دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

همدرى با مردم

No image
همدرى با مردم

همدرى با مردم

ملاعلى قزوینى همدرد و همگام مردم بود و پیوندى عاطفى و قلبى بین او و مردم برقرار شده بود،[23] یکى از نوادگان ایشان به نام محمدعلى میرزاى باقرى نقل کرده است:

«از عادات و رسوم آن مرحوم این بود که همراه با نمازگزاران مسجد چهل ستون براى گره گشایى از مشکلات مردم یک نوع بسیج عمومى و در واقع جهاد سازندگى تشکیل مى داد. به عنوان نمونه یک روز پس از اقامه جماعت ظهر و عصر خطاب به حاضران گفت: فردى در محله اى تنها مشغول تعمیر خانه خویش است و نیروى کمکى ندارد. اکنون که بازار و محل کسب و کار هم بسته است، بیایید با هم به منزلش برویم و یکى دو ساعتى به امداد او بپردازیم. آنگاه پس از صرف غذا، به اتفاق نمازگزاران به خانه شخص مزبور رفتند و کار چند روزه وى را با کمک افراد محل در مدتى کوتاه به پایان رسانیدند.»

وى خودکامگى خان و زورگویان محلى را مخالف شرع مى دانست. او در کتاب «معدن الاسرار» به رسوم وقت، رفتار کارگزاران با مردم و بهره سالیانه اى که اربابان از کشاورزى و دامداران مى گرفتند و منطبق بر قانون شرعى مزارعه نبود، انتقاداتى جدّى دارد و این نشان مى دهد که در طرح مسایل از اربابان زر و زور پروایى نداشت.[24] یادآور مى شود در روزگار مصادف با حیات علمى و فرهنگى ایشان بر اساس نظام فئودالیسم و ارباب و رعیتى در ایران، هریک از اربابان مالکیت مناطق وسیعى را به خود اختصاص داده بودند و در مزارع از روستاییان و رعایاى مظلوم بهره کشى مى کردند. آخوند که برخاسته از این قشر زحمت کش بود و طعم ستمگرى و اجحاف آنان را چشیده بود و نیز به عنوان فقیهى بزرگ، در محافل مذهبى و با خطابه ها با شهامت اعلام مى داشت نظام ارباب و رعیتى با قوانین شرعى تضاد دارد. از این روى همیشه از آنان گریزان بود و مى کوشید با چنین افرادى مراوده نداشته باشد. آنها نیز اگر مى خواستند با وى مخالفت کنند، با احتیاط اشخاصى را که نفوذ اجتماعى داشتند تحریک مى کردند و آتش نفاق و خصومت را برمى افروختند، زیرا جرئت نداشتند به طور علنى با وى رو به رو شوند.[25]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
دنیاشناسی در نهج البلاغه

دنیاشناسی در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام به خانه یکی از یاران خویش به نام علاءبن زیاد وارد شد. وقتی خانه بسیار پر زرق و برق او را دید، فرمود: «با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی، در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. آری، اگر بخواهی می توانی با همین خانه به آخرت برسی! اگر در این خانه بزرگ از مهمانان پذیرایی کنی، به خویشاوندان با نیکوکاری بپیوندی
Powered by TayaCMS