دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نیازی خطیر به نام هویت ملی

پژوهشکده تاریخ اسلام، نشست «هویت ملی در روند تاریخ از منظر روان شناسی»را با سخنرانی دکتر حسین مجتهدی برگزار کرد.
نیازی خطیر به نام هویت ملی
نیازی خطیر به نام هویت ملی

گزارشی کوتاه از نشست «هویت ملی در روند تاریخ از منظر روان شناسی»

پژوهشکده تاریخ اسلام، نشست «هویت ملی در روند تاریخ از منظر روان شناسی»را با سخنرانی دکتر حسین مجتهدی برگزار کرد. دکتر مجتهدی دانش آموخته دانشگاه هامبورگ آلمان در رشته روان شناسی است که سوابق زیادی در پرداختن به فعالیت های میان رشته ای دارد. در اینجا فشرده ای از سخنان وی ارائه می‌شود.

تعریف و خاستگاه هویت و فرآیند فردی آن

به این علت که ما در دوره گذار به سر می‌بریم، بحث هویت و هویت ملی بحثی بسیار چالش برانگیز می‌نماید. هویت، مفهومی است که خاستگاهش روان شناسی است و ملیت نیز در جامعه شناسی و تاریخ ریشه دارد و اینها در پیوند با هم بحثی کاملامیان رشته ای را که روان شناسی اجتماعی و تاریخ نقطه تلاقی آن می‌تواند باشد به وجود می‌آورند. یکی از مهم ترین تخصص های روان شناسی که به هویت می‌پردازد، روان شناسی تحولی است که این روان شناسی، فرد را در مقطعی زمانی مورد بررسی قرار می‌دهد. اریکسون از شاگردان برجسته فروید که خود دکترای تاریخ نیز دارد، دوران نوجوانی را دوران «هویت جویی» می‌داند. به گفته او در این دوران فرد دچار بحرانی سالم و طبیعی می‌شود که طی آن بر آن است تا به کیستی خود پاسخ دهد.

فرد در جستجوی هویت از 2 منبع بهره می‌برد. یکی از این منابع «خودسنجی» است که خود پنداره ای از داشته ها و توانسته ها و آگاهی و استعداد و دیگر داشته های خود است و منبع دیگر «دیگرسنجی» است که عبارت از این است که منابع معتبر ارزش گذاری اجتماعی او را چگونه ارزیابی می‌نمایند. هویت تلاقی خودسنجی و دیگرسنجی است.

ورود هویت به روان شناسی اجتماعی

هنگامی که بحث هویت، به روان شناسی اجتماعی وارد می‌شود مناظر جدیدی گشوده می‌گردد. در نظریه هویت اجتماعی، «مفهوم خود» از «اسناد شخصی و اجتماعی» متشکل است. بر همین اساس مفهوم «حرمت خود» به معنی حرمتی که فرد برای خود ـ از آن جهت که فرد است ـ قائل است، مطرح می‌شود. اما این حرمت نمی تواند از «حرمت خود اجتماعی» جدا در نظر گرفته شود.

به این معنا که اگر جامعه، دچار بحران و شکست هایی باشد خواه ناخواه بر «حرمت خود» فرد تاثیر می‌گذارد. یکی از مصادیق واکنش به این «حرمت اجتماعی» برخورد روشنفکران دینی جامعه ما بود که به علت لطمه خوردن به این حرمت خود، پیشنهاد «بازگشت به خویشتن» می‌داد و نسبت به از خودباختگی هشدار می‌داد. کشوری که زمانی تمدن ساز بود، هنگامی که دچار برخی انحطاط ها شده بود، حرمت خود فردی و اجتماعی اش خدشه دار شده و واکنش روشنفکرانش را در پی داشت که به «غرب ستیزی» برمی خاستند. تحقیقات میدانی و آزمایشگاهی که در زمینه «هویت اجتماعی» انجام شد نشان داد که «حرمت اجتماعی» با «حرمت خودفراگیر فردی» همبسته است و «حرمت خودجمعی و فردی» چیزی از هم نا گسستنی است. این حرمت در میان اقوام و نژاد ها نیز بسیار دیده می‌شود.

روح جمعی و ضمیر ناهشیار جمعی

مفهوم دیگری که از فلسفه و کردارشناسی و هستی شناسی وارد روان شناسی شد، «روح جمعی» بود. خاستگاه آن از آلمان بوده و «کانت» آن را به کار برد. در این حیطه به «حس ظهوریک اندیشه جمع گرا» اشاره می‌شود که به تک تک افراد وابسته نیست، اما در مجموع نشان از حرکتی اجتماعی و فراگیر دارد. بسیار اتفاق افتاده است که بدون هیچ گونه هماهنگی قبلی، حرکات متشابهی در جامعه به شکل همزمان رخ می‌دهد.

