کلمات کلیدی :معاويه، شام، كاخ سبز، يزيد
نویسنده :يدالله حاجي زاده
هلاکت معاویةبن ابی سفیان
اولین خلیفه اموی (بنی امیه) و بنیانگذار سلسلهای که از سال 41 هجری تا 132 امر حاکمیت جامعه اسلامی را در دست داشتند، "معاویة بن ابی سفیان بن حرب بن امیه" میباشد. مادرش "هند" دختر "ربیعة بن عبدالشمس" [1]، که در تاریخ به «آکلة الاکباد»[2] «هند جگر خوار» مشهور شده است، میباشد.
در باب تاریخ ولادت معاویه اقوال گوناگونی ذکر شده است. "ابن حجر عسقلانی" به این اختلاف اقوال اشاره دارد. ایشان مینویسد: «معاویه 5 سال و به قولی 7 سال و به قولی 13 سال قبل از بعثت متولد شد.»[3] سپس مینویسد: «قول اول مشهورتر است.»[4]
معاویه در زمان فتح مکه (سال هشتم هجری) به همراه پدرش (ظاهراً) اسلام آوردند.[5]
وی در زمان ابوبکر به منظور حمایت و کمک به برادرش یزید به شام فرستاده شد.
او با کمک برادرش موفق شدند مناطقی را در آن حدود به تصرف درآورند.[6] بنا به نقلی دیگر عمر او را به کمک برادرش یزید به دمشق فرستاد. پس از فوت یزید، معاویه از طرف عمر، والی شام شد.[7] سپس عثمان ولایت شام را به او سپرد. وی در مجموع 20 سال والی آن منطقه بود.[8] تا اینکه حضرت علی (ع) به خلافت رسید. حضرت علی (ع) بلافاصله معاویه را عزل کرد. وقتی معاویه از برکناری خویش اطلاع یافت، طالب خون عثمان شد و حضرت علی (ع) را در این خصوص متهم کرد.[9] حضرت علی (ع) در جنگ صفین با او نبرد کرد. سرانجام این جنگ به حکمیت منجر شد. و این در زمانی بود که نیروهای معاویه تقریباً تمام توان خویش را از دست داده بودند و شکست آنها نزدیک بود. معاویه با مشورت با عمروعاص دستور داد قرآنها را بر بالای نیزهها ببندند و نیروهای علی (ع) را به حکمت آن فرا خوانند. علی رغم هشدار حضرت علی (ع) به نیروهایش مبنی بر اینکه این امر فریبی بیش نیست، اما عده زیادی از یاران حضرت فریب خوردند.[10] و جنگ متوقف شد. پس از جریان حکمیت، اهل شام با معاویه بیعت کردند. اختلاف میان حضرت علی (ع) و معاویه همچنان ادامه یافت. سرانجام حضرت علی (ع) در سال 40 هجری به شهادت رسید. و فرزندش امام حسن (ع) به خلافت رسید.[11] درگیری امام حسن (ع) و معاویه به عللی از جمله بی وفایی یاران آن حضرت به نفع معاویه، که تنها هدفش دست یابی به قدرت بود، خاتمه یافت. امام حسن (ع) مجبور شد امر را با شرایطی به معاویه واگذار کند.[12] بدین ترتیب معاویه در سال 41 هجری به خلافت رسید.[13]
معاویه پس از اینکه قدرت را در دست گرفت، تمام شرایطی که در صلحنامه تعهد کرده بود، زیر پاگذاشت و در جمع مردم کوفه گفت: «هان ای مردم کوفه من به خاطر اینکه شما نماز بخوانید و یا روزه بگیرید و... با شما جنگ نکردم. زیرا شما آنها را به جا میآورید. بلکه جنگ من با شما برای این بود که بر شما حکومت کنم. اگر چه شما مایل به زمامداری من نبودید... و بدانید هر شرط و تعهدی که با حسن بن علی (ع) نمودم، زیر این دو پای من است و بدان وفا نخواهم کرد.»[14]
بیعت با معاویه روز 25 ماه ربیع الاول سال 41 هجری انجام شد.[15] «معاویه با انتخاب عمومی یعنی اهل حل و عقد مسلمین به خلافت نرسید، بلکه اهل شام او را به خلافت برگزیدند.»[16]
معاویه برای کسب قدرت و حکومت، از زور و غلبه استفاده کرد. او خود به این امر تصریح کرده است، که خلافت را نه با محبت و دوستی مردم و نه رضایت آنها، بلکه با شمشیر به دست آورده است.[17]
معاویه تا سال 60 هجری امر خلافت و حکومت بر جامعه اسلامی را بر عهده داشت. او چهره واقعی خویش را در این دوره برای همگان آشکار کرد. و سرانجام در ماه رجب همین سال از دنیا رفت.[18]
اقدامات معاویه
معاویه در دوره زمامداری 20 ساله خویش اقدامات خلاف و غیر اسلامی زیادی را مرتکب شد که در اینجا تنها به ذکر پارهای از این موارد به صورت بسیار گذرا اشاره میکنیم.
1-رواج اندیشه جبرگرایی: معاویه به منظور پیشبرد اهداف خویش، عقیده جبر را میان مسلمانان ترویج میکرد. او حکومت خویش را بر مردم، اراده الهی می دانست و قائل بود که همه باید در مقابل اراده الهی تسلیم باشند. وی میگفت: «خلافت من یکی از فرمانهای خداست...»[19] معاویه در حقیقت اولین حاکمی بود که سعی کرد این اندیشه را در جامعه اسلامی نهادینه کند.
