دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ضرورت نبوٌت و شریعت آسمانی

No image
ضرورت نبوٌت و شریعت آسمانی

نویسنده : ولي عبدالهي

كلمات كليدي : نبوٌت، شريعت آسماني، عدل، معجزه، ضرورت وحي

از آنجا که انسان موجودی است حقیقی و دارای استعداد رسیدن به آخرین مرحله کمال است، خداوند متعال هم از هیچ گونه فیض و بخششی کوتاهی ندارد بنابراین به هر شخصی به اندازه استعداد او کمالاتی اعطا می­کند تا به فعلیٌت برسد که هر کس دارای صفات نیک و اخلاق پسندیده­ای است کمال او بهشت و اگر دارای اخلاق فاسد باشد کمال او دوزخ می­باشد از این رو، بحث نیاز ضروری انسانها به وحی و شریعت و نبوٌت، مسئله­ای حقیقی و مورد نیاز می­باشد.

شریعت و نبوٌت در لغت و اصطلاح

شریعت از شرع گرفته شده و به معنی راه آشکارا «شرعت له طریقا» یعنى راهى به او نمودم و آشکار کردم. شرع در اصل مصدر است سپس اسم شده به راه آشکار و به آن شرع (بفتح و کسر اول) و شریعت گفته شده و بطور استعاره به طریقه خدائى اطلاق شده است‌[1]

الشرعة: الدین‌(شرع: یعنی دین)[2]

نبوت: (که از نبی گرفته شده است) این لفظ (نبی) که بر وزن فعیل است اگر بمعنى فاعل باشد معنایش خبر دهنده است؛ زیرا که نبىّ از جانب خدا خبر می دهد و اگر به معنى مفعول باشد معنایش خبر داده شده است که نبىّ از جانب خدا خبر داده می­شود.[3] شریعت در اصطلاح: به معنای مجموعه عقاید اخلاقی و قوانین و مقرراتی است که برای اداره امور جامعه انسانی و پرورش انسانها می­باشد.[4]

آیات و روایات درباره ضرورت نبوت و شریعت

مردم (در آغاز) یک دسته بودند سپس خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانى، که به سوى حق دعوت مى‌کرد، با آنها نازل نمود تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داورى کند. (افراد باایمان، در آن اختلاف نکردند) تنها (گروهى از) کسانى که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه‌هاى روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى، در آن اختلاف کردند. خداوند، آنهایى را که ایمان آورده،بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبرى نمود. (امّا افراد بى‌ایمان، هم چنان در گمراهى و اختلاف، باقى ماندند.) و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت مى‌کند.[5]

در توحید از هشام بن حکم روایت کرده که گفت: زندیقى که نزد امام صادق‌(ع) آمده بود، از آن جناب پرسید: از چه راهى انبیاء و رسل را اثبات مى‌کنى؟ امام صادق (ع) فرمود: ما بعد از آنکه اثبات کردیم که آفریدگارى صانع داریم، که ما فوق ما، و ما فوق تمامى مخلوقات عالم است، و صانعى است حکیم چنین صانعى جایز نیست که به چشم مخلوقاتش دیده شود، و او را لمس کنند، و با او و او با مخلوقات خود نشست و برخاست کند، خلق با او و او با خلق بگومگو داشته باشد. پس ثابت شد که باید سفرایى در خلق خود داشته باشد، تا آنان خلق را به سوى مصالح و منافعشان و آنچه مایه بقایشان است و ترکش باعث فنایشان مى‌شود هدایت کنند، پس ثابت شد که خدا در میان خلق افرادى دارد که خلق را از طرف او که حکیم و علیم است به سوى نیکى‌ها امر مى‌کنند، و از بدیها نهى مى‌نمایند. در اینجا ثابت مى‌شود که خدا در خلق زبانهایى گویا دارد، که همان انبیا و برگزیدگان از خلق اویند، حکمایى هستند مؤدب به حکمت او، و به همان حکمت مبعوث شده‌اند، و در عین اینکه از نظر خلقت ظاهرى مانند سایر افرادند از نظر حقیقت و حال غیر آنهایند، بلکه از ناحیه خداى حکیم علیم مؤید به حکمت و دلائل و براهین و شواهدند، شواهدى چون زنده کردن مردگان، و شفا دادن جذامیان، و نابینایان، پس هیچ وقت زمین از حجت خالى نمى‌ماند، همواره کسى هست که بر صدق دعوى رسول و وجوب عدالت خدا دلالت کند.[6]

