دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مبارزه با فرقه های انحرافی توسط آیت الله سید علی اصغر لاری

No image
مبارزه با فرقه های انحرافی توسط آیت الله سید علی اصغر لاری

مبارزه فرهنگى

سال هاى آخر عمر پر برکت آیت الله سیّد على اصغر لارى، دوران گذار استعمار گران از سلطه اقتصادى به سلطه فرهنگى بود،: از این رو وى همزمان با آغاز حرکت هاى ضد اسلامى رژیم پهلوى، نسبت به پاسدارى از خاکریزهاى فرهنگى و سنگرهاى ارزش هاى دینى و ملّى، هشدار داد. آیت الله لارى همزمان با آغاز حرکت فرهنگى غرب به دست رضاخان و همراهى بازماندگان مشروطه طلب مشروعه ستیز و لژهاى فراماسونرى در احیاى زرتشتى گرى، کسروى گرایى، باستان گرایى، حجاب ستیزى و...، حوزه هاى علمیه و فرهیختگان مسلمان را نسبت به تغییر موضوع استعمار و پاسدارى از ارزش هاى دینى در عرصه فرهنگ فرا خواند و به صراحت چنین اعلام کرد:

«سرچشمه این فتنه و فسادها و وقاحت و بى شرفى ها، اساساً جهالت و بى فرهنگى ملّت است. دارویى براى رفع این مرض و نیرویى براى دفع این دشمن، بهتر و مؤثرتر از داروى علم و سلاح معرفت نیست. وظیفه حتمى نگهبانان این کشور و دیانت است که سعى بلیغ و کوشش سریع در توسعه علوم دینى و تهیه وسایل پیشرفت علم و عمل نمایند و این مقصد انجام نگیرد مگر به اصلاح و تهذیب فرهنگ مملکت و نشر کتب دینى و اخلاقى بین جامعه ملّت[35]».

از این رو، آیت الله سیّد على اصغر لارى همزمان با ترغیب طلاّب و دلسوزان دین و ملّت، به مجهز شدن به سلاح روز، براى یک رویارویى جدّى با عوامل فساد و انحطاط خود نیز به میدان کارزار گام مى نهاد و قلم به دست گرفت.[36] او که حرکت هاى خود را در راستاى مبارزه با فقر اقتصادى جهت بخشیده بود، با چنین حرکتى، عملا ورود استعمار را با چهره جدیدى فراروى همه به تصویر کشید.

دفاع فرهنگى آیت الله لارى در این مقطع، بخشى از زندگى رادمردى است که نه تنها بیانگر نگاه عالمانه او به زمان و پدیده هاى آن است. بلکه بیانگر قدرت فکرى و اراده پولادین و روحیه تحوّل خواه او در همسو شدن با عنصر زمان و مکان به شمار مى رود زیرا چه بسیار بزرگانى که قابلیت هاى فکرى و علمى و منش سیاسى و فرهنگى و اجتماعى آنان، محدود به یک زمان و محصور در برخورد با یک پدیده بوده است و قدرت تطبیق خود با شرایط جدید را نداشته اند اما قلم و بیان آیت الله موسوى لارى به همه ثابت کرد که او مرد همه عرصه ها و مرد همه زمان هاست و تنها مدار تکلیف است که موجب بروز و نمود یک جلوه از گستره قابلیت هاى وى شده است. ارتباط این عالم فرزانه با مسائل فرهنگى، اطلاع از آخرین اخبار در خصوص چاپ و نشر کتاب و دست یازیدن به آن، آن هم در منطقه اى چون لار، در آن مقطع از زمان و با محدودیت هاى دوران پهلوى و امکانات ناچیز ارتباطات در آن عصر، شگفتى بسیارى را برانگیخته است. این مسئله، حساسیت و اهتمام وى را نسبت به آن چه در عرصه فرهنگ و هنر رنج مى داده است، به اثبات مى رساند و کلاس درسى براى همه طلاّب، دلسوزان و مدافعان حریم تشیّع در عصر ارتباطات است.

