دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ساختمان سازی بر قبر اولیای الهی و نفی توهم شرک

توحید به معنای یکتاپرستی در همه ابعاد از آموزه‌های بنیادین شرایع اسلامی از آدم(ع) تا خاتم(ص) است.
ساختمان سازی بر قبر اولیای الهی و نفی توهم شرک
ساختمان سازی بر قبر اولیای الهی و نفی توهم شرک

توحید به معنای یکتاپرستی در همه ابعاد از آموزه‌های بنیادین شرایع اسلامی از آدم(ع) تا خاتم(ص) است. در آیات قرآنی بارها درباره توحید به ویژه عبادی با عباراتی چون «لاتعبدوا الاالله» (هود، آیات2 و 26) سخن به میان آمده و همه پیامبران نخستین دعوت خویش را با این جمله بیان می‌کردند.

توحید در اسماء و صفات و فعل از جمله اقسام دیگر توحید است که در آیات و روایات به آن پرداخته شده است. اما آیا برخی از اعمال ما چون بهره گیری از اسباب و توسل به آنها از مصادیق شرک است؟ مثلاً انسان برای درمان درد خویش به پزشک مراجعه نماید و به وسیله دارو درمان شود. آیا این با توحید فعلی خداوند که هوالشافی است در تناقض و تضاد نیست؟ اگر خداوند شفا و درمان می‌دهد، پس مراجعه به پزشک و استفاده از دارو، مخالف توحید و از مصادیق شرک نیست؟

در اینجا نوعی اشتباه فهم وجود دارد زیرا آنچه شرک را موجب می‌شود، قرار دادن اسباب و وسایل در عرض خداوند است، نه در طول. هیچ شکی نیست که در عرض خداوند هیچ چیزی قرار نمی گیرد؛ چرا که همه چیز، آفریده و مخلوق الهی و از مظاهر و تجلیات خداوندی هستند.

از سنت‌های الهی و قوانین حاکم بر جهان و هستی این است که خداوند جریان امور هستی را بر مدار اسباب قرار داده، چنانکه در روایات است.

«انما تجری الامور باسبابها؛ یا لاتجری الامور الاباسبابها؛

یعنی امور هستی از طریق اسباب در جریان است.

بنابراین، توسل جستن به پزشک و دارو به معنای نفی توحید نیست؛ چراکه هر کسی که به پزشک و دارو برای درمان دردهایش مراجعه می‌کند، در راس همه امور خداوند را می‌بیند و شافی را خدا می‌شناسد، (شعراء، آیه80) ولی به حکم قوانین و سنت‌های الهی ناچار است که از اسباب و وسایل درمان بهره گیرد تا درمان انجام شود.

یافتن وسیله برای تقرب به خدا

در درمان تنها لازم نیست که به گیاهان دارویی و یا شیمیایی مراجعه شود؛ چراکه برخی از راه‌های دیگر نیز وجود دارد که آنها نیز در حکم اسباب هستند؛ به عنوان نمونه دعا و نیایش از اسباب درمان است ولی مادی نیست؛ یا می‌توان از کرامات افرادی استفاده کرد. چنانکه پیراهن یوسف(ع) داروی چشمان نابینای یعقوب(ع) می‌شود و هیچ گاه توسل جستن به پیراهن به معنای شرک نبوده است (یوسف، آیه96)

بارها در روایات آمده است که آب دهان پیامبر(ص) به عنوان دارو برای درمان به کار رفته است که داستان درد چشم امیرمومنان علی(ع) در جنگ خیبر در این باره معروف است.

خداوند بارها در آیات قرآن فرمان می‌دهد که حتی برای تقرب و محبوبیت در نزد خدا از وسایل و اسباب بهره گیرید

(وابتغوا الیه الوسیله، مائده، آیه35)

این وسایل ممکن است نماز و روزه یا چیز یا شخص باشد. برای اینکه انسان به خداوند نزدیک شود و محبوب خداوند گردد لازم است که به پیامبر(ص) نزدیک شود و با اطاعت و پیروی از ایشان، محبوب در نزد پروردگارش شود.(آل عمران، آیه30)

بنابراین، تمسک به اسباب و مظاهر مادی و معنوی الهی هرگز به معنای شرک و خروج از توحید نیست و تنها زمانی شرک معنا می‌یابد که شخص قائل به استقلال برای اسباب شود یا آن را در عرض خداوند قرار دهد. اما اگر آن را در طول یا به عنوان مظاهر قدرت الهی بشناسد دیگر شرک معنایی نخواهد داشت.

توسل جستن به اولیای الهی چون پیامبران(ع) و امامان معصوم(ع) همانند توسل جستن به پزشک و داروی گیاهی و شیمیایی، بلکه یک درجه بالاتر، عین توحید است. کسی که می‌گوید: انبت الربیع البقل، بهار سبزه را رویانید، می‌داند که در حقیقت خداوند است که سبزه می‌رویاند و بهار و باران و خورشید و دیگر اسباب، تنها ابزاری در دست خداوند است همانند واژه کن که به اراده الهی فیکون می‌کند. (بقره، آیه 117) چرا که می‌داند خداوند است که می‌رویاند نه چیز دیگر و آنها تنها اسباب و مظاهر قدرت الهی در جهان مادی هستند.(واقعه، آیه 72)

ابلیس و مدعیان توحید

به نظر می‌رسد که شیطان در درجه توحید از برخی از مدعیان توحید قوی تر باشد؛ زیرا شیطان حاضر نشد که سجده بر انسان برد و تمرد امر الهی کرد و از سجده بر انسان سرباز زد در حالی که تمامی عمرش به سجده خداوند مشغول بود.