عوامل ضرورت شریعت و نبوٌت

1.اجتماعی بودن بشر

انسان موجودی است که دارای یک سلسله علوم و ادراکات می­باشد، و می خواهد از هر طریقی که ممکن است برای رسیدن به نفع خودش از موجودات دیگر استفاده کند، به همین جهت از عالم ماده شروع کرده الات و ادواتی درست می­کند تا بوسیله انها به موجودات دیگر مسلط شود و در نتیجه این را پذیرفت که به هر اندازه که از دیگران باید استفاده کند باید به دیگر ان هم اجازه بدهد که از او به همان اندازه بهره­کشی کنند. و در نهایت پی­برد که باید یک زندگی اجتماعی داشته باشد. این زندگی اجتماعی باید به نوعی باشد که هر صاحب حقی به حق خودش برسد، و مناسبات و روابط متعادل باشد، و این همان عدالت اجتماعی است.[7] شکی نیست که انسان­ها از لحاظ خصوصیٌات با یگدیگر اختلاف دارند؛[8] چنانکه قرآن کریم به آن اشاره کرده و فرموده است:« و اگر پروردگارت مى‌خواست، همه مردم را یک امّت (بدون هیچ گونه اختلاف) قرار مى‌داد ولى آنها همواره مختلفند مگر کسى را که پروردگارت رحم کند! و براى همین (پذیرش رحمت) آنها را آفرید! و فرمان پروردگارت قطعى شده که: جهنّم را از همه (سرکشان و طاغیان) جنّ و انس پر خواهم کرد!» [9]

2. برپاداری قسط و عدل :

خداوند می فرماید: ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانى) و میزان (شناسایى حق و قوانین عادلانه) نازل کردیم، تا مردم قیام به عدالت کنند، و آهن را نازل کردیم که در آن قوت شدیدى است، و منافعى براى مردم، تا خداوند بداند چه کسى او و رسولانش را یارى مى‌کنند بى‌آنکه او را ببینند، خداوند قوى و شکست ناپذیر است‌.[10] منظور از بینات و دلایل روشن ادراکات عقلی و خردورزهای صحیح علمی و معجزات و کرامات عملی است همچنین مراد از کتاب برخی از معارف و احکام و عقاید و اخلاق و سایر علوم است میزان و معیار صحیح نیز همراه کتاب معصوم است و هیچ میزانی دقیق تر از سیره و روش و راهکارهای معصومانه پیامبر و پیشوایان دین نیست.[11]

3. تعلیم دست نایافتنی ها

فکر و اندیشه انسان با همه پیشرفت او در علم و صنعت از دسترسی به معارف و خبرهای غیبی که در قرآن و سخنان انبیاء و امامان(علیهم السلام) آمده است ناتوانند و تنها از طریق نبوت و دست­آوردهای وحی می­توان بر آن­ها آگاه شد اگر پیامبرن الهی نباشند خرد انسان از درک معارف توحید و معاد بی­بهره­اند . عقل و دانش بشر هر چه قدر پیشرفت کند باز هم نمی­تواند از این معارف اطلاع پیدا کند بنابراین تنها فضل و وحی الهی است که سبب می­شود که دریچه­هایی از جهان غیب به روی انسان باز شود ومعارف ناب و حقایق نامتناهی به بشر روی آورد.[12]

4. تکامل عقل

قران کریم هر چند در بسیار ی ازموارد ارزش عقل را بازگو کرده و انسان را به تعقل فرا می­خواند لیکن آن را برای هدایت بشر کافی ندانسته و وجود وحی و نبوت را ضروری شمرده است، که پیامبر اسلام فرموده است:(خداوند هیچ پیامبر و رسولی را جز بر تکمیل خرد مبعوث نفرموده و خرد او بالاتر از عقول امت وی است)[13]

