دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ظهرنویسی برات برای انتقال

No image
ظهرنویسی برات برای انتقال

كلمات كليدي : انتقال برات، شرايط ظهرنويسي، مسئوليت تضامني، انتقال طلب

نویسنده : محمد حسين رامين

برات نوشته‌ای است که به موجب آن، شخصی به دیگری دستور می‌دهد مبلغی وجه را در موعد معین به شخص ثالثی بپردازد. دستور دهنده را برات‌کش یا صادرکننده یا برات دهنده می‌نامند. کسی که این دستور را دریافت می‌کند برات‌گیر و کسی که وجه برات باید به وی پرداخته شود دارنده‌ی برات نام دارد.[1]

برات مانند هر سند[2] دیگری این قابلیت را دارد که به شخص دیگری واگذار شود یا به عبارت دیگر مالکیت آن به شخص دیگری منتقل گردد.[3] لیکن از آن‌جایی که برات یک سند تجاری[4]است و اسناد تجاری باید به سادگی قابل نقل و انتقال به غیر باشند قانون‌گذار شیوه‌ی خاصی را برای انتقال برات پیش بینی نموده است. این شیوه عبارت است از ظهرنویسی. بنابراین ظهرنویسی وسیله‌ی انتقال مالکیت برات است که از طریق امضای برات توسط دارنده‌ی قبلی (ظهرنویس) و تسلیم آن به دارنده‌ی جدید صورت می‌گیرد. چون امضای انتقال دهنده‌ی برات و همچنین عباراتی که حکایت از انتقال مالکیت برات می‌کند، معمولاً در ظهر (پشت) ورقه‌ی برات نوشته می‌شود، این عمل حقوقی ظهرنویسی یا پشت نویسی نام‌ گرفته است.[5]

البته ظهرنویسی به غیر از انتقال مالکیت برات کاربرد‌های دیگری نیز دارد که در جای خود قابل بررسی است.[6]

شرایط ظهرنویسی برات برای انتقال

از آن جایی که ظهرنویسی علاوه بر انتقال مالکیت برات، آثار خاص دیگری نیز دارد که در تعیین حدود مسئولیت هریک از ظهرنویسان موثر است، قانون گذار برای تحقق امر ظهرنویسی شرایط ویژه‌ای، پیش بینی نموده است که به بررسی آنها می‌پردازیم:

الف) امضای ظهرنویس

وقتی که دارنده‌ی برات، تصمیم به انتقال آن به شخص دیگری می‌گیرد، باید به نحوی از انحاء، این اراده ی خود را ظاهر ساخته و آن را در ورقه‌ی برات منعکس سازد. نحوه‌ی تجلی اراده‌ی ظهرنویس، توسط قانون‌گذار مشخص شده است؛ که عبارت است از امضای ورقه‌ی برات توسط ظهرنویس (دارنده‌ای که قصد انتقال مالکیت برات خود را به دیگری دارد).

در حقیقت ظهرنویس با امضای برات اعلام می‌دارد که تمام حقوق خود را که از برات ناشی می‌شود، به دارنده ی جدید برات منتقل می‌نماید.[7]

ب) قید نام منتقل الیه[8]

به موجب ماده‌ی 246قانون تجارت درج نام کسی که برات به‌وسیله‌ی ظهرنویسی به وی منتقل می‌شود، الزامی نیست. چنان‌چه نام این شخض در ظهرنویسی قید شود، این ظهرنویسی، "ظهرنویسی به نام شخص معین" خواهد بود. مثل آن که نوشته شود؛ لطفاً در وجه آقای... پرداخت شود. لیکن چنان‌چه هیچ نامی از منتقل الیه در ظهرنویسی قید نشود، این ظهرنویسی، ظهرنویسی در وجه حامل خواهد بود. معنا و مفهوم ظهرنویسی در وجه حامل این است که دارنده‌ی قبلی برات یا همان ظهرنویس بدون آن‌که در ظهرنویسی نامی از منتقل الیه ببرد، آن را امضا نماید تا از آن پس هرکسی که برات را در دست داشت، مالک آن شناخته شود و برای مطالبه‌ی وجه آن محق باشد.[9]

