دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ذات و ذاتی

No image
ذات و ذاتی

كلمات كليدي : ذات،‌ ‌چیستی،‌ ‌ ذاتی ،‌ نوع،‌ جنس،‌ فصل

نویسنده : محمد درگاه‌زاده

ماهیت و چیستی شی را ذات آن شی گویند: توضیح اینکه وقتی سوال شود: « آیا در این باغ میوه هست؟ » سوال از هستی شده است؛ اما اگر بپرسد: « میوه این باغ چیست؟ » سوال از چیستی شده است، مثلاً اگر در جواب گفته شود:‌ سیب یا پرتقال ...،‌ چیستی میوه باغ بیان شده است که نام دیگر این چیستی،‌ ‌ذات می‌باشد.

‌کلمه ذاتی اغلب به دو معنی اطلاق می‌شود که یکی را ذاتی باب ایساغوجی و دیگر را ذاتی باب برهان می‌نامند.

ذاتی باب ایساغوجی (باب کلیات خمس)

‌ ذاتی عبارت است از حقیقی که داخل در چیستی افراد و مصادیق خود است به این معنی که قوام و تشکیل دهنده ماهیت افرادش باشد. به عنوان نمونه ماهیت انسان تشکیل یافته از حیوان و ناطق است. بنابراین این دو ذاتی برای انسان محسوب می‌شوند.

گاهی ذاتی به مفهومی اطلاق می‌شود که خارج از ذات و چیستی افرادش نباشد و طبق این اصطلاح به خود ذات نیز ذاتی گفته می‌شود زیرا ذات شی،‌ همانند اجزائش خارج از خودش نیست، ‌اما ذاتی بنابر اصطلاح اول فقط شامل اجزاء ذات (جنس و فصل) می‌شود.[1]

اقسام ذاتی باب ایساغوجی

1ـ نوع: مفهومی است کلی، ‌که بیانگر تمام ذات یا چیستی شئ است. برای مثال وقتی می‌گوییم: «این شئ طلاست»، طلا تمام حقیقت آن شئ را بیان می‌کند و نوع آن شئ است.

2ـ جنس: مفهومی است کلی که بیان‌گر بخشی از حقیقت شئ و اعم از آن است، مانند مفهوم کلی حیوان نسبت به انسان و اسب.

3ـ فصل: کلی ذاتی است که یک نوع را از سایر انواع داخل در یک جنس متمیز می‌کند،‌ مانند ناطق که موجب تمیز انسان از سیر انواع جنس حیوان است.

آثار و نشانه‌هی ذاتی:

ذاتی باب ایساغوجی به‌واسطه خواص و نشانه‌های زیر از غیر ذاتی باز شناخته می‌شود.

1ـ ثبوت ذاتی بر ذات، بدیهی بوده و نیاز به استدلال ندارد،‌ زیرا چنان‌که گفته شد هر ذاتی از ذاتیات خود (جنس و فصل) تشکیل یافته و وجود اجزاء در ضمن کلّ بدیهی و روشن می‌باشد به عنوان نمونه اثبات حیوان بودن و یا ناطق بودن انسان،‌ با تصور درست انسان حاصل می‌شود و نیازمند استدلال نیست.

2ـ ذاتی برای بوجود آمدن به علتی غیر از علت به‌وجود آورنده ذات،‌ نیازمند نیست و همان علتی که ذات را بوجود آورده در حقیقت بوجود آورنده ذاتیات نیز هست زیرا هر ذاتی تشکیل یافته از ذاتیات خود است و حقیقتی غیر از ذاتیات ندارد.به عنوان نمونه،‌ علت بوجود آورنده انسان همان علت حیوانیت و ناطقیت اوست.

3ـ ذاتیات هر چیزی در تحلیل عقل مقدم بر آن ذات می‌باشند زیرا ذاتیات اجزاء تشکیل‌دهنده ذات بوده و هر جزئی بر کل خود مقدّم است. البته چنانکه گفته شد این تقدم تنها در تحلیل عقل است و در خارج از همان ابتدا یک مجموعه به هم پیوسته‌ای بنام ذات بوجود می‌آ‌ید که هیچگونه تقدم و تأخری در آن مطرح نیست.

ذاتی باب برهان

ذاتی غیر از معنی گفته‌شده، استعمال دیگری نیز دارد که معروف به ذاتی باب برهان است.

در کتاب برهان منطق، ‌شروط متعدّدی بر استدلال برهانی گفته می‌شود یکی از مهمترین آن شروط این است که مقدمات برهان باید از قضایایی تشکیل شوند که محمول‌های آن ذاتی برای موضوع‌هایشان باشند و مقصود از محمول ذاتی آن محمولی است که به خاطر ذات موضوع برآن حمل شود، یعنی خود ذات به تنهایی و با قطع نظر از هر چیز دیگر بری انتزاع و حمل آن محمول،‌ کافی باشد. به‌عنوان مثال، ‌حمل امکان بر انسان به خاطر ذات انسان است و نه چیز دیگر و همین طور حمل ناطق بر انسان به خاطر ذات انسان است. بر خلاف حمل ضاحک بر انسان که بخاطر متعجب بودن حمل می‌شود و نیز بر خلاف تحرّک که بخاطر ماشی بودن بر انسان حمل می‌شود نه بخاطر ذات انسان.

بنابراین ذاتی باب برهان اعم از ذاتی باب ایساغوجی است زیرا هم شامل مقّومات (جنس و فصل) شئ می‌شود و هم شامل اعراض ذاتی شئ.

مقاله

نویسنده محمد درگاه‌زاده

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
Powered by TayaCMS