دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خلق و خوى استاد

No image
خلق و خوى استاد

خلق و خوى استاد

آنان که از نزدیک با استاد آشنایى دارند، ویژگیهاى این مرد بزرگ را نیک مى شناسند که او گذشته از مقام علمى، مثل اعلاى فضائل اخلاقى است سرشت نیک، مهربانى، محبت و شفقت نسبت به دیگران، گره گشائى در کارهاى فروبسته، رعایت اعتدال در گفتار و کردار و آداب دانى.

اهتمام شدید در نشر علم و فضیلت و حقیقت صدق و صفا و حیاء و امانت از مشخصه هاى بارز و فضائل ستودنى اوست از «بشاشة الوجه عطیة ثانیة» نصیبى وافر یافته، و تبسمى مهرآمیز داشت و شعر وى درباره وى مصداق پیدا مى کرد که:

روى گشاده اى که دلى واشود از او *** صائب به صد هزار گلستان برابر است

«با هر گفتار یا پاسخى، لبخندى بر لب دارد، لبخندى که براى مخاطب از هر نسیم جانفزایى، دلاویزتر، و از هر نوید امید بخشى دل انگیزتر است.»

از زبان صاحب ترجمه باید گفت:

بى منّت و مزد خدمتى بود *** حاجت به حدیث و ماجرا نیست

«ذکى الطبع، حسن المحافر، رحیب الصدر است استاد با وجود معلومات سرشار از آموختن از هیچ کس احساس شرمندگى نمى کرد هر نکته آموختنى را از هر کس فرا مى گرفت و از پرسیدن پروائى نداشت.

این گفته یکى از قدما ما را به کار مى بست:

خواهى که بهین دو جهان کار تو باشد *** زین هر دو یکى کار کن از هرچه کنى بس

یا فایده ده آنچه بدانى دگرى را *** یا فایده گیر آنچه ندانى زدگر کس

یکى از سجایاى اخلاقى آن بزرگوار، تواضع و فروتنى اوست که نشانه کمال وى مى باشد.

تواضع است نشان رسیدگان به کمال *** سواره چون که به مقصد رسد پیاده شود

به ویژه اگر احساس کند کسى شوق آموختن دارد، از مقام و علوّ استادى خود پایین مى آید و مشفقانه او را راهنمایى مى کند و با او ارتباط ایجاد مى کند.

آیتى از دقّت و حوصله در کار بوده و در هر موضوعى که به تحقیق پرداخته، با کنجکاوى و استقصاى درکتب حق مطلب را ادا کرده و نکته اى باقى نگذاشته است. و از شگردهاى شگرف استاد در امر تحقیق، ارجاع، بسیار دقیق و همه جانبه خواننده است به مأخذ مورد استناد نویسنده. روحیه اسلام خواهى و دیندارى او به حدى است که حاضر نمى شود در برابر بى حرمتى قلمى اشخاص به معتقدات شیعى، سکوت اختیار نماید.

در بیان حق و حقیقت فوق العاده صریح بود و عشق او به حقیقت به درجه اى بود که با احدى مساهله و مسامحه روا نمى دانست و از خرده گرفتن بر مطالب علمى مشاهیر و بى بهره گان از تاریخ نمى هراسید و ملاحظه دوستان قدیم را نمى کرد ولو خوش آیند این و آن نباشد.

از ویژگى هاى ستودنى استاد میهمان نوازى اوست.

خانه اش گوئى مهمانسراى افاضل واردان بود و چون دریچه قلب مهربانش همیشه و هر لحظه به روى اهل علم و ادب لبنان باز بود و آنان از خوان نعمت بى زوال معظم له برخوردار مى شدند.

استاد دوست و یاورى نیک اندیش و شایسته براى کسانى بود که همواره محضرش را مغتنم مى شمردند و جهت حل مشکلات علمى خود از وى چاره جویى مى کردند و ایشان تا آخرین حد توان، راهگشاى مشکلات آنان مى شد، و تجربت ها و آموخته هاى خویش را بدون تنگ نظرى در اختیار همگان قرار مى داد.

با طلاّب مانند فرزندان خود سلوک مى کرد. اگر مى فهمید طلبه اى با مشکلات دست و پنجه نرم مى کند خوابش نمى برد. و گاه برخى از افراد که دچار مشکل شده بودند به مدت هفت یا هشت ماه در منزل وى میهمان بودند.

احسانش نسبت به والدینش زبانزد نزدیکان و دوستانش بود و معروف است که به خاطر پدر و مادر به لبنان کوچ کرد آنگاه به خاطر رعایت خواست مادر در آنجا ماندگار شد.