ج) تاریخ ظهرنویسی

اگر چه به موجب ماده‌ی 246ق.ت[10]، قید تاریخ ظهرنویسی ضروری نمی‌باشد، لیکن قید این تاریخ می‌تواند از جهات متعددی مفید واقع شود. مهم‌ترین مورد کاربرد آن برای تشخیص اهلیت[11] ظهرنویس یا ورشکستگی‌[12] وی به هنگام ظهرنویسی است. چرا که اگر ظهرنویس در آن زمان فاقد اهلیت بوده یا ورشکسته باشد، ظهرنویسی وی باطل و بلا اثر خواهد بود.[13]

د) مشروط و مقید نبودن ظهرنویسی

درصدر ماده‌ی 247 ق.ت آمده است که (ظهرنویسی حاکی از انتقال برات است...). به نظر برخی حقوق‌دانان از این بیان مقنن چنین استنباط می‌شود که ظهرنویسی باید به بیانی بعمل آید که دلالت بر انتقال برات به منتقل الیه نماید. نتیجه آن که، ظهرنویسی نباید مشروط باشد و همچنین ظهرنویسی بخشی از برات به نحوی که تنها جزئی از وجه آن انتقال داده شود، باطل می باشد.[14] لیکن به نظر برخی دیگر از حقوق‌دانان ظهرنویسی با قید و شرط اشکالی ندارد و ظهرنویس در حدود شرط، مسئول است.[15]

ه)تحقق شرایط اساسی صحت قراردادها

چون ظهرنویسی نوعی قرارداد و توافق بین افراد است، لذا تحقق شرایط اساسی صحت قرارداها به شرحی که در ماده ی 190 به بعد قانون مدنی[16] مقرر است، در ظهرنویسی هم لازم است.[17] بنابراین اشخاص فاقد اهلیت و یا تاجر ورشکسته که از مداخله در اداره‌ی اموال و حقوق مالی خود ممنوع است (م418ق.ت) به لحاظ قانونی حق ظهرنویسی برات را ندارند.

آثار ظهرنویسی برای انتقال

مسلماً از آن جایی که ظهرنویسی برات برای انتقال، به قصد انتقال مالکیت برات صورت می‌پذیرد، مهم‌‌ترین اثر این نوع ظهرنویسی همان انتقال برات خواهد بود. لیکن این نوع ظهرنویسی آثار بسیار مهم دیگری نیز دارد که به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت.

الف) انتقال حقوق ناشی از برات به منتقلٌ‌الیه

برات و سایر اسناد تجاری، همگی نماینده ی وجود یک طلب می‌باشند که شخصی از دیگری دارد. وقتی که دارند‌ه‌ی یک برات آن را به قصد انتقال، ظهرنویسی می‌کند در حقیقت طلب خود را که ورقه‌ی برات نشان دهنده‌ی آن است به منتقل‌ٌالیه واگذار می‌نماید. از این پس دارنده‌ی جدید برات دارای تمام حقوقی خواهد بود که دارنده‌ی قبلی(ظهرنویس) نسبت به برات داشت.[18] از جمله اینکه می‌تواند وجه برات را از برات‌کش و برات‌گیر و یا هریک از ظهرنویس‌ها مطالبه نماید. مسلم است که پس از ظهرنویسی، کلیه‌ی وظایف دارنده‌ی سابق نیز به عهده ی دارنده‌ی جدید منتقل خواهد شد.

اما جدای از اینکه پس از ظهرنویسی‌، اصل طلبی که در برات منعکس شده ‌است به دارنده‌‌ی جدید منتقل می‌شود، چنان‌چه تعهد‌ براتی(یعنی همان طلب مندرج در برات) متضمن تضمینی برای دانده‌ی برات باشد، پس از ظهرنویسی، دارنده‌ی جدید حق استفاده از تضمین مزبور را نیز خواهد داشت.[19] بعنوان مثال اگر صادر کننده‌ی برات، برای آن که اعتماد دارنده‌ی برات را در مورد پرداخت شدن وجه برات جلب کند قسمتی از اموال خود را به‌عنوان وثیقه و تضمین پرداخت برات قرار می‌دهد. با توجه به آن‌چه گفتیم پرواضح است که اگر دارنده‌، برات را از طریق ظهرنویسی به شخص دیگری منتقل کند، این وثیقه نیز به همراه اصل برات منتقل خواهد شد و تضمین مزبور بجای خود باقی می‌ماند.

