دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

در محاق مؤلف | حسرتی بر مضامین به باد رفته در سریال زمانه

تازه‌ترین ساخته حسن فتحی هم به سرانجامی متناسب با ذائقه مخاطب ایرانی منتهی شد. البته با این تفاوت که از ابتدا تا انتهای سریال، دو شخصیت کلیدی فیلم بر اثر خام دستی اطرافیان دق‌مرگ شدند...
در محاق مؤلف | حسرتی بر مضامین به باد رفته در سریال زمانه
در محاق مؤلف | حسرتی بر مضامین به باد رفته در سریال زمانه

تازه‌ترین ساخته حسن فتحی هم به سرانجامی متناسب با ذائقه مخاطب ایرانی منتهی شد. البته با این تفاوت که از ابتدا تا انتهای سریال، دو شخصیت کلیدی فیلم بر اثر خام دستی اطرافیان دق‌مرگ شدند و اضلاع مثلث عشقی هم تجاربی سخت و جانکاه را پشت سر گذاشتند؛ تجاربی که الحق و الانصاف کمتر نویسنده و سازنده‌ای به آزمودن آن‌ها تن داده و شاید از همین رو و نیز از جهت رعایت مرزهای ممنوعۀ جامعه و بیننده و مدیر مربوطه است که این تجربه‌ها چندان باورپذیر از کار در نیامده و بر مدار کنش‌های دراماتیکِ سریال به پیش نرفته‌اند.


