دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مرگ ناگهانی

No image
مرگ ناگهانی

كلمات كليدي : قرآن، مرگ، ناگهاني، مرگ طبيعي

نویسنده : روح‌الله رضائی

مرگ به معنای مردن است. لسان العرب آن را به "ضد حیات" معنا کرده است.[1] برخی مرگ را به معنای "سکون" گرفته‌اند.[2] التحقیق درباره معنای موت می‌گوید: مرگ نفی شدن حیات است و حیات در هر چیز به مقتضای خصوصیات وجودیش است، پس مرگ هر چیز هم به مقتضای آن است.[3]

‌"ناگهانی"‌ به معنای یک دفعه و دور از انتظار واقع شدن چیزی است که این مفهوم در عربی گاهی با "ة" آخر کلمات[4] و گاهی با کلماتی مانند: " بَغتَةً "[5] و ... افاده می‌شود.

منظور از مرگ ناگهانی

در عربی برای بیان معنای "مرگ ناگهانی" از الفاظ بسیاری استفاده می‌شود که برخی از آنها عبارتند از: «الموتُ الأَبْیَض»[6] «مَوتٌ رَخِیصٌ»[7] «موتٌ جَهِیزٌ»[8] «موتٌ ذَرِیعٌ»[9] «موتٌ ذُعَافٌ»[10] اما این اصطلاحات در قرآن کریم به کار نرفته‌اند.

منظور از ترکیب "مرگ ناگهانی" به گونه‌های گوناگونی بیان شده است برخی از مفسران مرگ ناگهانی را این گونه تبیین می‌کنند: ترکیب خاصى که ساختمان بدن آدمى را تشکیل مى‌دهد با همه اقتضاءات محدودى که در ارکان آن هست اقتضا مى‌کند که این ساختمان عمر طبیعى خود را (که چه بسا به صد و یا صد و بیست سال تحدیدش کرده‌اند) بکند، لیکن در اثر اسباب و موانعی که خارج از این بدن است انسان قبل از رسیدن به حد طبیعی حیاتش منقضی می‌شود که این همان "مرگ ناگهانى" است[11] و طنطاوى در توضیح آن گفته است منظور مرگ و میر بر خلاف انتظار می‌باشد.[12] برخی مرگ ناگهانی را به مرگ زودرس یا سکته تفسیر کرده‌اند.

مرگ ناگهانی در متون دینی

مرگ در قرآن کریم در قالب‌های لفظی مختلفی آمده است از جمله آنها می توان به ماده "موت"، "هلک"، "قتل" و "وفی" اشاره کرد.

در متون دینی مرگ ناگهانی گاه به عنوان مرگ بد و عاقبت برخی گناهان به شمار می‌رود و گاه خداوند جهت قدرت نمایی و موعظه مردم افرادی را به مرگ ناگهانی مبتلا می‌کند.

در قرآن اشاره به معنای مرگ ناگهانی به وسیله چند واژه بیان شده است که اکثرا بار منفی دارد و برای عذاب و تهدید به کار می‌رود، این واژه‌ها عبارتند از:

1. اجل: اجل به معنای مهلت و برهه‌ای از زمان است که در قرآن کریم درباره انسان به کار رفته و منظور از آن مهلتی است که به انسان برای زندگی داده می‌شود.

2. صاعقه: صاعقه در قرآن کریم درباره قوم عاد و ثمود به کار رفته است که برخی آن را به معنای مرگ ناگهانی گرفته‌اند[13] و برخی گفته‌اند معنای آن مرگ ناگهانی نیست؛ بلکه کنایه از مرگ ناگهانی می‌باشد.[14]

3. طوفان: برخی از مفسران مانند طبرسی نویسنده مجمع البیان[15] و رهنما در تفسیرش[16] و برخی از اهل لغت مانند مهریار در کتاب فرهنگ ابجدی[17] در میان معانی‌ای که برای این کلمه ذکر کرده‌اند یک معنای محتمل این کلمه در قرآن کریم را مرگ ناگهانی دانسته‌اند.

