دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عرفان های کاذب و کاهش نقش دین در زندگی

سیر فروکاهشی دین از جمله خطرات این عرفان‌ها و ادیان جدید می‌باشد که نسخه‌های سطحی ادیان سنّتی می‌باشند.
عرفان های کاذب و کاهش نقش دین در زندگی
عرفان های کاذب و کاهش نقش دین در زندگی
نویسنده: عباس فراهانی

سیر فروکاهشی دین از جمله خطرات این عرفان‌ها و ادیان جدید می‌باشد که نسخه‌های سطحی ادیان سنّتی می‌باشند. شاید مهمترین خطر ناشی از این عرفان ها، ناظر به دین و کارکرد آن باشد. در این عرفان ها، دین یا به کلی از زندگی انسان رخت می‌بندد و یا با تغییر در کارکردهای آن، دین در خدمت اهداف بشر و فلسفه اومانیستی قرار می‌گیرد. جامعه شناسان دین، خصوصیت کاهش دین و نقش آن در زندگی را، یکی از خطرات و ویژگی‌های این عرفان‌ها عنوان کرده اند. در حالی که در ادیان سنتی چون اسلام، مسیحیت، یهود و سایر ادیان، مباحثی چون شریعت، خدا محوری، سیر و سلوک به سوی خدا و ... مشهود بود، اما در عصر حاضر جنبش‌های نوپدید، با طی کردن مراحلی، ثقل و نقطه مرکزی در آموزه‌های خود را از خدامحوری و آخرت گرایی به سمت انسان محوری و دنیاگرایی تغییر داده اند. نکته ای که توجه به آن لازم و بایسته است، این است که ممکن است که با پیدایش این عرفان ها، تعداد پیروان و دینداران افزایش یافته باشد، اما آموزه‌ها و تعالیم آنها مسلما از هدف و فلسفه اصلی دین به دور می‌باشند و باعث دور شدن آنها از گوهر دین می‌شود. این سیر کاهش در دین و کارکرد آن را می‌توان در چهار مرحله ترسیم کرد:

1. به مثابه وحی لایتغیر الاهی به دین چونان عناصر معنوی و تجربی؛ متفرق و انتخابی اما معطوف به غایت الهی؛

2. از این دین معنوی فروکاسته به دین معنوی معطوف به غایات اومانیستی؛

3. از دین اومانیستی به دین مصرفی عرضه شده در بازار دینی؛

4. از بازار دینی به دین چونان ابزاری معطوف به اهداف اقتصادی دون پایه.
همان طور که مشاهده می‌شود نهایتا دین به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف اقتصادی و دنیوی فرد، نزول پیدا می‌کند که در فلسفه اومانیستی یک اصل به شمار می‌آید. در این جنبش‌ها دیگر خودمحوری و انسان محوری اصل می‌باشد و خداوند جایگاهی در بین آموزه‌های آنها ندارد. چرا که غایت این جنبش های، تحوّل فردی است و تمام تلاش عرفان‌های عصر جدید معطوف به این است که سفر معنوی را در وجود انسان بیافریند. تاکید بیش از حد این عرفان‌ها بر واژه و مفهوم خود (Self ) حاکی از کم رنگ شدن نقش و قدرت خداوند در آموزه‌های آنان می‌باشد. با مراجعه به آموزه‌ها و تعالیم آنها به راحتی می‌بینیم که توصیه می‌کنند که خدا را در درون خود انسان باید جستجو کرد، لذا در این عرفان‌ها شعار «خدا را در درون خود بجویید؛ نه بیرون»، از محوری ترین شعارهای این گونه عرفان‌ها می‌باشد. بنابراین خدا با آن تصویری که ادیان ابراهیمی به عنوان خدای خالق و قادر و متعال که در بیرون از وجود آدمیان است و وجود مستقلّی دارد، در این جنبش جایگاهی ندارد. نمونه این تعالیم را می‌توان در آموزه‌های اشو یافت. وی نیروی درونی را به عنوان راهبر به انسان معرفی می‌کند که باید به آن احترام گذاشت و از طرف دیگر «گمراهی» را بر آن نیرو به رسمیت می‌شناسد. وی می‌گوید: ندای درونتان را ارج بنهید و از آن اطاعت کنید. به خاطر داشته باشید من تضمین نمی کنم که آن ندا همیشه شما را به راه راست هدایت کند. بیشتر اوقات شما را به گمراهی می‌برد . این حق شماست که آزادانه به گمراهی بروید.وی عرفان ادعایی خود را در مقابل خدا قرار می‌دهد : حتی در مقابل خداوند بایستید ... درستی و نادرستی امور را به کنار بگذارید.

در این عرفان‌ها به جای تکیه بر کتاب و دین به عنوان منابع هدایت بشر، توصیه می‌کنند انسان برای هدایت شدن به ندای درون خودش گوش کند، در حالی که قلب انسانی، محل و مرکز وسوسه شیطانی است. در واقع آنها یک نوع تجربه‌گرایی را به جای تعبدگرایی تبلیغ می‌کنند و پیروان را به این امر دعوت می‌کنند که خود راه‌های مختلف معنویت را تجربه کنند تا دریابند که کدام شیوه برای آنان مناسب‌تر است. بنابراین همان گونه که مشاهده می‌شود در این عرفان‌ها، دینی دیگر که همان پیروی از ندای درونی و رفتار استاد می‌باشد، جایگزین دین سنتی فرد می‌شود.

در خصوص خطرات این عرفان‌ها نسبت به دین و نحوه کاهش نقش دین در زندگی جامعه ایران، نیز می‌توان به خطراتی چون ترویج بی بندوباری، از بین بردن قبح گناه، از میان بردن احساس مسئولیت، هدایت کردن افراد به زندگی پرحیله، بی وفایی، فاصله گرفتن از دین اسلام با توجیه تفسیر آزاد متون دینی و ارائه تفسیری مسامحه گرانه از دین اسلام، اشاعه اعمال و شعایر خالی از معنا و مفهوم ، تهی نمودن افراد از بینش‌های معنوی ناب، ایجاد تفرقه، شبهه افکنی در مبانی اعتقادی، دور شدن از عمق و ژرفای دین اشاره کرد. متاسفانه در مواردی در این عرفان‌ها تساهل و تسامح دینی شدیدی حاکم است که همین امر نیز باعث گرویدن جوانان به سمت این عرفان‌ها شده است. در این عرفان‌ها بر این امر تاکید می‌شود که رابطه با خداوند یک رابطه صرفا قلبی است و نیازی به پیروی از آداب و شریعت خاصی نمی باشد و حتی در مواردی با حذف یکسری از محدودیت‌های ادیان همچون رابطه جنسی همراه است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب سایبان خود ساخته عرفان مدرن

کتاب سایبان خود ساخته عرفان مدرن

این کتاب با هدف عرضه صحیح و دفاع معقول اندیشه عرفانی و زدودن پیرایه‌های موهم، موهن و فراگیر عرفان و معنویت‌های نوظهور...

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

در زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهی بود که یکی از آنها برداشته شد، دومی را دریابید و به آن چنگ زنید. اما امانی که برداشته شد رسول خدا (ص) بود و امانی که باقی مانده استغفار است. خداوند تعالی می فرماید: خداوند آنها را عذاب نمی کند تا تو در میان آنها هستی و خداوند آنها را عذاب نمی کند در حالی که استغفار می کنند.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
Powered by TayaCMS