ب) مسئولیت تضامنی[20] ظهرنویس به پرداخت برات

اگر چه گفته شد اثر اصلی ظهرنویسی برای انتقال، انتقال طلب[21] دارنده‌ی سابق به دارنده‌ی جدید است؛ لیکن این یک انتقال طلب ساده (مدنی) نیست. زیرا انتقال دهنده‌ یا همان ظهرنویس پس از انتقال نیز بصورت تضامنی با برات‌دهنده و برات‌گیر، مسئول پرداخت وجه برات باقی خواهد ماند. در حقیقت، این امر یکی از تفاوت‌های بین ظهرنویسی برای انتقال و انتقال طلب مدنی است که انتقال گیرنده یا همان دارنده‌ی جدید برات، علاوه بر صادر کننده و برات‌گیر، مدیون (بدهکار) جدیدی نیز دارد که ظهرنویس ماقبل خود است. در علم حقوق از این امر بعنوان‌ "اصل بقای مسئولیت ظهرنویس پس از انتقال برات" یاد می‌شود. این اصل یکی از اصولی است که باعث می‌شود ارزش و اعتبار برات، پس از هر بار ظهرنویسی افزوده شود.[22]

تفاوت ظهرنویسی برای انتقال و انتقال طلب مدنی

تقاوت ظهرنویسی برای انتقال و انتقال طلب را باید در حدود مسئولیت ظهرنویس جویا شد. در انتقال طلب مدنی، تنها مسئولیتی که انتقال دهنده دارد این است که وی فقط مسئول وجود طلبی است که منتقل نموده است. چرا که بدون آن که طلبی موجود باشد؛ نمی‌توان آن‌را منتقل نمود. بنابراین اگر انتقال‌گیرنده به مدیون مراجعه کرد و با عدم پرداخت طلب مواجه شد، حق مراجعه به انتقال‌دهنده را ندارد مگر در همان مورد عدم وجود طلب .

اما برعکس در ظهرنویسی برای انتقال، در صورتی که برات به هر علتی پرداخت نشود، ظهرنویس مسئول پرداخت وجه برات خواهد بود. مسأله‌ی وجود یا عدم وجود طلب نیز منتفی است. چراکه صرف وجود ورقه‌ی برات اثبات کننده‌ی وجود طلب است.[23]

شرط عدم مسئولیت ظهرنویس در مقابل دارنده‌ی جدید

آیا ظهرنویس می‌تواند در هنگام ظهرنویسی شرط کند که در مقابل دارنده‌ی جدید مسؤل پرداخت برات نباشد؟

قانون تجارت ما در مورد سؤال بالا پاسخ صریحی ندارد. لیکن با توجه به ماده‌ی 249 ق.ت[24] باید گفت که ظهرنویس نمی‌تواند با قید شرط خلاف، مسؤلیت خود را منتفی کند. چرا که با وجود حکم صریح قانون‌گذار در ماده‌ی 249 ق.ت، اصل بر مسؤلیت ظهرنویس واقع شده است و محدود یا منتفی کردن این مسؤلیت نیاز به دلیل دارد. تنها موردی که قانون‌گذار اجازه‌ی محدود کردن مسؤلیت ظهرنویس را داده است مورد ماده‌ی 276 ق.ت[25] می‌‌باشد که البته ارتباطی به موضوع فوق پیدا نمی‌کند. بنابراین عدم پیش‌بینی امکان این محدودیت، با وجود اصل صریح مسئولیت مندرج در ماده‌ی 249 ق.ت، دلیل مخالفت قانون‌گذار ایران با درج چنین شرطی در برات است.[26]

مقاله

جایگاه در درختواره حقوق خصوصی - حقوق تجارت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

در زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهی بود که یکی از آنها برداشته شد، دومی را دریابید و به آن چنگ زنید. اما امانی که برداشته شد رسول خدا (ص) بود و امانی که باقی مانده استغفار است. خداوند تعالی می فرماید: خداوند آنها را عذاب نمی کند تا تو در میان آنها هستی و خداوند آنها را عذاب نمی کند در حالی که استغفار می کنند.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
Powered by TayaCMS