مشکل شیطان و این مدعیان توحید این است که از پرده و حجاب مظاهر نگذشتند و حقیقت و ملکوت اشیاء را در پس آن ندیدند، چون اگر چشمان بصیرت داشتند، ابلیس در پس کالبد خاکی و بدبوی حضرت آدم(ع)، روح الهی و تعلیم اسمایی را می‌دید. (بقره، آیه 31؛ اعراف، آیه 12؛ حجر، آیه 29)

شگفت این که مدعیان دروغین توحید بر کعبه یعنی خدا که از سنگ و خاک و چوب است سجده می‌برند ولی به انسان کامل احترام نمی گذارند و آن را تکریم نمی کنند و می‌کوشند تا قبر پیامبر(ص) را تخریب کنند و قبور اولیای الهی که خداوند آنان را بارها اهل بهشت دانسته (سوره انسان و آیات دیگر) را تخریب می‌کنند.

توجیه مدعیان دروغین توحید این است که این قبور و ساختمان سازی و بناها نشانه ای از شرک و خروج از دایره توحید است؛ در حالی که افزون بر این که سیره متشرعه از همان آغاز تاکنون دلیلی بر بهتان و افترای ایشان است بلکه خداوند خود در آیاتی از جمله 21 سوره کهف می‌فرماید:

اذ یتنازعون بینهم امر هم فقالو ابنوا علیهم بنیاناً ربهم اعلم بهم قال الذین غلبوا علی امرهم لنتخذن علیهم مسجدا

هنگامی که آنان در میان خود در امر اصحاب کهف به تنازع پرداختند. پس گفتند ساختمانی بر قبر ایشان بسازیم چون پروردگارشان به ایشان داناتر است. کسانی که بر امر اصحاب کهف چیره شده و مدیریت آن را به دست گرفتند گفتند: ما بر قبر ایشان مسجدی بسازیم آن مکان را مسجد قرار می‌دهیم.

پس مومنان بر بالای قبر اصحاب کهف، مسجدی را ساختند که هم عبادتگاه بود و هم یک بنای یادبود برای تکریم و گرامی داشت اولیای خدا.

اصولاخانه‌های اولیای الهی می‌بایست به گونه‌ای باشد که افزون بر یادبود و گرامی داشت آنان مردم را به یاد خدا بیندازد، از این رو، ساخت مسجد به عنوان بهترین مرکز عبادتی برای اهل ایمان، مورد توجه و تایید خداوند قرار گرفته است.

در تفسیر طبری و بلکه در همه تفاسیر اهل سنت در ذیل آیه عبارتی شبیه آن را می‌توان یافت: مسلمانان گفتند: بر روی قبر اصحاب کهف، مسجد بنا می‌کنیم تا در آنجا نماز بخوانیم و خدا را عبادت کنیم. (جامع البیان للطبری، ج 15، ص 278، ح 17308 و ص281، ح 17317- همچنین نگاه کنید: الدر المنثور للسیوطی، ج 4، ص 217، فتح القدیر للشوکانی، ج 3، ص 277؛ الکشاف عن حقائق التنزیل و عیون الاقاویل للزمخشری، ج 2، شرح ص 477، تفسیر النسفی، ج 3، ص 8)

بی گمان هیچ کس در برتری و فضیلت پیامبر(ص) بر همه پیامبران حتی اولو العزم شک و تردیدی ندارد؛ حتی اگر امامان معصوم(ع) را در مقام امام نپذیریم و یا خلافت آنان را به عنوان اوصیا نشناسیم، شکی نیست که ایشان به عنوان اصحاب و پیروان آن حضرت(ص) در فضیلت، از پیامبران(ع) برتر هستند. خداوند خانه‌هایشان را مکان رفیع دانسته است که یاد خداوند در آن جاری است. خداوند می‌فرماید:

فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو و الاصال؛

در خانه‌هایی که خدا رخصت داده که ]قدر و منزلت[ آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود در آن ]خانه[ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش می‌کنند. (نور، آیه 36)

در تفسیر ثعلبی از مفسران اهل سنت آمده است:

پیامبر(ص) این آیه را قرائت فرمود: پس مردی برخاست و گفت: یا رسول الله! این خانه‌ها از آن کیست؟ پیامبر(ص) فرمود: خانه‌های پیامبران. ابوبکر برخاست و گفت: یا رسول الله! از این خانه‌ها خانه علی و فاطمه هم هست؟ پیامبر(ص) فرمود: بله! بلکه از برترین این خانه‌ها این خانه علی و فاطمه است. (تفسیر الثعلبی، ج 7، ص 107- الدر المنثور للسیوطی، ج 5، ص 50، تفسیر الالوسی، ج 18، ص 174)

بنابراین، ساخت بنا و ساختمان بر روی قبور اولیای الهی نه تنها جایز بلکه قراردادن آن به عنوان مسجد و جایی برای نماز و دعا و ذکرالله بسیار مناسب است، چنان که سیره متشرعه در طول تاریخ از سنی و شیعه بوده است و مصداق اتم و اکمل آن همان گنبد و بارگاه رسول الله(ص) در مدینه است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
Powered by TayaCMS