درس‌هایی از قرآن در رابطه با مرگ ناگهانی

قرآن چنانکه دیدید برای مرگ ناگهانی از الفاظ مختلفی استفاده و از این واقعه برای پند دادن و هدایت کردن آنها استفاده می‌کند. درس‌هایی که قرآن کریم از مرگ ناگهانی برای مؤمنان استخراج می‌کند را این گونه می‌توان یاد آور شد:

1. عبرت در مرگ حضرت سلیمان

قرآن کریم از مرگ عجیب و عبرت‌انگیز سلیمان پیامبر سخن مى‌گوید، و این واقعیت را روشن مى‌سازد که پیامبری با آن عظمت، و حکمرانى با آن قدرت و ابهت، چگونه به آسانى جان به جان آفرین سپرد، و حتى پیش از آنکه تن او در بستر آرام گیرد چنگال اجل گریبانش را گرفت و به این صورت خداوند می تواند جان هر کس را که خواست هر چند قدرتمند و نیرومند باشد ناگهانی بگیرد.[18]

2. لزوم داشتن تقوا در همه مراحل زندگی

«وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ » [19]

«و از دنیا نروید، مگر اینکه مسلمان باشید!»

نظر به این که بشر در همه لحظات زندگى ممکن است با مرگ ناگهانى مواجه شود، و بخاطر خطرهایی که از دایره احتمالات خارج است، عمر او بپایان رسد. از این جهت براى تأمین سعادت خود، ناگزیر در همه لحظات زندگى باید رعایت تقوى و پرهیز را بنماید.[20]

چند نمونه از مرگ ناگهانی

قرآن کریم در سرگذشت برخی از گروه‌ها آورده است که آنها به مرگ ناگهانی گرفتار شده‌اند اکنون به برخی از آنان اشاره می‌کنیم:

1. گروهی که همراه حضرت موسی به کوه طور رفتند: بنی اسرائیل بعد از مشاهده معجزات موسی و کرامات او به جای اینکه به او ایمان بیاورند بهانه جویی کرده و از زیر دستورات خداوند شانه خالی می‌کردند و به حضرت موسی گفتند که تا خدا را نبینیم به تو ایمان نمی‌آوریم خداوند نیز به دلیل کفر و نفاقی که در باطن آنها دید ایشان را به صاعقه‌ای دچار نمود و همه را به مرگ ناگهانی کشت.[21]

2. قوم لوط: لوط پیامبری بود که بعد از ایمان به حضرت ابراهیم برای انذار قوم لوط برانگیخته شد. قوم لوط بت پرست بودند و از اولین افرادی بودند که عمل زشت لواط را مرتکب می‌شدند خداوند نیز آنها را با عذابی دردناک میراند.[22]

«وَ اَمطَرنا عَلَیهِم مَطَراً فَسآءَ مَطَرُ المُنذَرینَ »

«و بارانی(از سنگ) را بر آنها فرستادیم ، چه باران بدی بود باران انذار شدگان »(شعراء/173)

3. قوم نوح (علیه السلام)، قوم عاد و ثمود و اصحاب الرس: این اقوام نیز به عذاب الهی دچار شده و با مرگ ناگهانی از دنیا رفتند خداوند درباره آنان در قرآن کریم می‌فرماید:

«وَ قَوْمَ نُوحٍ لَمَّا کَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْناهُمْ وَ جَعَلْناهُمْ لِلنَّاسِ آیَة... وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحابَ الرَّس‌....»[23]

«و قوم نوح را هنگامى که رسولان (ما) را تکذیب کردند غرق نمودیم، و آنان را درس عبرتى براى مردم قرار دادیم‌.... (همچنین) قوم عاد و ثمود و اصحاب الرّس‌ را ....»[24]

مقاله

نویسنده روح‌الله رضائی
جایگاه در درختواره تفسیر قرآن
جایگاه در درختواره علوم قرآن و حدیث - قرآن پژوهی - معادشناسی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

در زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهی بود که یکی از آنها برداشته شد، دومی را دریابید و به آن چنگ زنید. اما امانی که برداشته شد رسول خدا (ص) بود و امانی که باقی مانده استغفار است. خداوند تعالی می فرماید: خداوند آنها را عذاب نمی کند تا تو در میان آنها هستی و خداوند آنها را عذاب نمی کند در حالی که استغفار می کنند.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
Powered by TayaCMS