اگر بخواهیم در ضمن خوانش این سریال، از در ایجاد پیوند میان منتقدان کلاسیک و شیفتگان سبک شخصی و سینمای مولف به پیش رویم، ناگزیر از قبول یک فصل مشترک خواهیم بود؛ فصلی که همچنان می‌تواند در عین خوشامدگویی به نوآوری فرمی و پذیرش ابداعات روایی، مرام‌نامه کلاسیک‌های عالم سینما را هم به رسمیت شناخته و با پذیرش عنصر «شخصیت» به مثابه رکن تپیندۀ درام، اصلیترین وجه تشخص اثر هنری- در این‌جا مشخصا اثر سینمایی- را هم پاس دارد.
 «هنر» قرار است که با تازگی و آشنازدایی صوری خود، تجربه‌ای تازه را برای مخاطبش پدید آورد؛ تجربه‌ای که هر چه به کام مخاطبِ کارآزموده‌تر بنشیند، بر وجه نخبه‌گرای اثر افزوده و در نقطه مقابل، با توقفِ جنبه‌های مضمونی و صناعی‌اش در مشعوف ساختن مخاطب عام، تاثیری در شعاع رویدادهای روزمره را بر جای خواهد گذاشت. رویدادهایی محدود، گذرا و البته برآورندۀ مقصود آنی طراح و سازنده آن آثار.
به نظرم حسن فتحی این بار هم قرار نبوده که از سایه سریال موفق «شب دهم» خارج شود؛ اثری که در معنای مورد نظر لیوتار «رویدادی» در تلویزیون ایران به حساب می‌آمد و از پی ایده‌ای بکر و کم‌یاب، با مهارت نویسندگی و کارگردانی و بازیگر‌شناسی فتحی همراه شده و همچنان هم قابل تحمل‌ترین برنامۀ تلویزیونی ایام محرم به حساب می‌آید.
پس از ده سال از آن تجربۀ موفق، کارگردان زمانه را بی‌حوصله‌تر از آن می‌بینیم که با فیلم‌نامه‌ای از همه حیث آماده به سراغ بازیگرانش برود. تا آن‌جا که به سیاق اکثر فیلم‌ها و سریال‌های تولید داخل، اصلا نیاز نیست که بخواهیم با سخن «رابرت مک کی» به پیش رفته و مسابقه‌ای فرضی را میان خود و نویسندۀ اثر ترتیب دهیم و در هر سکانس، حرکات شخصیت‌ها را در سلسله‌ای از روابط علّی گنجانده و گام بعدی را حدس بزنیم و در پایان از شکست خود در حل پازل داستان متعجب و البته شادمان باشیم. این‌جا هم به‌سان تولیدات مشابه، هر اتفاقی که سازنده اراده کند رخ می‌دهد؛
 بهزاد به سادگی تمام دچار جوزدگی می‌شود و عمویش را به محکمه می‌کشاند.
 به‌‌ همان سهولتی که زیر بار شکایت رفته، ملعبۀ دست وکیلی ماهر می‌شود و مرافعه را وا می‌گذارد.
 آن‌چنان که خودش در شبه ‌اعتراف‌نامه‌ای به بهار توضیح داد، با ارغوان ازدواج می‌کند تا از عمویش انتقام بگیرد.
در روزهای پس از ازدواج، آن‌چنان محتاج و درمانده می‌شود که حتی از عهده مخارج آب و برق منزل‌ شبه‌استیجاری هم بر نیاید.
و این همه کافی است که آن‌چه پیش‌تر سبب شکایت بهزاد از عمویش شده بود، این بار باعث آشتی آنان شود و اعتراف به اشتباه از سوی طرفین، بهزاد را به غلام حلقه به گوش خانوادۀ عمویش تبدیل کند.
و اما ارغوان؛
علی رغم صداقت تمام در پذیرش اوضاع معیشتی خانواده‌اش و با همۀ اعتماد به نفسی که نسبت به توان کاری و منزلت اجتماعیش دارد، وجود خارجی پدرش را پنهان می‌کند، تا همه چیز بر میل اراده مولف به پیش رفته و بهزاد برای به هم زدن این رابطه، بهانه‌ای به دست آورد.
ارغوان پس از طی دورانی سرشار از خوشی به همراه همسرش، از پی مرگ او به صفات رذیلانه پدر باز می‌گردد و با اجیر کردن وکیلی که به خواست مولف قرار است همیشه و این بار به سبب تعلق خاطرش به ارغوان، بهزاد را فریب دهد، یادآور آن مثل معروف می‌شود که:
 «یا رب مباد آن‌که گدا معتبر شود!»
اما گویی اراده مولف از این همه هم فرا‌تر رفته و قرار است «بهار» شخصیتی تماما صبور، نجیب، وفادار و اهل تحمل و گذشت در انواع مرارت‌ها باشد. شخصیتی که از پی ملاقات اتفاقی خواهرش با برادر ارغوان، در جریان همه اتفاقات قرار می‌گیرد و در پایان با توضیحات بهزاد و علی‌رغم این‌که دوام علاقه بهزاد به ارغوان را خودش از زبان همسرش شنیده، از در حلم و وفا و مروت وارد شده و بر سر راه بهزاد سبز می‌شود!
آیا این همه ارادۀ مولف در پیش‌برد وقایع داستان، قرار است طعم تلخ زندگی را در حصار صلاح‌دید سازندگان معتدل ساخته و بزه‌های منعکس شده در سریال- از اعتیاد تا آثار طلاق و رابطه پنهان- را در محدوده خطوط قرمز موجود به فرجام برساند؟ یا این‌که همچنان باید به ذائقه مخاطب ایرانی وفادار مانده و لذا ما هم فعلا باید صبور باشیم و آن پایان متفاوتی را که در «شب دهم» دیدیم، در یک «رویداد» منحصر بدانیم؟
با تماشای این تازه‌ترین ساخته فتحی، حرارت نوستالژیک تازه‌ای را در خود احساس می‌کنیم؛ شاید بیش از همه از این رو که دو پدیده «رقابت» و «بازار» که سینما را به عنوان هنر/ صنعتی پرمخاطب زنده نگه داشته‌اند، در تلویزیون ایران به نعل وارونه‌ای بدل شده‌اند که حسرت روزهای انحصار تلویزیون در کانال‌ها و کارگردان‌های محدود را زنده می‌سازند. روزهای نه چندان دوری که «روزی روزگاری»، «خانه سبز»، «پدرسالار» و «شب دهم» ساخته می‌شد و کارگردانی با قابلیت فتحی، خود را ملزم به رقابت با انواع سریال‌های شبانه، یا جلب رضایتِ ناظران نورسته نمی‌دید.
و البته شاید مدتی بعد و با تماشای دوباره این سریال، حسرت چنین روزی را در خود احساس کنیم که لااقل ایده‌های بکری در ذهن سازندگان اثر نشسته و در ‌‌نهایت از کار درنیامده‌اند. ایده‌هایی که می‌توانستند از محاق اراده مولف بیرون رفته و با رجوع به الگوهای مشهور، به دست شخصیت‌های زنده و دراماتیک داستان، مضامینی لایق درنگ و عبرت را بر جای بگذارند. مضامینی که از برملا کردن روح تراژیک زندگی نهراسند و یا دست کم طعم ملودرام تلخ یا شکست را هم به مخاطب خود بچشانند.
زمانه می‌توانست ایده‌ای تازه از الگوی «هملت» ارائه کند، همچنان‌ که «میوه ممنوعه» هم قرار بود که ایده‌ای از الگوی «شاه لیر» یا خوانشی امروزی از حکایت «شیخ صنعان» باشد. الگو‌ها و ایده‌هایی که هر کدام می‌توانستند مضامینی همچون «حسد»، «ایثار»، «خیانت»، «انتقام»، «رقابت» و... را در خود پرورده و زمانه را در ردیف آثار ماندگار تاریخ تلویزیون قرار دهند.
 و در ‌‌نهایت صد حیف و دریغ در انتظار فردایی است که مضامین هدر رفته در تولیدات تلویزیونی را پررنگ‌تر از کارنامه امروز مدیران سیما بیابیم...

منبع:فیلم نوشتار

مقاله

نویسنده علیرضا آرام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
Powered by TayaCMS