چون عقل بشری چیزهای را که باید بداند و بوسیله آن جامعه خود را اداره کند نمی­فهمد ولی به کمک وحی آنها را می­فهمد و آنچه را باید به صورت سالم و کامل فراگیرد ولی توان آن را ندارد به مدد وحی تتمیم و تکمیل می­کند.[14]

5. نجات از تاریکی­ها:

خداوند می­فرماید( الر) (این) کتابى است که بر تو نازل کردیم، تا مردم را از تاریکیها (ى شرک و ظلم و جهل،) به سوى روشنایى (ایمان و عدل و آگاهى) بفرمان پروردگارشان در آورى، بسوى راه خداوند عزیز و حمید)[15]

در حقیقت تمام هدفهاى تربیتى و انسانى، معنوى و مادى نزول قرآن، عبارت از : بیرون ساختن از ظلمتها به نور و " ظلمت" به صورت جمع آمده و" نور" به صورت مفرد، اشاره به اینکه، همه نیکیها در پرتو نور توحید یک حالت وحدت و یگانگى بخود می­گیرند اما ظلمت همه جا مایه پراکندگى و تفرقه صفوف است. و از آنجا که سرچشمه همه نیکیها، ذات پاک خداست و شرط اساسى درک توحید، توجه به همین واقعیت است بلافاصله اضافه مى‌کند: همه اینها به اذن پروردگارشان (پروردگار مردم) مى‌باشد.[16]

6. پرستش خدا و پرهیز از طاغوت

نقل شده است که رسول خدا در یکی از خطبه­های خود در این باره می­فرماید:(خدا پیامبران را برانگیخت تا بندگان او آنچه از خداشناسی نمی­دانند فراگیرند و به پروردگار او پس از انکار و عناد ایمان بیاورند)[17]که محور اصلی دعوت پیامبران و حفظ توحید فطری و طرد هر گونه شرک است.

7. دعوت به حیات برتر و سازنده

وحی و آموزههای وحیانی، تامین کننده زندگی برتر انسان است که خداوند در قرآن می­فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامى که شما را به سوى چیزى مى‌خواند که شما را حیات مى‌بخشد و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل مى‌شود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآورى مى‌شوید»[18]

از آنجا که انسان موجودی است که فطرتا به سوی منافع خود حرکت می­کند و برای بهتر زندگی کردن اقدام می­کند،گاهى مى‌شود که انسان در اعتقاد و یا عملش از طریق فطرت و حق منحرف شده و دچار اشتباه ‌گردد، لیکن این خطا و اشتباه مستند به فطرت انسانى او و هدایت الهى نیست، بلکه بخاطر این است که او خودش عقل خود را دزدیده و در اثر پیروى هواى نفس و شیطان راه رشد خود را گم کرده است،و آن زندگی سعید و خوشبختی که انسان در آرزوی آن است بوسیله تبعیٌت از راه شیطان و پیروی از هوای هوس لوازم سعادت آن را از دست می­دهد

8. سفارش به اخلاق ستوده

سفارش به خصلت­های ستوده اخلاقی و اجتماعی از اهداف بعثت به شمار می­آید.که اخلاق به عنوان رابط بین عقیده و عمل سهم موثری درتهذیب روح دارد هدف رسمی بعثت تزکیه نفس و تهذیب روح است که بخش مهم ره­آ­­ورد وحی را توصیه­های اخلاقی تشکیل می­دهید[19]

مقاله

جایگاه در درختواره عقائد فرق
جایگاه در درختواره اثنا عشریه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

در زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهی بود که یکی از آنها برداشته شد، دومی را دریابید و به آن چنگ زنید. اما امانی که برداشته شد رسول خدا (ص) بود و امانی که باقی مانده استغفار است. خداوند تعالی می فرماید: خداوند آنها را عذاب نمی کند تا تو در میان آنها هستی و خداوند آنها را عذاب نمی کند در حالی که استغفار می کنند.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
Powered by TayaCMS