2-دستور جعل حدیث: معاویه سعی داشت به منظور تقویت موقعیت دینی خویش و تحکیم پایههای قدرت سیاسیاش، افکار عمومی را فریب دهد. به همین منظور به عالمان درباری و راویان حدیث دستور میداد، احادیثی در فضیلت او و خاندانش جعل کنند.
به عنوان نمونه از قول رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) در مورد "معاویه" این حدیث جعل شد:
«الاُمناء عندالله ثلاثه، جبرئیل، انا ومعاویه»[20]
«افراد امین و مورد اعتماد در نزد خداوند سه نفرند، جبرئیل من و معاویه»
3- سخت گیری نسبت به شیعیان: در دوره حکومت معاویهشیعیان تحت فشار و خفقان دولت اموی بودند. در این دوره علاوه بر شیعیان عادی، بزرگانی چون حجربن عدی، عمروبن حمق.[21] قنبر غلام حضرت علی (ع)، امام حسن مجتبی (ع) و دهها نفر دیگر از بزرگان و سرشناسان شیعه توسط عمال معاویه به شهادت رسیدند.
4-رواج سب و لعن علی (ع): معاویه به منظور ایجاد تنفر نسبت به حضرت علی (ع) روش بیزاری از علی (ع) و سبٌ و لعن حضرت را در میان مردم رواج داد.[22] سبٌ و لعن حضرت تا دوره عمربن عبدالعزیز(99 هـ) ادامه یافت.
5- موروثی کردن خلافت: معاویه با اخذ بیعت از مردم برای فرزند فاسق و نالایق خویش یزید، در حقیقت، خلافت اسلامی را به پادشاهی مبدل شاخت و آن را موروثی ساخت.[23]
این نوع خلافت دو ویژگی داشت:
1- تعیین جانشین توسط سلطان پیشین؛
2- تعیین فرزند یا یکی از اعضای خاندان سلطان برای جانشینی.[24]
6- رواج بدعتهای دیگر:
معاویه علاوه بر رواج سبٌ و لعن حضرت علی (ع) و موروثی کردن خلافت و تبدیل نظام خلافتی به نظام پادشاهی،[25] که برای اولین بار در جامعه اسلامی انجام داده بود، بدعتهای دیگری نیز رواج داد.
معاویه اولین کسی برای خدمت به سلطان، چاکران و غلامان برگماشت... مقصورهای در مسجد ساخت که سلطان یا خلیفه به تنهایی و جدای از مردم در آنجا نماز بگذارد!
معاویه اولین کسی بود که با الحاق زیاد بن ابیه به پدرش ابوسفیان، احکام شریعت اسلامی را آشکارا رد کرد.[26]
اشرافیگری معاویه
معاویه (در شام) به این بهانه که عزت اسلام باید حفظ شود و دشمنان هیبت و شکوه اسلام را باید ببینند، به ساخت کاخ و ایجاد خدم و حشم فراوان برای خویش مشغول شد. مورخان مینویسند: معاویه 40 سال در کاخ سبز زندگی کرد.[27]
اشرافیگری معاویه به گونهای بود که "عمر" خلیفه دوم هم به وی اعتراض کرد.
عمر بن خطاب به شام آمد و معاویه را دید که با دم و دستگاهی آمد. و شبانگاه با دم و دستگاهی دیگر آمد. عمر به او اعتراض کرد. معاویه گفت: ای امیرالمؤمنان دشمن نزدیک ماست. خبر گیران و جاسوسان آنها در بین ما هستند. خواستم که عزت اسلام را ببینند. عمر گفت: این حیله مردی خردمند است یا خدعه مردی دانا؟ معاویه گفت: ای امیرمؤمنان هر چه خواهی دستور بده تا انجام دهم. گفت: وای بر تو از هر چه با تو سخن گفتم چنان کردی که نمیدانم امر کنم یا نهی.[28]
به این نکته باید توجه داشت که معاویه یکی از افراد زیرک و مکار عرب به شمار میرفت.[29] او توانسته بود با حیله و نیرنگ عمر را نیز فریب دهد.
علاوه بر عمر فرزند وی عبدالله نیز به معاویه اعتراض کرد.
روزی عبدالله بن عمر نزد وی رفت. معاویه به وی گفت: کاخ ما را چگونه می بینی؟گفت: اگر از مال خدا باشد از خیانتکاران هستی و اگر از مال خودت باشد از اسرافکاران هستی.[30] همین اعتراض را ابوذر نیز به معاویه داشت.
اعتراض ابوذر غفاری و تبعید وی به مدینه در تاریخ مشهور است. در کتاب «الغارات» آمده است:ابوذر به معاویه گفت: « اگر این کاخ را از مال خداوند بنا کردی که خود یک خیانت است. و اگر از مال خودت ساختهای اسراف کردهای.»[31]
هلاکت معاویه و جانشینی یزید
"معاویه" سرانجام پس از 20 سال خلافت در روز پنج شنبه چهارم ماه رجب و به نقلی نیمه ماه رجب[32] سال 60 هجری از دنیا رفت.[33] و "ضحاک بن قیس" بر او نماز گزارد.[34] یزید بن معاویه طبق وصیت پدرش جانشین وی شد.[35] در بخشی از وصیت معاویه به فرزندش یزید آمده است: ای فرزند من! بار تو را بستم و حرکت تو را آسان ساختم. و کارها را به فرمان تو آوردم...و برای تو چیزی (خلافت) فراهم کردم که هیچ کس برای دیگری فرهم نکرده بود!