از صفات بارز استاد، همّت بلند، ثبات او در کار و پشت کار اعجاب انگیز و استمرار در تحقیق است چنان که قریب 30 سال روزگار عمر بابرکت خود را با بصیرت و دقّت و بدون فتور فداى مطالعه و تألیف نمود. و در چنین استقامت و پایمردى و مساعى خستگى ناپذیر یک عمر بود که کارى کارستان در تاریخ به نام «الصحیح من سیرة النبى الاعظم(صلى الله علیه وآله)» پدید آورد که حقاً قابل تقدیر است و نشانى از ژرف نگرى، تیزبینى و نکته سنجى نویسنده دارد.

به تعلیم و تربیت و نظارت در پرورش فرزندان توجه کافى مبذول مى داشت.

نسبت به دروغ خیلى حساس بود و آن را آفت جان گزا و مانع سعادت و ترقى مى دانست و در تربیت فرزندان بر قبح آن به دفعات تأکید مى کرد.

آقا سیّد رضا فرزند گرانقدر استاد خاطره شکوهمند خود را در این باره چنین بیان مى کند:

و گاه ملتزم رکاب حضرت ابوى بوده در راه تنها مى رفتیم شروع مى کرد به طرح سئوال و ما را به آن مشغول مى کرد.

و گاه که سئوالهایى را مى پرسیدم به منابع ارجاع مى داد، پس از تلاش ما مى پرسید به چه نتیجه اى دست یافتید آنگاه خود به تکمیل یا تصحیح یافته هایمان مى پرداخت.

با یکى از همسایگان استاد به نام آقاى حمید ترابى که شیفته اخلاق وى بود و سالها کار صحافى کتابهاى استاد جعفر را به عهده داشت درباره ویژگى هاى اخلاقى وى گفتگو داشتیم او گفت:

سیّد ویژگى هاى فراوانى داشت ایمان و تقوا در رفتارش موج مى زد یکى از خصلتهاى او تواضع بود به عنوان نمونه روزى به منزلش رفتم جمعیّت زیادى در منزل بود کشیشى هم میهمان ایشان بود تا وارد شدم از جاى برخاست و دم در آمد و معانقه کرد و مرا کنار دست خود نشاند.

نمونه دوم: وقتى لازم مى شد با فرد کاسبى مثل من که درباره وهابیان سئوالات فراوانى برایم پیدا شده بود مى نشست و با زبان ساده با بنده وارد بحث مى شد

نمونه سوم: سبقت در سلام داشت روزى در جمع علاقمندان خود بود به سویش رفتم طبق معمول دستش را باز کرد و مرا در آغوش کشید و فرمود: با همسایه هاى لبنانى خود چطورى؟

درباره ویژگى دیگرش گفت: استاد براى مال دنیا ارزشى قائل نبود سخى و دست و دل باز بود. و به کسى که اطمینان داشت خانه و زندگى خود را در اختیارش مى گذاشت.

در معامله جداً آدم درستى بود. حق ضعیفان را مى داد.

روزى دستم را گرفت و به کسى که باید حق الزحمه مرا مى داد برد و گفت: حق حمید را زود پرداخت نمایید.

خصوصیت دیگر سیّد، مطالعه بسیار و کم خوابى بود از بسیارى کار احساس خستگى نمى کرد، من به دلیل شغلم (صحافى) با عالمان بسیارى آشنا بوده و کتابهاى شخصیت هاى فراوانى را صحافى کرده ام بیشتر کتابهاى سیّد را مى دیدم که فهرست اهم مطالب را در صفحات اولى کتاب یادداشت کرده بود روزى از ایشان پرسیدم این همه مطالعه و این همه یادداشت چگونه فرصت این مقدار مطالعه را پیدا کرده اید؟ فرمود: در شبانه روز دو سه ساعت بیشتر نمى خوابم.

مردم دارى با خلق حمیده و جذب طلبه هاى لبنانى از امتیازات اخلاقى ایشان بود.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

در زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهی بود که یکی از آنها برداشته شد، دومی را دریابید و به آن چنگ زنید. اما امانی که برداشته شد رسول خدا (ص) بود و امانی که باقی مانده استغفار است. خداوند تعالی می فرماید: خداوند آنها را عذاب نمی کند تا تو در میان آنها هستی و خداوند آنها را عذاب نمی کند در حالی که استغفار می کنند.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
Powered by TayaCMS