نوشتارهاى به جا مانده از آیت الله موسوى لارى در این مقطع از تاریخ، نه از سر تفنن است و نه به خاطر نام و نان، بلکه درد و دغدغه و اداى تکلیف از سوى مردى است که از پنجره خانه گلى اش جهان را نظاره مى کرد. مردى که بر روى زیلویى ساده، پیچیدگى هاى فرهنگى زمان خود را به خوبى درک مى کرد و با مرکب و دواتش، نسخه دواى بشریت را مى پیچید.

او که بر سفره ساده اش، نانش را با فقرا تقسیم مى کرد، نه نانى از قِبل نوشتارهایش خورد و نه نامى به هم زد و همواره مقاله ها و نقدهایش را به نام محققى از لار به چاپ مى رساند[37] و بى شک، انتخاب این نام هم از سوى او، تنها و تنها به خاطر زنده نگه داشتن هویّت دینى مردم لار و اعلام این موضع به فرهنگ ستیزان و فرهنگ سوزان بود که هنوز قلب تشیّع، قلب غیرت و دین دارى در سینه مردم این سرزمین مى تپد.

با نگاهى کوتاه به نثر و محتواى نوشتارهاى آیت الله لارى به این واقعیت پى مى بریم که اگر وى نگارش را در اولویت نخست برنامه هاى خود قرار مى داد، امروز او در زمره یکى از نویسندگان بزرگ حوزوى به شمار مى آمد هر چند که در همین نوشتارهاى تکلیف مدارانه او، گذشته از نثر زیبا و امروزى او، به نکات بدیع و تازه اى دست مى یابیم که نشان مى دهد او گوى را از نویسندگان و عالمان عصر خود و حتى نویسندگان امروزى ربوده است.[38]

گذشته از لطف خداوندى به این خاندان، در نکته سنجى و نثر زیبا، بى شک قلم و بیان استاد بزرگوارش آیت الله شیخ محمّد حسین غروى اصفهانى که داراى ذوقى سلیم و نگاهى نو و مضامینى بلند در نثر و نظم بود، در نگارش وى، بى تأثیر نبوده است. استناد به اشعار بزرگانى چون باباطاهر، سعدى، حافظ و به ویژه مولانا در نوشتارهاى آیت الله لارى، مأنوس بودن او با اشعار مناجات گونه شاعران بزرگ ادب پارسى را به اثبات مى رساند. استفاده از استعاره ها و تمثیلات[39]، مبین این واقعیت است که او اُنسى وصف ناپذیر با قلم و کتاب داشته است. غیرت دینى در نوشتارهاى آیت الله لارى، به قدرى قابل توجه است که گاهى مخاطب به نوعى با او همزاد پندارى مى کند و گاهى بر غربت دین در آن عصر، مى گرید و گاهى از استدلال هاى نغز و مستحکم وى ـ به خاطر وجود چنین عالمانى ـ به خود مى بالد. آیت الله لارى را مى توان یک منتقد، منصف و متعبد به شمار آورد.

او در دفاع از حریم تشیّع در برابر هجوم بى امان فرهنگ ستیزان، چند اصل را به خوبى رعایت مى کرد که عبارتند از:

اصل احترام قائل شدن براى منتقدین ناآگاه، منطق محورى در مناظره و گفت و گو و دعوت از منتقدین آگاه و ناآگاه به ادامه بحث در صورت تمایل.

برخورد آیت الله لارى با منتقدین ناآگاه و بى اطلاع از مبانى تفکّر شیعى، به قدرى اخلاقى است که گاهى مخاطب احساس مى کند که دغدغه اصلى وى هدایت فرد و بازگرداندن وى به شاهراه سعادت است و نه پاسخ گویى به شبهات. این روش، پیروى از پیامبران، ائمه و اولیاى الهى، در انجام رسالت الهى است.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
Powered by TayaCMS