دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی
اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

نویسنده: حمیدرضا باقری

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم. در پاسخ، برخی می‌گویند: ما به مرحله‌ای از تکنولوژی رسیده‌ایم که در عرض دو هفته می‌توانیم به سلاح اتمی دست پیدا کنیم و همین «در آستانه دست‌یافتن به سلاح اتمی بودن»، برای ما بازدارندگی کافی دارد. اما طرف‌داران داشتن سلاح اتمی می‌گویند: دو هفته بعد از حملات اتمی، شما دیگر ضربه را خورده‌ای و داشتن سلاح اتمی ارزشی برای شما ندارد. سلاح اتمی برای بازدارندگی آن است نه استفاده، وقتی سلاح اتمی داشتی از همان ابتدا، کسی جرئت حمله به شما را نخواند داشت. شما الان توان ساخت بمب اتم ظرف دو هفته را دارید اما معلوم نیست بعد از حملات اتمی هم این توان را داشته باشید و دشمن اگر کار به جایی رسید که بخواهد از سلاح اتمی استفاده کند، چنان این گزینه را باقدرت تمام استفاده می‌کند که شما توان تدارک ضربه متقابل برایت باقی نماند.

دین ما، به ما دستور داده است که: «أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» (الانفال:۶۰) آنچه از قدرت داریم در مقابل دشمنان باید به نمایش بگذاریم، تا از همان ابتدا دشمنان جرئت ضربه به ما را پیدا نکنند. اما مخالفان داشتن سلاح اتمی پاسخ می‌دهند: سلاح اتمی در دست ما، سلاحی است که هیچ‌وقت قابلیت استفاده از آن را نداریم، چون حجم میلیونی کشتاری که از بی‌گناهان به دنبال دارد و تبعات گسترده و همه‌گیر زیست‌محیطی آن، موجب هلاک حرث و نسل امروز و آینده است. دین به ما آموخته است «و لا تَزِرُ وازرةٌ وزرَ أُخری» دامنه مجازات نباید به بیش از کسانی کشیده شود که استحقاق آن را ندارند و اگر هم موارد جزئی مثل «تترس» از این قاعده استثناء شده است و شامل «الضرورات تتقدر بقدرها» می‌شود؛ در خصوص سلاح اتمی حجم نفی و نقض این قاعده آنقدر عظیم و تکرار شونده است که عملا عمومیت آیه را نقض می‌کند؛ بنابراین چنین استثنائی پذیرفته نیست، چراکه اولا جنگ اتمی به یک بمب محدود نمی‌شود و حتی ظرفیت این را دارد که اصل حیات روی کره زمین را به خطر بیاندازد، ثانیا به یک بازه زمانی محدود نیست و تبعات زیست محیطی آن برای نسل‌ها باقی می‌ماند.

حضرت آقا در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری در ۴ اسفند ۱۳۹۹ در مورد داشتن سلاح اتمی برای ما می‌گویند: «فکر اسلامی ما می‌گوید سلاحی که در [کاربرد] آن، غیر مسلّحین، غیرنظامی‌ها، و مردم عادّی تلف می‌شوند، این سلاح ممنوع است؛ حالا هسته‌ای باشد یا شیمیایی باشد یا غیر این‌ها؛ این سلاح ممنوع است. ما به‌خاطر نظر اسلام است که نخواستیم دنبال این سلاح برویم.»

موافقان داشتن سلاح اتمی در پاسخ می گویند: همه این استدلال‌ها برای استفاده از سلاح اتمی است، نه داشتن آن و منافعی که ما گفتیم برای داشتن و نمایش سلاح اتمی بود و اینها منافاتی با هم ندارند. اما مخالفان پاسخ می‌دهند: دشمنان ما به‌خوبی می‌دانند ما از سلاح‌های کشتارجمعی ولو در جنگ و وقتی علیه ما استفاده شده باشد، استفاده نخواهیم کرد، تجربه هم این را نشان داده است، بنابراین این نمایش برای آنها که باید باور کنند باور کردنی نیست و برای عموم که نباید، باور کردنی است و امکان پدیدآمدن یک اجماع عمومی علیه ما و مهجور کردنمان را فراهم می‌کند، درحالی‌که نداشتن این سلاح و اظهار مخالفت علنی با آن، ما را در موضع طلبکار قرار می‌دهد و می‌توانیم در اذهان عمومی دشمنان خود را محکوم کنیم. اما یک ابهام این وسط می‌ماند، سناریوی ما در صورت حمله اتمی برای دفاع از خودمان چیست؟!

ممکن است نیروهای نظامی برای این گزینه سناریوهای مختلفی از تقابل منطقه‌ای، دفاع با سامانه‌های مختلف قبل از اصابت و... را تدارک دیده باشند اما هیچ‌کدام از این سناریوها ۱۰۰ درصد نیست. ولی یک سناریو امیدبخش و ۱۰۰ درصد است و آن اتکا به قدرت الهی است، اگر ما در مسیر تعبد و ولایت الهی باشیم، خداوند مسیر بن‌بست برای ما نمی‌گذارد. همان خدایی که دریا را بر موسی(ع) شکافت، همان خدای ما است. «كَلاَّ إِنَّ مَعي رَبِّي سَيَهْدينِ» مخصوص به موسی (ع) نبود. همان خدایی که طیر ابابیل را داشت، قفل‌های درب را بر یوسف(ع) باز کرد، آتش را بر ابراهیم(ع) سرد کرد، همان خدا در جنگ ۸ساله هم بود، در موقعیت‌های مختلف بعد از انقلاب هم بود، اگر جایی زور ما نمی‌رسد، آنجا است که اتفاقا باید خیالمان راحت‌تر از جایی که زورمان می‌رسد باشد. چون مضطر حتماً جواب می‌گیرد. «أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ».

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
آفرینش انسان در نهج البلاغه

آفرینش انسان در نهج البلاغه

سپس از روح خود در آن دمید، پس به شکل انسان هشیارى در آمد که به تحرک برخاسته و ذهن و فکر و اعضاى خود را به خدمت مى‏گیرد، و از ابزار جابجائى استفاده مى‏ کند، حق و باطل را مى ‏شناسد، و از حواس چشیدن و بوئیدن و دیدن برخوردار است معجونى است با سرشتى از رنگهاى مختلف و اشیاى گرد آمده که برخى ضد یکدیگر بوده و برخى با هم متباین هستند، مانند: گرمى و سردى، ترى و خشکى، بدحالى و خوش حالى.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
Powered by TayaCMS