مجتهدی: هویت ملی دارای ابعاد اجتماعی، تاریخی، سیاسی، فرهنگی و ادبی است که بعد تاریخی آن مغفول مانده است. نسل دیروز و امروز شخصیت های تاریخ آفرین و حوادث کلیدی تاریخ خود را نشناخته و به آن احساس تعلق نمی کند

یونگ با برداشتن یک گام عمیق تر از فروید، ضمیر ناخودآگاه جمعی را مطرح کرد. در این دیدگاه، این عمیق ترین سطح روان است که از تمامی سطوح فردی، زیرین تر است و کمتر از دیگر سطوح به صورت مستقیم قابل دسترسی است. این سطح شامل تجربه هایی همگانی است که در هر نسل تکرار می‌شود و به شخصیت فرد به ارث می‌رسد. ضمیر ناخودآگاه جمعی در حقیقت، مخزن تجربیات نیاکانی است. این تجربه ها نه مستقیم بلکه به صورت توان و استعداد و ظرفیت به ارث می‌رسد و اینجاست که «کهن الگو» مطرح می‌شود.

تولد واژه ملی

ملت (Nation) ، افرادی هستند که از راه ولادت باهم نسبت دارند و با Nature یا طبیعت هم خانواده هستند. در این مفهوم، «ارنست رنان» مساله روح آزادی را مطرح می‌کند، «وبر» و «رنان» یک ملت را اجتماعی از عقیده هایی می‌دانند که خود را به صورت دولتی از جانب خود اعلان می‌کنند و این گرایش به دولت سازی در بطن ملت نهفته است.

«داتسون» که به ملت ها قبل از ملیت پرداخته است، پیش از مدرنیته نیز دولت ملت هایی را نشان می‌دهد و «آنتونی دی اسمیت» هم در کتابش شاهد مثال این مساله را از ایران آورده و روی جلد کتابش نیز تصویری از تخت جمشید نقش بسته است. به عنوان مثال بجز «صفویه» در دوران اخیر، این مفهوم را می‌توان در دوره مادها نیز سراغ گرفت.

هویت ملی

تکثر هویت‌های فرهنگی در گذشته و حال، بازتاب خود را در «هویت ملی» نشان می‌دهد. روان شناسان اجتماعی «میهن پرستی» را به 2 گروه برتری جویانه و سازنده تقسیم می‌کنند. میهن پرستی برتری جویانه در همبستگی های خونی متبلور می‌شوند که در فجایع هیتلری و موسیلینی دیده می‌شود. اما در میهن پرستی سازنده، فرد برای منابع ملی خود سختکوشی می‌کند و این نوع میهن گرایی روابط میان گروهی را بسیار ارتقا می‌بخشد. در این بحث فرد دارای «هویت اسنادی» دانسته می‌شود که در آن افرادی جای می‌گیرند که مثلااز نژادپرستی بیزارند یا به آزادی معتقدند و این معنی می‌تواند جنبه بسیار فراگیری پیدا کند. حال اگر کسی که دارای هویت گروهی است، هویت اسنادی را نیز بپذیرد، در عین داشتن هویت فردی و گروهی در تخاصم با دیگری قرار نمی گیرد.

ابعاد هویت ملی

این هویت در شکل آرمانی خود دارای بعد اجتماعی است که در آن مصالح و منافع جمعی بر فردی ترجیح داده می‌شود و در آن روابط دوستانه شکل می‌گیرد. مفهوم سرمایه اجتماعی مطرح شده توسط امثال فوکویاما نیز در این بعد جای می‌گیرد. بعد تاریخی هویت ملی، بعدی است که سالیان سال، نادیده انگاشته شده است. متاسفانه به دلیل در دست قدرت بودن تاریخ نگاری، دیده می‌شود که نسل دیروز و امروز دچار بحران تاریخی است و شخصیت های نقش آفرین تاریخ خود و حوادث کلیدی را نمی شناسد و نمی تواند تعلق خاطری بایسته نسبت به آنها داشته باشد. اما بعد جغرافیایی هویت ملی، دلبستگی به سرزمینی با مرزهای مشخص است.

بعد دیگر بعد سیاسی است که مشارکت سیاسی، اعتماد به یک نظام سیاسی و مشروعیت و کارآمدی حکومت و وفاداری افراد به آن، جزو آن است.

هویت ملی بعد دینی نیز دارد که شامل پایبندی افراد به تعالیم مذهبی و اعتقادات و مناسک است. این بعد با بعد فرهنگی کامل می‌شود که شامل آیین ها و جشن ها و لباس ها و معماری و رسوم و عرف و هنرهاست. بعد زبانی و ادبی هویت ملی، رنگین کمانی است که دارای زبانی مشترک است که تمام آحاد را متحد می‌سازد و شامل طیف های گوناگون زبان های قومی است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

در زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهی بود که یکی از آنها برداشته شد، دومی را دریابید و به آن چنگ زنید. اما امانی که برداشته شد رسول خدا (ص) بود و امانی که باقی مانده استغفار است. خداوند تعالی می فرماید: خداوند آنها را عذاب نمی کند تا تو در میان آنها هستی و خداوند آنها را عذاب نمی کند در حالی که استغفار می کنند.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
Powered by TayaCMS