال وقوعی را «محال عقلی» نیز می‌گویند.

3- محال عادی

امری است که وقوع آن با نظر به قوانین شناخته شده طبیعت ناممکن است لیکن تحقق آن نه ذاتاً ممتنع است و نه مستلزم محال ذاتی است

با توجه به تعاریف فوق تمام مواردی که در تقریرهای مختلف این شبهه وارد شده از جمله محالات وقوعی‌اند. برای مثال شریک داشتن خداوند از محالات وقوعی است، زیرا فرض دوواجب الوجود پس از تحلیل به تناقض می‌انجامد زیرا لازم می‌آید که دو واجب الوجود مفروض در همان حال که واجب الوجودند واجب الوجود نباشند وقوع مورد دوم یعنی قرار گرفتن جهان درون یک تخم مرغ نیز لازمه‌اش اینستکه جهان در همان حال که بزرگ است، بزرگ نباشد چون درون تخم مرغ جای گرفته است و....

نکته مهم

عدم تعلق قدرت خداوند به محالات ذاتی و وقوعی، در واقع هیچ گونه محدودیتی برای قدرت الهی به شمار نمی‌آیند زیرا این امور اصولا قابلیت ایجاد ندارندو لذا مادون مرتبه‌ای قرار دارند که قدرت به آن تعلق می‌پذیرد. پس فاعلیت خداوند تام است اما قابل که محالات ذاتی و وقوعی‌اند قابلیت پذیرش فعل (یعنی ایجاد شدن) را ندارند[3] مانند کوزه‌گری که در عین بالاترین مهارت از آب کوزه سازد یا خیاطی از هوا لباس تهیه کند.

مقاله

نویسنده سيد ايوب هاشمي , جابر توحيدي اقدم

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
Powered by TayaCMS